رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

بسم الله الرحمن الرحیم

بخش اول داستان قوم بنی اسرائیل رو خوندیم و هنوز این داستان ادامه داره، اگه ایراد نداره اون 20 تا آیه ای که از اول سوره بقره جا انداختیم و نخوندیم رو الان بررسی کنیم و ان شاءالله بعدش هم به ادامه داستان بنی اسرائیل بپردازیم:

بندگی، لازمه تکامل

در آیات 1 الی 20 اوصاف متقین(منعمین) و کافرین(مغضوبین) بیان شد. در آیات 21 الی 25 انسان‌ها به یگانه‌پرستی برای رسیدن به رستگاری دعوت می‌شوند.

1. خالق

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴿۲۱﴾

ای مردم پروردگار خود را پرستش کنید، آن کس که شما و پیشینیان را آفرید، تا پرهیزکار شوید.

در این آیه رابطه‌ی هدایت و عبادت مشخص می‌شود. در واقع انسان با عبادت پروردگار می‌تواند امیدوار باشد که از جمله‌ی هدایت‌یافتگان قرار گرفته شود. عبادت پروردگار یعنی اطاعت با علاقه از دستورات کسی که دستوراتش باعث پرورش یافتن او می‌شود. بنابراین عبادت فرد هیچ سودی برای خداوند متعال نداشته بلکه تنها به سود خود شخص است. در واقع انسان‌ها با عبادت خداوند متعال تربیت می‌یابند و در صورت تربیت شاید جزءِ پرهیزگاران قرار گیرند. به عبارت دیگر انسان‌ها برای تربیت شدن و رشد یافتن به این دنیا آمده‌اند و در صورت رشد، رستگار می‌شوند.

اما تفاوت رشد با تکامل، به دلیل استعداد‌های ما انسانهاست؛ تکامل، تربیت کردن استعدادهاست، اما رشد تربیت کردن آن‌ها برای لقاءَالله است. به عنوان مثال مرتاضان هندی استعدادهای خود را به تکامل می‌رسانند و به قدرت درونی بالایی می‌رسند، اما زمینه مصرفی برای استعدادهای خود ندارند، در صورتی که یک مسلمان با اطاعت دستورات خداوند متعال، این استعدادهای تکامل‌یافته را نیز برای رضای او مصرف می‌نماید. به همین خاطر در آیه عبادت(اطاعت عاشقانه) مطرح شده نه اطاعت.

مثال واضحی از این موضوع داستان علامه طباطبایی با مرتاض هندی هستش که مرتاض جلو علامه میزنه و یه حیوونی (فکر کنم شیر بودش) رو با یه اشاره میمیراند بعد رو به علامه میکنه و میگه شما هم از اینکارو میتونی انجام بدی؟ علامه میگه این که چیزی نبود اگه تو قدرت داری این حیوون رو زنده کن، مرتاض روبه علامه میکنه و میگه: "مگه میشه مگه داریم" بعد علامه میره و دم گوش حیوون یه چیزی میگه و اون حیوون (شیر) زنده میشه!

فک کنم قضیه براتون افتاد و متوجه شدید تفاوت یکی که از اطاعت محض خدا به قدرت میرسه با یکی که فقط با ریاضت نفسانی به قدرت میرسه در چی هستش! داستان علامه با مرتاض رو میتونید در آپارات از زبان حجت الاسلام طائف بشنوید (من تا حالا نشنیدم ولی میدونم همچین چیزی تو آپارات هست!)

نکته: با توجه به این آیه می‌توان نتیجه گرفت که عبادت کردن پروردگار دلیل بر هدایت شدن انسان نمی‌باشد ولی برای هدایت یافتن باید با تمام وجود از دستورات الهی پیروی نمود. اصل خوف و رجا را می‌توان در بیان این آیه مشاهده نمود، زیرا انسان به عبادت خودش نباید مغرور شود و هم‌چنین نباید نسبت به رحمت الهی نیز مأیوس گردد.

نکته: منظور از عبادت در اینجا مسلماً عبادت اختیاری است.

نکته: دستورات کسی قابل اعتماد است که به نیازهای ما آگاهی داشته باشد، به تناسب این آگاهی اعتماد باید بیشتر شود، لذا آیه، پروردگار را با خلقت انسان و نوع بشر معرفی می‌نماید.

عاشقانه خدا رو عبادت نکردیم، بعد انتظار داریم با همین نماز دست و پا شکستمون به جایی هم برسیم و میگیم چرا دعاهامون مستجاب نمیشه!!

امید است ما نیز برا یک بار در عمرمون هم شده عاشقانه خالق هستی رو عبادت کنیم ان شاءالله!