بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقُولُواْ رَاعِنَا وَقُولُواْ انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ْوَلِلکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۰۴﴾
ای افراد با ایمان (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن می کنید) نگوئید «راعنا» بلکه بگوئید «انظرنا» (زیرا کلمه اول هم به معنی ما را مهلت بده و هم به معنی «ما را تحمیق کن» می باشد و دستاویزی برای دشمنان است) و آنچه به شما دستور داده می شود بشنوید و برای کافران (و استهزاء کنندگان) عذاب دردناکی است.
مَّا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِکِینَ أَن یُنَزَّلَ عَلَیْکُم مِّنْ خَیْرٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَاللّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿۱۰۵﴾
نه کسانى که از اهل کتاب کافر شده اند و نه مشرکان [هیچ کدام] خوش ندارند که از سوى پروردگارتان خیرى بر شما نازل گردد، حال آنکه خداوند هر کس را بخواهد مشمول رحمت خویش مى گرداند، و خداوند داراى بخشش بیکران است.
امروزه واژه هایی مانند شست و شوی مغزی، مخ زدن، خر کردن و ... وجود دارد که شخص به محض رفتن به سمت مسائل دینی با حجمی از این واژه ها چه در ذهن خودش و چه در جمع دوستان و آشنایان مواجه می شود و این قبیل تفکرات مانع از ایجاد انگیزه ای قوی برای حرکت در مسیر الهی در وی می گردد. در حقیقت کسانی که فکر و عقل خود را ضعیف می پندارند، دچار چنین مشکلاتی گشته و اگر شخص برای عقل و شعور خود آن قدر ارزش قائل شود که بتواند درست و غلط را از یکدیگر تشخیص دهد، دیگر نباید از این واژه ها بترسد. در آیه 104 پروردگار عالمیان به مؤمنین دستور می دهد که این ارزش را برای خود قائل شده و فکر و اندیشه خود را سبک نشمارند و به پیامبر نگویند "مراعات ما را بکن" ، بگویند "در حال ما نظر کن"، مشکلات ما را برطرف نما. تفاوت دو واژه در این است که مثلاً شخص بگوید مرا خر کن و یا بگوید مرا متوجه حقیقت کن. دلیل این کار در آیه 105 به روشنی مشخص می گردد. در واقع کافران اهل کتاب و مشرکان دوست نداشتند انسان ها به دست پیامبر بزرگوار اسلام هدایت شوند، لذا از این عمل نیز کمال سوءِ استفاده تبلیغاتی را برده و مؤمنان را انسان های احمق جلوه می دادند، کما اینکه این مشکل امروزه در جامعه ما نیز رواج داشته و مؤمنین انسان های روشنفکر قلمداد نمی شوند بلکه آنها را انسان های متحجر می نامند.
جالب اینجاست که قرآن کریم کاملاً عکس این موضوع را بیان نموده و هدایت را فضل الهی بر بندگان شایسته خداوند می داند و بیان فرموده که کافران اهل کتاب و مشرکان اصلاً چنین چیزی را دوست ندارند.
نکته: با توجه به آیات قبلی و بعدی مشخص می شود که منظور از رحمت الهی در آیه 105، همان قرآن کریم است. زیرا در آیات 101 تا 103 صحبت از اطاعت از کتب غیر الهی بود و در آیه بعدی نیز صحبت از نسخ و عدم نسخ آیات است.
نکته: این بار رحمت الهی به اهل کتاب نرسیده و این موضوع سبب فزونی کفر آنان گردیده است.
پروردگارا به حق این آیاتت خودت به ما ادب در سخن گفتن و همچنین فهم و درک مسائل دینی را به ما عنایت بفرما!