حدیث شماره 4 باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی
قسمت اول
ضریس کناسى گوید در حالى که جمعى از اصحاب خدمت امام باقر (علیه السلام) بودند، شنیدم که آن حضرت می فرمود: «من در شگفتم از مردمى که از ما پیروى می کنند و ما را پیشواى خود می دانند و می گویند اطاعت ما چون اطاعت رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) واجب است، بعد از آن، حجّت خویش را می شکنند و باطل می کنند و با خویش خصومت می کنند، به واسطه ضعف دلهایشان. پس حقّ ما را کاهش داده و کسی را که خداوند برهان معرفت راستین ما و تسلیم به فرمان ما را به او داده است نکوهش می کنند. شما می پذیرید که خداى تبارک و تعالى اطاعت اولیائش را بر بندگانش واجب کند و سپس اخبار آسمانها و زمین را از ایشان پوشیده دارد و اصول علم را نسبت به سؤالاتى که از ایشان می شود و قوام دین ایشان است از آنها قطع کند؟!».....
شرح:
مقصود از این جملات، توبیخ و سرزنش شیعیانى است که گویند امام اخبار آسمانها و زمین را نمی داند و از لحاظ علم مانند یکى از افراد بشر است. امام علیه السلام صریح و روشن به این شیعیان می فهماند که شما با این عقیده خود را در برابر اهل سنت مغلوب می کنید زیرا آنها می گویند امام شما هم از لحاظ علم و دانش مانند امام ماست. اى شیعیان ضعیف و سست دل! چرا مقام ما را مىکاهید و حجت خود را خرد می کنید؟! مگر ممکن است خدا شخصى را پیشواى دین مردم قرار دهد که از جواب سؤالات مختلف ایشان عاجز بماند. چقدر مایه تأسف و تأثر است که اقیانوس علمى با آب شیرین و گوارایش در کنار مردمى جاهل و فقیر و تشنه قرار گیرد و با کمال صفا و صمیمیت سرشارى و گوارائى آب خود را بآنها تذکر دهد و آن تشنگان بیچاره بجاى اینکه در طریق استفاده از آن اقیانوس با یک دیگر مسابقه گذارند و جانبازى کنند، چشم روى هم گذاشته و بگویند تو گودال آبى بیش نیستى.