رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باب ائمه علم آنچه واقع شده وآنجه مىشودرامیدانندوچیزى ازایشان نهان نیست» ثبت شده است

 

حدیث شماره 6باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

ابوحمزه گوید شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: «نه، به خدا عالم هرگز جاهل نباشد (یعنى عالمى که خدا اطاعتش را بر مردم واجب کرده و او همان امام است) ممکن نیست چیزى را بداند و چیزى را نداند.» (او همه چیز مى‏داند) سپس فرمودند: «خدا والاتر از آن است که فرمانبرى از بنده اى را واجب کند که علم آسمان و زمینش را از او نهان داشته است.» و باز فرمودند: «آن را از او نهان نکند.»

حدیث شماره 5 باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

هشام بن حکم گوید در منى از امام صادق (علیه السلام) پانصد مطلب از علم کلام پرسیدم و گفتم آنها (متکلمین عامه) چنین و چنان مى‏گویند، امام می فرمود: «تو چنین و چنان بگو.» (هشام از حاضر جوابى و تسلط آن حضرت بر مسائل علم کلام تعجب کرد، گوید) من گفتم من میدانم که مسائل حلال و حرام در دست شماست و شما از همه مردم نسبت به آن داناترید ولى اینها علم کلام است؟!! به من فرمودند: «واى بر تو اى هشام ممکن است خداى تبارک و تعالى امام و حجتى براى خلقش معین کند که جواب هرچه بدان محتاج باشند در نزد او نباشد؟» (حجت خدا کسى است که از هر چه پرسند جواب گوید).

حدیث شماره 4 باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

قسمت دوم

حمران عرض کرد قربانت گردم، بفرمائید موضوع قیام على بن ابى طالب و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) چگونه شد که ایشان براى یارى دین خداى عزذکره خروج و قیام کردند و چه بلاها از طغیانگران سرکش دیدند تا آنکه بر ایشان غلبه کردند و امامان کشته و مغلوب شدند.

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «اى حمران خداى تبارک و تعالى آن (مصیبات) را براى ایشان مقدر فرموده و از مرحله قضا و امضا و حتم گذرانیده و در اختیار خود آنها گذاشته بود و (پس از آنکه خود آنها آن مصیبات را اختیار کردند،) خدا هم آن را به مرحله اجرا گذاشت، پس امام على و حسن و حسین (علیهم السلام) با خبرى که قبلا از پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله) شنیده بودند و می دانستند، قیام کردند و هر کس از ما هم که سکوت کند، سکوتش از روى علم و بصیرت است. اى حمران! اگر ایشان در زمان گرفتارى و غلبه طغیانگران از خداى عزوجل جداً بخواهند که سلطنت طغیانگران را زایل کند و دولتشان را نابود سازد، خدا اجابت می کند و آن گرفتارى را از ایشان برمی دارد به سر آمدن مدّت این جماعت طاغوت و تمام شدن پادشاهى ایشان، سریع‏تر بود از زمانى که رشته مروارید و غیر آن از هر چه در رشته کشیده باشد پاره شود، و آن رشته کشیده پراکنده شود. اى حمران بلاهائى که به آنها می رسد، به واسطه گناهى که از آنها سرزده و یا براى عقوبت نافرمانى خدا نمی باشد، بلکه براى درجات و کرامتى است که خدا خواسته بدان نائل آیند، نسبت به ایشان گمان هاى دیگر مبر.»

حدیث شماره 4 باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

قسمت اول

 

ضریس کناسى گوید در حالى که جمعى از اصحاب خدمت امام باقر (علیه السلام) بودند، شنیدم که آن حضرت می فرمود: «من در شگفتم از مردمى که از ما پیروى می کنند و ما را پیشواى خود می دانند و می گویند اطاعت ما چون اطاعت رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) واجب است، بعد از آن، حجّت خویش را می شکنند و باطل می کنند و با خویش خصومت می کنند، به واسطه ضعف دل‏هایشان. پس حقّ ما را کاهش داده و کسی را که خداوند برهان معرفت راستین ما و تسلیم به فرمان ما را به او داده است نکوهش می کنند. شما می پذیرید که خداى تبارک و تعالى اطاعت اولیائش را بر بندگانش واجب کند و سپس اخبار آسمانها و زمین را از ایشان پوشیده دارد و اصول علم را نسبت به سؤالاتى که از ایشان می شود و قوام دین ایشان است از آنها قطع کند؟!».....

 

شرح‏:

مقصود از این جملات، توبیخ و سرزنش شیعیانى است که گویند امام اخبار آسمانها و زمین را نمی داند و از لحاظ علم مانند یکى از افراد بشر است. امام علیه السلام صریح و روشن به این شیعیان می فهماند که شما با این عقیده خود را در برابر اهل سنت مغلوب می کنید زیرا آنها می گویند امام شما هم از لحاظ علم و دانش مانند امام ماست. اى شیعیان ضعیف و سست دل! چرا مقام ما را مى‏کاهید و حجت خود را خرد می کنید؟! مگر ممکن است خدا شخصى را پیشواى دین مردم قرار دهد که از جواب سؤالات مختلف ایشان عاجز بماند. چقدر مایه تأسف و تأثر است که اقیانوس علمى با آب شیرین و گوارایش در کنار مردمى جاهل و فقیر و تشنه قرار گیرد و با کمال صفا و صمیمیت سرشارى و گوارائى آب خود را بآنها تذکر دهد و آن تشنگان بیچاره بجاى اینکه در طریق استفاده از آن اقیانوس با یک دیگر مسابقه گذارند و جانبازى کنند، چشم روى هم گذاشته و بگویند تو گودال آبى بیش نیستى.

 

حدیث شماره 3 باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

مفضل به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: قربانت گردم، ممکن است خدا اطاعت شخصى را بر بندگانش واجب سازد و خبر آسمان را از او پوشیده دارد؟ امام فرمودند: «نه، خداوند کریم‏تر و رحیم‏تر و مهربان‏تراز آن است که اطاعت شخصى را بر بندگانش واجب کند و سپس خبر آسمان را در هر صبح و شام از او پوشیده دارد.» (پس در هر صبح و شام از اخبار آسمانى به طریق الهام و تحدیث به امام افاضه می شود.)

حدیث شماره ۲ باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

جماعتى از اصحاب که عبدالاعلى و ابوعبیدة و عبداللَّه بن بشر خثعمى از آن جمله بودند، از امام صادق (علیه السلام) شنیدند که فرمودند: «من آنچه در آسمان ها و زمین است می دانم و آنچه در بهشت و دوزخ است می دانم و گذشته و آینده را می دانم.» سپس اندکى تأمل کرد و دیدند این سخن بر شنوندگان گران آمد، لذا فرمودند: «من این مطالب را از کتاب خداى عز و جل می دانم. خداى عز و جل می فرماید: «در آن بیان هر چیزى هست. (۸۹ نحل)»» (پس فرمایش امام علیه السلام یا به طریق نقل به معنى و یا قرائت مختص به ائمه است.)

حدیث شماره 1 باب ائمه علیهم السلام علم آنچه واقع شده و آنجه مى شود را می دانند و چیزى از ایشان پنهان نیست کتاب حجت اصول کافی

سیف تمار (خرما فروش) گوید با جماعتى از شیعیان در حجر اسماعیل خدمت امام صادق (علیه السلام) بودیم، حضرت فرمودند: «آیا جاسوسى مراقب ماست؟» ما به راست و چپ نگاه کردیم و کسی را ندیدیم، عرض کردیم بر سر ما جاسوسى نیست، حضرت سه مرتبه فرمودند: «به پروردگار این کعبه، به پروردگار این ساختمان، اگر من با موسى و خضر می بودم به آنها خبر می دادم که من از آنها داناترم و چیزى را که نزد آنها نبود، به ایشان گزارش مى‏دادم. زیرا به موسى و خضر (علیهما السلام) علم آنچه گذشته و واقع شده، عطا شده بود، ولى علم آنچه تا روز قیامت واقع مى‏شود، عطا نشده بود، لیکن ما از راه وراثت، آن علم را از رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) بدست آورده ایم.»

 

شرح:‏

مجلسى ره گوید اگر اشکال شود که چگونه امام که از گذشته و آینده اطلاع دارد درباره جاسوس از اصحابش می پرسد، جواب گوئیم که در سابق گفتیم که امام مکلف نیست که به چنین علمى عمل کند و باید در ظاهر طبق تقیه رفتار کند و یا آنکه امام براى اطلاع از بعضى مطالب محتاج به مراجعه کتب و یا توجه به عالم قدس است.