بسم الله الرحمن الرحیم
در آخرین پست قرآنی مون گفتیم که خداوند متعال به ملائکه میفرماید که همانا من در زمین خلیفه قرار دادم، ملائکه نیز انسان را با دو ویژگی مفسد بودن و سفاک بودن (خونریزی) معرفی کرده و خود را با دو خصوصیت تسبیح به ستایش پروردگار عالم و تقدیس او مطرح مینمایند. پروردگار نیز در جواب به آنان فرمود: من حقائقی را می دانم که شما نمی دانید.
حال ادامه داستان و این حقایقی که خداوند میدونه و ملائکه نمی دونند رو یا هم می خونیم:
علم
وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿۳۱﴾
سپس علم اسماء (علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر راست می گوئید اسامی اینها را برشمارید!
قَالُواْ سُبْحَانَکَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ ﴿۳۲﴾
فرشتگان عرض کردند: منزهی تو!، ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده ای، نمی دانیم تو دانا و حکیمی.
قَالَ یَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ ﴿۳۳﴾
فرمود ای آدم آنها را از (اسامی و اسرار) این موجودات آگاه کن، هنگامی که آنها را آگاه کرد خداوند فرمود: نگفتم من غیب آسمانها و زمین را میدانم، و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید یا پنهان می داشتید.
در توضیحات این آیات از زبان دکتر دو سه تا نکته جالب برا من وجود داشت که اون نکات رو رنگی می نویسم.
در پاسخ ملائکه، خداوند متعال ادعای آنها را اشتباه دانسته و از انسان دفاع نموده و میفرماید من میدانم آنچه را که شما نمیدانید.
آیه 31 به این موضوع اشاره دارد که خداوند به آدم اسم های همه چیز را آموزش داد، سپس آنها را به ملائکه عرضه داشت و فرمود مرا به اسماءِ اینها آگاه نمایید اگر راست می گویید؟
نکته: انسان تواناییهایی دارد که به واسطه آنها لایق خلافت در زمین گشته است، در حالی که ملائکه این تواناییها را ندارند. خداوند متعال این امر را به واسطه آموزش اسماء به حضرت آدم، به ملائکه اثبات مینماید. در واقع خداوند متعال در عین حال که قادر مطلق است این امر را نه با زور، بلکه با دلیل و به روشنی به ملائکه میفهماند.
آیه 32 ادعای ملائکه مبنی بر تسبیح به حمد پروردگار و تقدیس او را به خوبی نشان می دهد. ملائکه به زیبایی به اشتباه خود اعتراف نموده و عدم ظرفیت و توانایی خود را ناشی از علم و حکمت پروردگار عالم دانسته اند. پاک و منزه است پروردگار عالم که هیچ علمی نداریم مگر آنچه که به ما عنایت فرموده ای. همانا تو دانا و حکیمی(میدانی که به چه کس، چه چیزی عطا باید نمود).
در آیه 33 خداوند متعال به حضرت آدم دستور داد که ملائکه را به اسماءشان آگاه نماید. حضرت آدم نیز آنها را به اسماءشان آگاه نموده و از امتحان سربلند بیرون آمد. بنابراین ضعف ملائکه بر آنها آشکار گشت و خداوند آگاهی خود نسبت به غیوب (نهان ها) آسمانها و زمین و آنچه را که پنهان و آشکار میدارند، به ملائکه خاطرنشان کرد.
بله دوستان، اگر من ریاضیاتم خوبه یا نقاشیم خوبه یا دستخطم قشنگه و سایر امثال این موارد در زمینه های بالاتر و پایین تر همه اینها لطف خداست و میتونه در آن واحد همه اینا رو از من بگیره یا یه کسی رو جلومون بیاره که از ما همه فن حریف تر باشه و بهتر از ما بلد باشه!
حتی این موضوع در مورد این بحث رایج: چرا فلانی پولداره و من بدبخت و بی پولم، هم صدق میکنه!
پس دلیلی برای غرور بیخود وجود نداره!
خدایا بحق این آیاتت ما را از غرور و تکبر بیخود در برابر خودت و بندگانت محافظت بفرما ان شاءالله!