حدیث شماره ۴ باب ائمه علیهم السلام جز به عهد و فرمان خدا کارى را انجام نداده و نمى دهند و از آن تجاوز نمى کنند کتاب حجت اصول کافی
قسمت اول
ابو موسى ضریر (نابینا) گوید: موسى بن جعفر (علیهما السلام) به من فرمود که: «من به امام صادق (علیه السلام) گفتم مگر امیرالمؤمینین (علیه السلام) نویسنده وصیت و پیامبر املاکننده و جبرئیل و فرشتگان مقرّب (علیهم السّلام) شاهدها نبودند؟ حضرت مدتى سر به زیر انداخت و سپس فرمودند: «چنان بود که گفتى، اى ابوالحسن؛ ولى زمانی که امر به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) نازل شد، وصیت از جانب خدا در مکتوبى سر به مهر فرود آمد، آن مکتوب را جبرئیل همراه ملائکه امین خداى تبارک و تعالى فرود آورد. آن گاه جبرئیل عرض کرد: ای محمّد! فرمان بده که هرکس در نزد تو است به جز وصی ات بیرون بروند. تا او آن را از ما تحویل بگیرد و تو ما را به دادن آن به او گواه بگیری و او ضامن آن شود. (و)مقصودش علی علیه السّلام بود. پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله) به اخراج هر که در خانه بود، جز على (علیه السلام) دستور داد و فاطمه (علیها السلام) در میان در و پرده بود.
آنگاه جبرئیل گفت: اى محمد! پروردگارت سلام مى رساند و مى فرماید: این همان مکتوب است که (در شب معراج) با تو پیمان کردم و بر تو شرط نمودم و خودم نسبت به آن بر تو شاهد بودم و فرشتگان خود را هم گواه گرفتم، و ای محمّد! همین که من شاهد باشم کافی است. بندهاى استخوان پیغمبر به لرزه در آمد و گفت: اى جبرئیل! پروردگار من خودش سلام است (یعنى سلامتى از هر عیب) و سلام از جانب اوست و سلام به سوى او باز مى گردد. خداى عزوجل راست فرموده و احسان کرده است، مکتوب را بده، جبرئیل آن را به او داد و دستور داد که به امیرالمؤمنین (علیه السلام) تسلیم کند و به او گفت: آن را بخوان، حضرت آن را کلمه به کلمه قرائت کرد.»