بسم الله الرحمن الرحیم
در آیات قبلی دانستیم که منظور از نعمت، فرصت هدایت است. با این توجه می توان گفت منظور از تبدیل نعمت، فروش هدایت به ضلالت است (آیه ی 16).
آیه ی 212 در عین حال که صریح و گویاست، ذکر چند نکته از آن شاید جالب باشد.
1. برای کافران حیات دنیا زینت داده شده است. از طرفی می دانیم که کافران به هیچ عنوان توانایی دیدن، شنیدن و فهمیدن حقیقت را ندارند. لذا شاید بتوان نتیجه گرفت که محبت به دنیا غَضَبی است از جانب خداوند که بر آن ها فرود آمده و به این سبب کر و کور و نفهم گردیده اند.
2. کفار به واسطه ی دنیا به مؤمنین فخر می فروشند، اما انسان های باتقوا در قیامت از آن ها بالاترند. بنابراین می توان گفت زندگانی آخرت شرط است نه زندگانی دنیا. همچنین توجه داشته باشید که تقوا شرط صعود بیان گردیده نه ایمان.
3. خداوند به هرکس بخواهد، بی حساب روزی می دهد. بنابراین اگر مؤمنی علی رغم تلاش زیاد از لحاظ مالی در مذیقه است، قطعاً حکمتی در کار است و از طرفی اگر کسی از رفاه و آسایش زیاد برخوردار است باید مراقب امتحان الهی باشد و بداند شرط برتری تقواست نه رزق و روزی.
نکته: می توان از آیات 210 تا 212 نتیجه گرفت که هرکس می تواند سرنوشتی مانند قوم بنی اسرائیل بیابد، لذا باید مراقب خود باشد و تصور نکند تنها به واسطه ی اینکه یهودی نیست، از سرنوشت آن ها مبراست. هر کی با تبدیل پی در پی نعمت های خداوند، دچار قساوت قلب خواهد شد.