رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیرالمومنین» ثبت شده است

حدیث شماره ۳ باب اشاره و نص بر امیرالمومنین علیه السلام کتاب حجت اصول کافی

 قسمت دوم

خدای تعالى می فرماید: «به تحقیق که ما رسولانى (پیش از تو) فرستادیم و به همراه ایشان کتاب و میزان (قانون عدالت) نازل کردیم. (25 حدید)» (در قرآن صدر آیه چنین است: لقد ارسلنا رسلنا بالبینات) کتاب همان اسم اکبر است، و از آنچه به نام کتاب معروف است: تورات و انجیل و فرقان (قرآن) است، ولى در آن کتاب، (که همراه اوصیاء است) کتاب نوح (علیه السلام) و کتاب صالح و شعیب و ابراهیم (علیه السلام) هم هست که خداى عزوجل خبر مى دهد «همانا این در صحف نخستین است، یعنى صحف ابراهیم و موسی (18 و 19 اعلی)» پس (اگر کتاب منحصر به تورات و انجیل و قرآن است،) صحف ابراهیم کجاست! همانا صحف ابراهیم، اسم اکبر است و صحف موسى هم اسم اکبر است: (که باید پیامبر (صلى اللّه علیه و آله) به على (علیه السلام) سپارد) پس همیشه وصیت نسبت به عالمى پس از عالم دیگر جریان داشت، تا آن را به محمد (صلى اللّه علیه و آله) رسانیدند، و چون خداى عزوجل محمد (صلى اللّه علیه و آله) را مبعوث کرد، مستحفظین پسین به او اسلام آوردند و بنى اسرائیل تکذیبش نمودند، او به سوى خداى عزوجل دعوت کرد و در راهش جهاد نمود.

حدیث شماره ۳ باب اشاره و نص بر امیرالمومنین علیه السلام کتاب حجت اصول کافی

 

 قسمت اول

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «موسى (علیه السلام) به یوشع بن نون وصیت (وصی) کرد و یوشع بن نون به فرزندان هارون وصیت کرد و به فرزندان خودش و فرزندان موسى وصیت نکرد، همانا خدای تعالى صاحب اختیار است، هر که را خواهد و از هر خاندانى که خواهد اختیار کند، و موسى و یوشع مردم را به وجود مسیح (علیه السلام) مژده دادند و چون خداى عزوجل مسیح را مبعوث ساخت، مسیح به مردم گفت، همانا پس از من پیغمبرى که نامش احمد و اولاد اسماعیل است، خواهد آمد که مرا و شما را تصدیق می کند (به نبوت من و پیروى شما باور دارد) و حجت و عذر من و شما را مى آورد مانند من و شما احتجاج می کند (قول به الوهیت مرا از من و شما نفى می کند) و امر وصیت پس از عیسى در حواریین مستحفظ جارى گشت و از این جهت خدا ایشان را مستحفظ نامید که نگهدارى اسم اکبر به ایشان واگذار شد و  آن کتابى است که با آن هرچیزى دانسته شود کتابى که با همۀ پیامبران (صلوات اللّه علیهم) بوده است...

حدیث شماره ۲ باب اشاره و نص بر امیرالمومنین علیه السلام کتاب حجت اصول کافی

 

ابوحمزه ثمالى گوید شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود چون محمد (صلى الله علیه و آله) وظیفه نبوت خود را انجام داد و عمرش به پایان رسید، خدای تعالى به او وحى کرد اى محمد! نبوتت را گذرانیدى و عمرت به آخر رسید اکنون آن دانشى که نزد تو است و ایمان و اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت، در میان اهل بیت خویش، در نزد على بن ابى‏طالب (علیه السلام) بسپار، زیرا من هرگز علم و ایمان و اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت را از نسل و ذریه تو قطع نکنم، چنانکه از ذریه هاى پیغمبران قطع نکردم.

 

شرح:

مجلسى (ره) گوید مقصود از علم، علومى است که خدای تعالى به آن حضرت وحى نموده بود و ایمان تصدیق به آنها و اطاعت و انقیاد است و اشاره دارد به آیه شریفه «وقال الذین اوتوا العلم و الایمان» و مراد به اسم اکبر، اسم اعظم است یا قرآنى و سائر کتب آسمانى و مقصود از میراث علم، جفر ابیض است؛ یا خلافت کبراى الهیه و یا اخلاق خدایى را دارا بودن. مراد به آثار علم نبوت تمام علوم پیغمبر است تا تأکید سابق باشد - و مرحوم مجلسى وجوه دیگرى هم بیان می کند.

حدیث شماره ۱ باب اشاره و نص بر امیرالمومنین علیه السلام کتاب حجت اصول کافی

 قسمت دوم

شرح :

علامه مجلسى (ره) راجع به زنی که رشته هایش را پنبه میک رد، از مجمع البیان نقل می کند که زنى بود در قریش بنام «ریطه» که به حماقت و خرافت مشهور بود، خودش با کنیزانش از صبح تا ظهر پنبه ها را می ریسیدند و بعد از ظهر به کنیزانش دستور می داد همه را واتابند و پنبه کنند - انتهى - و اما راجع به جمله «أن تکون ائمة هى از کى من ائمتکم» که امام فرمود، این جمله در قرآن کریم به این صورتست: «أن تکون امة هى أربى من امة» مجلسى (ره) گوید: شاید بنا براین تأویل جمله «ان تکون..» مفعول له براى تتخذون باشد، به این معنى که: پیمان شکنى را در دل می گیرند تا پیشوایان گمراهى بهتر و پاکتر از پیشوایان شما که پیشوایان هدایتند بوده باشند و یا مقصود این است که: پیمان شکنى را در دل می گیرند، زیرا نمى خواهند که پیشوایان حق بهتر و پاکتر از پیشوایان گمراه شما باشند. و ظاهر این است که قرائت أئمه به همین صورت است که امام فرمود: و ممکن است توجیه شود که «أربى» به معنى «ازکى» است و «امة» ه بمعنى «ائمه» است، ولى این توجیه بعید است - پایان کلام مجلسى. 

از اینجا مرحوم کلینى (قده) دوازده باب منعقد مى کند که در آنها احادیث و روایاتى را که متضمن اشاره یا تصریح بر امامت ائمه دوازده گانه است به ترتیب ذکر مى کند.

 

حدیث شماره ۱ باب اشاره و نص بر امیرالمومنین علیه السلام کتاب حجت اصول کافی

 قسمت اول

زید بن جهم هلالى گوید شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «چون امر ولایت على بن ابیطالب (علیه السلام) نازل شد، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله) فرمود به لقب «امیرالمؤمنین» به على (علیه السلام) سلام کنید. اى زید از جمله تأکیداتى که خدا در آن روز بر آن دو نفر (ابوبکر و عمر) نمود، این سخن رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) بود که به آنها فرمودند: «برخیزید و بعنوان «امیرالمؤمنین» به على سلام کنید.» آن دو نفر گفتند اى رسول خدا این امر از جانب خدا است یا از جانب رسولش؟ رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) به آنها فرمودند: «از جانب خدا و رسول اوست.» پس خداى عزوجل این آیه نازل فرمود: «و سوگندهایتان را پس از محکم کردنش نشکنید در حالی که خدا را کفیل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده‏ اید، خداوند از آنچه انجام می‏دهید آگاه است. (۹۱ نحل)» مقصود فرمایش رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) است به آنها و سخن آنها که گفتند این امر از جانب خداست یا رسولش؟ «و چون آن زن مباشید که رشته خود را پس از تابیدن، پنبه می کرد و پراکنده مى ساخت، تا سوگندهایتان را وسیله خیانت قرار دهید برای آنکه (۹۲ نحل)» ائمه اى پاکتر از ائمه شما هستند.» زید گوید عرض کردم ائمه فرمودید؟ فرمودند: «آرى به خدا ائمه است» عرض کردم ما «أربى» قرائت می کنیم، فرمودند: «أربى چیست؟» و با دست اشاره کرد و آن را افکند - ««جز این نیست که خدا شما را به وسیله آن آزمایش می کند. (۹۲ نحل)» یعنى به وسیله على (علیه السلام) «و روز قیامت آنچه را در آن اختلاف داشتید برای شما روشن می سازد. و اگر خدا می خواست همه شما را امت واحدی قرار می داد، ولی خدا هر کس را بخواهد گمراه و هر کس را بخواهد هدایت می کند، و شما از آنچه انجام می دادید بازپرسی خواهید شد. سوگندهای خود را وسیله تقلب و خیانت در میان خود قرار ندهید، مبادا گامهای ثابت، متزلزل گردد. (۹۲ الی ۹۴ نحل)» یعنى پس از سخن رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) درباره على (علیه السلام) « و بخاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا آثار سوء آنرا بچشید. (۹۴ نحل)» مقصود از راه خدا على (علیه السلام) است « و برای شما عذاب عظیم خواهد بود. (۹۴ نحل)»