رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باب جواز تعبیر از خدا به شیء» ثبت شده است

حدیث شماره 7 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

از امام باقر (علیه السّلام) پرسیدند: آیا سزاوار است که بگویند خداوند چیزى است. فرمودند: «آرى همین اعتراف به اینکه خدا چیزى است او را از حد تعطیل (بى‌ایمانى به خدا) و حد تشبیه (عقیده به خداى مجسم) بیرون مى‌آورد.»

حدیث شماره 6 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

قسمت سوم

 

پرسشگر گفت: خدا کیفیت (چگونگى) دارد؟ امام فرمودند: «نه، زیرا کیفیت جهت صفت و احاطه او است (چون چیزى متصف به چیزى یا محاط به چیزى باشد کیفیتى پیدا مى کند مثلا کاغذ چون به نازکى متصف شده و سفیدى بر آن احاطه دارد کیفت مخصوصى پیدا کرده ولى چون صفات خدا عین ذات او است و محاط به چیزى نیست کیفت ندارد) ولى به ناچار او از جهت تعطیل و تشبیه خارج است (نباید نفیش نمود و نه به چیزى مانندش کرد) زیرا کسی که نفیش کند منکرش گشته و ربوبیتش را رد کرده و ابطالش نموده است و هر که او را به چیز دیگرى مانند سازد او را به صفات آفریدگانش که مصنوعات او هستند و استحقاق و لیاقت ربوبیّت را ندارند منتسب کرده است. و لیکن ناچار لازم می آید که برای وی اثبات کیفیّتی نمود که غیر او مستحقّ آن نباشد و در آن کیفیّت کسی با او مشارکت نداشته باشد و جز خداوند احاطه پیدا ننماید و غیر از خدا، کسی از حقیقت آن کیفیّت نتواند علم و اطلاع حاصل کند.

سوال کننده گفت: رنج کارها را خودش متحمل می شود؟ امام فرمودند: «او برتر از این است که [مانند صنعتگران]کارها را با تصدّی خودش به عهده گیرد؛ زیرا این روش کار از صفات مخلوق است که انجام کارها براى او بدون تصدى و زحمت ممکن نیست ولى خدا مقامش عالی است، اراده و خواستش نافذ است، آنچه را اراده نماید تحقّق یابد.

 

شرح:

حاصل سخن مرحوم ملاصدرا(ره) در بیان انیت و مائیت این است که: انیت وجود خاص اشیاء است در مقابل مفهوم عام و مشترک وجود که بر همه چیز از واجب الوجود و ممکن الوجود صادق است و مفهومی است ذهنى خارج از حقیقت اشیاء، و چون از بیان امام علیه السلام معلوم شد که مفهوم عام وجود خارج از وجود خاص خداوند است سائل گفت: آیا براى خدا وجود خاصى غیر از مفهوم عام وجود هست؟ حضرت فرمود: آرى هست.

حدیث شماره 6 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

قسمت دوم

 

سوال کننده به حضرت عرض کرد: هر چیز که در ذهن گذرد مخلوق است. حضرت فرمود: «اگر چنین باشد که تو گوئى، خداشناسى از ما ساقط است. زیرا ما جز به شناختن آنچه در ذهن گذرد مکلف نیستم، بلکه ما مى گوئیم هرچیزی که به حواس درآید و درک شود و حواّس آن را محدود و تصوّر کند، مخلوق است (خالق اشیاء باید از او دو جهت ناپسندیده برکنار باشد، یکى از آن دو جهت نفى است) زیرا که نفى نبودن است و جهت دوم تشبیه است زیرا که تشبیه (مانند چیزى بودن) صفت مخلوق است که اجزایش بهم پیوستگى و هماهنگى آشکارى دارد، بنابراین چاره اى نیست جز اثبات صانع (و اعتراف به آن) به دلیل بودن آفریدگان و ناگزیری آنها از اعتراف به اینکه آنها ساخته شده اند و سازنده، جز آنها است و مانند آنها نیست؛ زیرا هر چیز که مانند آنها باشد با آنها شباهت دارد در ظاهر پیوستگى و هماهنگى پیکر و در بودن پس از نبودن و انتقال از کودکى به بزرگى و از سیاهى به سفیدى و از نیرومندى به ناتوانى و حالت های موجود و معلوم دیگری که به توضیح آنها نیازی نیست؛ چرا که روشن و موجودند.»

سائل گفت چون وجود خدا را ثابت کردى پس او را محدود ساختى (و قبلا فرمودى که خدا محدود نشود) امام فرمود: «محدودش نکردم؛ بلکه اثباتش کردم زیرا بین نفى و اثبات جایی نیست» (یعنى نتیجه استدلالات من همین قدر است که صانعى موجود است در مقابل آنها که گویند موجود نیست و استدلال من از هیچ راه دلالت بر محدود ساختن او ندارد)

سوال کننده گفت: خدا را انیت و مائیت باشد؟ امام فرمودند: «آرى، جز با انیت و مائیت چیزى ثابت نشود.» (انیت و مائیت را باید با الفاظى مانند خودى و ذاتیت معنى کرد و اصطلاح فلسفى آنرا در شرح بیان مى کنیم.)

حدیث شماره 6 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

قسمت اول

 

هشام بن حکم گوید: امام صادق (علیه السلام) به زندیقى (فرد کافر) که از او پرسید: خدا چیست؟ فرمود: «او چیزی است بر خلاف همه چیز. گفتار من برگشتش به اثبات معنایی (برای خدا) است. او چیزی است به حقیقت «چیز بودن» جز این که جسم و شکل نیست، دیده نشود، لمس نگردد و با حواس پنجگانه درک نشود. ذهن ها درکش نکنند و گذشت روزگار کاهشش ندهد و سپرى شدن زمان دگرگونش نسازد.» پرسشگر گفت: مى گوئید خدا شنوا و بیناست؟ امام فرمود: «او شنوا و بیناست؛ شنواست بى عضو گوش و بیناست بى ابزار چشم، بلکه با ذات خود می شنود و با ذات خود می بیند. اینکه می گویم: شنواست و با ذات خود می شنود، بیناست و با ذات خود می بیند، معنایش این نیست که او چیزی است و ذات چیز دیگری؛ بلکه خواستم آنچه در دل دارم به زبان آورم، چون از من پرسیدی و می خواهم به تو که پرسشگری بفهمانم (لذا باید با الفاظى که تو با آنها مأنوسى مقصودم را ادا کنم)؛ بنابراین می گویم همانا او با تمام ذاتش شنواست و معنای تمام این نیست که برای او بعضی باشد و برگشت سخنم تنها به این است که او شنوا، بینا، دانا و آگاه است بی آنکه ذات و صفت، اختلاف و کثرت پیدا کند.»

سوال کننده گفت: پس او چه باشد؟ امام فرمود: «او او ربّ و معبود و الله است. اینکه گویم: الله است، (رب است) منظورم اثبات حروف: الف، لام، هاء، راء، باء، نیست، بلکه ازگشت گفتارم به این است که خداوند چیزی است که آفریننده چیزها و سازنده آنها است و مصداق این حروف، معنایی است که با اللّه، رحمن، رحیم، عزیز و نام های دیگرش نامیده می شود و اوست معبود شکوهمند و عزّتمند.»

حدیث شماره 5 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

امام باقر (علیه السّلام) می فرمود: «همانا ذات خداوند از آفریدگانش جدا و آفریدگانش از ذات او جدایند و هرآن چه نام «چیز» اطلاق شود، آفریده شده است جز خدا و خدا آفریننده همه چیز است.»

حدیث شماره 4 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

زراره اعین گوید: که امام صادق (علیه السّلام) می فرمود: «همانا ذات خداوند از آفریدگانش خلو و جدا و آفریدگانش از ذات او جدایند و هرآن چه نام «چیز» بر او واقع شود، آفریده و مخلوق است جز خدا و خدا آفریننده همه چیز است. خجسته و منزّه است آن که چیزی مانندش نیست و او شنوا و بیناست.»

 

شرح:

علامه سید محمد حسین طهرانی رحمه اللّه گوید: ... معنای خلو (جدائی)، خلو حقیقی و بینونیّت ذاتی نیست، زیرا این موجود، مخلوق و معلول حق است و به تمام وجود خود قائم به اوست؛ و چگونه متصور است که خدا از او جدا باشد؟ و او از خدا جدا باشد؟

حدیث شماره 3 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «همانا ذات خداوند از آفریدگانش جدا و آفریدگانش از ذات او جدایند و هرآن چه نام «چیز» بر او صادق باشد؛ جز خدا، مخلوق است.»

حدیث شماره 2 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

حسین بن سعید مى‌گوید: از ابو جعفر دوم امام محمد تقى (علیه السّلام) پرسیدند: آیا سزاوار است که بگویند خداوند چیزى است. فرمودند: «آرى همین اعتراف به اینکه خدا چیزى است او را از حد تعطیل (بى‌ایمانى به خدا) و حد تشبیه (عقیده به خداى مجسم) بیرون مى‌آورد.»

حدیث شماره 1 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

عبد الرحمن بن ابى نجران گوید از امام جواد (علیه السلام) درباره توحید سوال کردم و گفتم: آیا می توانم خدا را به عنوان «چیز» تعقّل کنم؟ فرمودند: «آرى، ولى چیزى که حقیقتش درک نمى شود و حدى ندارد. زیرا هرچه به ذهن تو خطور کند، خدا جز او باشد. چیزى مانند او نیست و خاطرها او را درک نکنند. چگونه اندیشه ها و خاطرها او را درک کنند در صورتی که خلاف آنچه در خرد گنجد و در خاطر نقش بندد، می باشد؟ درباره خدا تنها همین اندازه به خاطر گذرد: «چیزی که حقیقتش درک نشود و حدى ندارد.»»