رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باب معنای کلمه صمد» ثبت شده است

حدیث شماره ۲ باب معنای کلمه صمد کتاب توحید اصول کافی

قسمت دوم

 

شرح:

درباره معنى کلمه «صمد» که صفت خداوند است و در سوره توحید آمده است دو دسته روایات وارد شده است: 1- همین دو روایتى که مرحوم کلینى در اینجا ذکر نمود که صمد را به معنى مورد توجه و نیاز تفسیر کرده یعنى خدا استغناء و بى نیازى کامل دارد و همه مخلوق به او نیازمندند و در حوائج خود او را مورد توجه قرار دهند. 2- روایاتی که «صمد» را به معنى توپر تفسیر کرده اند در مقابل مخلوق که تو خالى و میان تهى است. شارحین اصول کافى می گویند چنانکه معنى تو خالى بودن مخلوق این است که او ممکن است و محتاج و ذاتش کامل نیست و باطن و حقیقتش خالى و صفر است معنى توپر بودن خدا هم نقطه مقابل همین معانى است پس او واحب الوجود است غنى بالذاتست عدم و امکان و نقش را در او راه نفودى نیست. پس این معانى با معانى مورد توجه روایات دسته اول مخالفتى ندارند بلکه لازم و ملزوم یکدیگرند زیرا آنکه غنى بالذات و کامل از تمام جهات شد و در مقابل مخلوقى محتاج و تو خالى قرار گرفت قهراً این فقیر به آن غنى متوجه مى شود و به او نیاز مى برد.

مرحوم کلینى در اصول کافی می فرماید: «این است معنى صحیح در تأویل صمد نه آنچه مشبهه معتقد شده اند که تأویل صمد: توپرى است که میان خالی نیست؛ زیرا توپرى صفت جسم است و خداوندى که یادش با شکوه است از آن برتر است. او بزرگتر و والاتر از آن است از اینکه اوهام به وصفش رسد یا حقیقت عظمتش را دریابد و اگر تفسیر صمد به عنوان صفت خدای بزرگ و والا، توپر باشد، بر خلاف گفته خداى عزوجل است که فرموده: «چیزى مانند او نیست. (11 شوری)» زیرا توپرى صفت اجسامی است که توپرند و میان خالی نیستند، مانند سنگ، آهن و چیزهای دیگر توپر و بدون میان خالی. مقام خدا از این صفت، بسیار بلند است .اخباری که در این باره وارد شده است خود امام علیه السّلام داناتر به گفته خویش است و اینکه (در دو روایت مزبور) فرمودند: صمد به معنى سرور مورد نیاز است، معنایی درست و موافق گفته خدای عزّتمند و والا است که: «چیزی مانند او نیست. (11 شوری)» و در لغت، مصمود به معنى مقصود است.

....

خداى عزوجل سید صمدى است که تمام مخلوق از جن و انس در حوائج به او متوجه شوند و در گرفتاریها به او پناه برند و از او امید گشایش و دوام نعمت دارند که گرفتاری ها را از آنها بر دارد.»

بنابراین آنچه مرحوم کلینى فرمودند نسبت به کسانیکه از کلمه «صمد= توپر» معنى ظاهر لفظش اراده کنند و خدا را مانند سنگ و آهن العیاذبالله توپر بدانند همچنانکه آیات شریفه: یدالله فوق ایدیهم، و جاء ربک ان الله على العرش استوى را به معنى ظاهرش مى گیرند و براى خدا دست و شخص و جسم قائل مى شوند در صورتى که این کنایات و استعارات در لغت عرب و بلکه در هر لغتى فراوان است و ابلغ از تصریح شمرده شده است.

حدیث شماره ۲ باب معنای کلمه صمد کتاب توحید اصول کافی
قسمت اول

جابر گوید از امام باقر (علیه السلام) مطلبى از مطالب توحید پرسیدم، فرمودند: «همانا خداوندی که نام هایش که با آن ها خوانندش، فرخنده و مبارک است  و در فرازمندی ذاتش برتر است؛ یکتاست و در حال یکتایی خودش به یگانه دانستن خود بی همتا بود. سپس این توحید را میان آفریدگانش جاری ساخت؛ پس او یکتا، بی نیاز و پاک است. همه چیز او را بپرستند و به سوی او نیاز برند و علم او همه چیز را در بر گرفته است.»

 

حدیث شماره ۱ باب معنای کلمه صمد کتاب توحید اصول کافی

 

جعفرى گوید به امام جواد (علیه السلام) عرض کردم فدایت گردم، معنى صمد چیست؟ فرمودند: «آقائی که در هر کم و زیاد به او توجه شود.»