حدیث شماره ۳ باب ائمه علیهم السلام ارکان زمین هستند کتاب حجت اصول کافی
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «امیرالمؤمنین (علیه السلام) را این فضیلت است که هر چه آورده باید به آن عمل کرد و از هر چه نهى کرده بازایستاد؛ اطاعت او بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) همان اطاعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) است و فضیلت براى محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) است. هر که از او پیش افتد چون کسى است که از خدا و رسولش پیش افتاده و هرکه خود را از او برتر بداند چون کسى است که بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) برترى جوید و هر که در امر کوچک یا بزرگى او را رد کند در مرز شرک به خداست، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) باب منحصر معرفت خدا بود، و راهى بود که هر که آن را پوید به خداى عزوجل رسد و همچنین است امیرالمؤمنین (علیه السلام) پس از وى و ائمه (علیهم السلام) یکى پس از دیگرى هم به همین روش هستند، خداى عزوجل ایشان را ارکان زمین مقرر فرموده تا اهلش را نلرزاند و ستون هاى اسلام و مرزدار راه هدایت ساخته. کسى جز با هدایت ایشان، هدایت نشود و کسى که از طریق هدایت خارج شده و گمراه گشته فقط به واسطه تقصیر در حق آنهاست. آنها بر علم و عذر و بیمى که خدا (در قرآنش) نازل کرده امین اند، و حجت رسا بر مردم روى زمینند، براى آخرین آنها از جانب خدا جارى شود مثل آنچه براى نخستین شان جارى بود (همگى در علم و وجوب اطاعت و سایر کمالات برابرند) و کسى جز به یارى خدا بدین درجه نرسد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «من در میان بهشت و دوزخ مقسم خدایم، کسى جز طبق تقسیم من به بهشت یا دوزخ نرود، منم امام برای هرکس که پس از من است و ابلاغ کننده نسبت به هرکس پیش از من بوده است.، کسى جز احمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) بر من پیشى ندارد و من و او در یک روش باشیم، جز اینکه نبوت تنها به نام اوست، و به من شش فضیلت عطا شده است 1- علم مرگ و میر 2- علم بلاها 3- علم وصایا (آنچه اوصیاء پیغمبران می دانند) 4- فصل الخطاب (قرآن یا داورى میان حق و باطل و یا بیان و سخن واضح) 5- و من صاحب کرات (حملههاى مشهور میدان جنگ یا عالم به حوادث و وقایع گذشته و آینده) و دولت حاکم بر همه دولت هایم 6- و من صاحب عصا و میسم و جنبندهاى که با مردم سخن گوید میباشم.»»
شرح:
مراد به عصا یا چوب دستى مخصوصى است که از پیغمبران به اوصیائشان رسیده و همان است که دست حضرت موسى (علیه السلام) بوده و دست به دست گشته تا بپیغمبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و از او به امیرالمؤمنین (علیه السلام) رسیده است و یا آنکه کلمه «عصا» کنایه از قدرت و تصرف است. و اما میسم در لغت به معنى آلت نشانهگذارى و آهنى است که با آن گوسفندان را داغ می کنند و نشانه می گذارند تا با گوسفندان دیگر اشتباه نشوند و بدین مناسبت بعضى از شراح گفتهاند: مقصود از اینکه على (علیه السلام) صاحب عصا و میسم است این است که او سرپرست امت است بعد از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و عصا و میسم از خصائص چوپان است و از روایاتى استفاده می شود که امیر المؤمنین (علیه السلام) در قیامت ابزارى در دست دارد که میان دو چشم اهل ایمان علامت «مؤمن» و میان دو چشم کفار علامت «کافر» می گذارد و اما جنبنده سخنگو اشاره دارد به این آیه شریفه «و چون فرمان بر آنها اجرا شود جنبنده ای را از زمین برای آنها خارج میکنیم که با آنها تکلم میکند و میگوید: مردم به آیات ما ایمان نمیآورند. (82 نمل)» این جنبنده در روایات بسیارى تأویل به امیر المؤمنین (علیه السلام) شده است در زمانى که مؤمنین و کفار را نشانه گذارى می کند.