حدیث شماره ۱۲ کتاب عقل و جهل اصول کافی
قسمت ششم
... اى هشام لقمان به پسرش گفت: حق را گردن نه تا عاقلترین مردم باشى، همانا زیرکى در برابر حق ناچیز است؛ پسر عزیزم دنیا دریاى ژرفى است که خلقى بسیار در آن غرقه شدند (اگر از این دریا نجات مى خواهى) باید کشتیت در این دریا تقواى الهى و آکنده آن ایمان و بادبانش توکل و ناخدایش عقل و رهبریش دانش و لنگرش شکیبائى باشد.
اى هشام براى هر چیز رهبرى است و رهبر عقل اندیشیدن و رهبر اندیشیدن خاموشى است و براى هر چیزى مرکبى است و مرکب عقل تواضع است و براى نادانى تو همین بس که مرتکب کارى شوى که از آن نهى شده اى.
اى هشام خدا پیغمبران و رسولانش را به سوى بندگان نفرستاد مگر براى آنکه از خدا خردمند شوند (یعنى معلومات آنها مکتسب از کتاب و سنت باشد نه از پیش خود) پس هر که نیکوتر پذیرد معرفتش بهتر است و هر که به فرمان خدا داناتر باشد عقلش نیکوتر است و کسی که عقلش کاملتر است مقامش در دنیا و آخرت بالاتر است.
اى هشام خدا بر مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و حجت پنهان، حجت آشکار رسولان و پیغمبران و امامان علیهم السلام هستند و حجت پنهان عقل مردم است.
اى هشام عاقل کسى است که حلال او را از سپاسگزارى باز ندارد و حرام بر صبرش چیره نشود.
اى هشام هر که سه چیز را بر سه چیز مسلط سازد به ویرانى عقلش کمک کرده است: آنکه پرتو فکرش را با آروزى درازش تاریک کند و آنکه شگفتی هاى حکمتش را با گفتار بیهوده اش نابود کند و آنکه پرتو اندرز گرفتن خود را با خواهش هاى نفسش خاموش نماید (هر که چنین کند) گویا هوس خود را بر ویرانى عقلش کمک داده و کسى که عقلش را ویران کند دین و دنیاى خویش را تباه ساخته است...