حدیث شماره 10 باب در امر غیبت کتاب حجت اصول کافی
محمد بن مسلم گوید شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمودند: «اگر (خبر) غیبت صاحب الامر به شما رسید منکر آن نشوید.»
حدیث شماره 10 باب در امر غیبت کتاب حجت اصول کافی
محمد بن مسلم گوید شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمودند: «اگر (خبر) غیبت صاحب الامر به شما رسید منکر آن نشوید.»
حدیث شماره ۱۵ باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
مردى از اهل بصره که نامش عثمان نابینا بود به امام باقر علیه السلام عرض کرد: «حسن بصرى عقیده دارد کسانی که علم را کتمان کنند بوی گند شکمشان اهل دوزخ را اذیت می کند.» امام فرمود: «بنابراین مؤمن آل فرعون هلاک شده است! (در صورتی که قرآن او را به کتمان ایمان ستاید) از زمان بعثت نوح علم پنهان بوده است. حسن بصرى به هر راهى که خواهد برود. به خدا علم جز در این خاندان یافت نشود.»
حدیث شماره 14 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امیرالمؤمنین علیه السلام در یکى از سخنرانی هایش مى فرمود: «بدانید کسی که از سخن ناحقی که به او گویند از جا کنده شود، عاقل نیست؛ و آنکه به ستایش افراد نادان خرسند گردد، حکیم نیست؛ مردم فرزند کارهاى نیک خود هستند و ارزش هر کس به اندازه کاری است که به خوبى انجام می دهد، سخن علمى گوئید تا ارزش و مقام شما آشکار شود.»
حدیث شماره 13 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امام صادق علیه السلام فرمود: «منزلت مردم را به اندازه روایتى که از ما بیان مى کنند، بشناسید.»
حدیث شماره 12 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
هشام گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: حق خدا بر مردم چیست؟ فرمودند: «اینکه آنچه می دانند بگویند و آنچه نمی دانند نگویند، هرگاه چنین کنند حق خدا را به جا آورده اند. (از علم خود مضایقه نکنند و ندانسته چیزى نگویند)»
حدیث شماره 11 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: «تمام دانش مردم را در چهار چیز یافتم: اول اینکه پروردگار خود را بشناسى. دوم اینکه بدانى با تو چه کرده (به خلقت موزون و حکیمانه و نعمت عقل و حواس و ارسال رسل و انزول کتب پى ببرى) سوم اینکه بدانى او از تو چه خواسته است، چهارم اینکه بدانى چه چیز تو را از دینت خارج می کند.»
حدیث شماره 10 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
ابن طیار برای حضرت صادق علیه السلام بعضى از سخنان پدرش علیه السلام را عرضه کرد تا به جمله اى از آن رسید، فرمود: «بایست و ساکت باش.» سپس فرمود: «در اموری که با آن مواجه مى شوید و حکمش را نمى دانید، وظیفه اى جز ایستادن و درنگ کردن و ارجاع دادن آن به ائمه هدى علیهم السلام ندارید، تا ایشان شما را بر راه اعتدال و درست رهنمون کنند و گمراهى را از شما بردارند و حق را به شما بفهمانند.» خدای تعالى فرموده: «پس اگر نمیدانید از اهل ذکر (یعنی علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید. (43 نحل)»
حدیث شماره 9 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امام باقر علیه السّلام فرمود: «توقف در مورد شبهه بهتر از افتادن در چاه هلاکت است،اگر حدیثى را که به درستى برایت روایت نشده واگذارى، بهتر از این است که حساب نکرده حدیثی را روایت کنى.»
حدیث شماره 8 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
زید شحام از امام باقر درباره گفتار خداى عزوجل که می فرماید: «باید انسان به خوراک خویش نظر داشته باشد (80 عبس)» پرسید معنى خوراک چیست؟ امام فرمودند: «علمى را که فرا مى گیرد نظر کند از که فرا مى گیرد (زیرا علم غذاى روح است و خوبش موجب صحت و بدش باعث مرض روح مى گردد.)
حدیث شماره 7 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امام صادق علیه السلام فرمود: «کسى که چهل حدیث از احادیث ما را حفظ کند خداوند او را روز قیامت عالم و فقیه مبعوث کند.»
شرح:
شاید بتوان گفت که مراد از حفظ تنها از برکردن و بخاطر سپردن آنها نیست بلکه هدف اصلى توجه به مفاهیم و معانى آنها و عمل کردن به محتواى آنها و انتقال و تدریس آن به دیگران است زیرا با عمل است که کلام معصوم ثمر مىدهد و انتقال آنها به دیگران و تلاش در جهت گسترش مسائل آنها سبب بقاء دین و گسترش مذهب تشیّع مىشود.
حدیث شماره 6 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امام صادق علیه السلام فرمود: «همانا روایت کنندگان و خوانندگان قرآن بسیارند ولی رعایت کنندگانش کم. چه بسا مردمی که نسبت به حدیث، خیرخواه و نسبت به قرآن خیانتگرند. علما از رعایت نکردن و جاهلان از حفظ نکردن روایت غمگین هستند. یکى به دنبال حفظ حیات خود و دیگرى در پى هلاکت خویش است. در اینجاست که دو گروه رعایت کننده، اختلاف پیدا مى کنند و از هم جدا مى شوند.»
شرح:
روایت کردن قرآن در اینجا به معنى تصحیح الفاظ و تجوید و قرائت و از برکردن آن است و مراد از خیرخواهى هم همین است و رعایت به معنى فهمیدن معنى و تفکر و تدبر در آن و عمل کردن به مقتضاى آن است.
حدیث شماره 5 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امام صادق علیه السلام فرمود: دانش اندوزان سه دسته اند، ایشان و صفاتشان را بشناسید: دسته اى دانش را براى نادانى و جنگ می خواهند، و دستهاى براى زورگوئى و گردنکشى و فریب، و دسته اى براى فهمیدن و خرد ورزیدن می جویند. آنکه یار جهل و خودنمائى است، مردم آزار و ستیزه گر است و در مجالس سخنرانى مى کند، از علم یاد مى کند و حلم را مى ستاید به فروتنى تظاهر مى کند ولى از پرهیزکارى تهى است خدا (از این جهت) بینیش را بکوبد و کمرش را جدا کند. و آنکه یار گردنفرازى و فریب است، نیرنگ باز و چاپلوس است و بر هم نوعان خود گردن فرازى کند و براى ثروتمندان پست تر از خود، کوچکى نماید، حلواى آنها را بخورد و دین خود را بشکند خدا او را (بر این روش) بى نام و نشان کند و اثرش را از میان آثار علماء قطع نماید. و آنکه یار فهم و خرد است، افسرده و غمگین و شب بیدار است، تحت الحنک خویش انداخته (خلوت گزیده) و در تاریکى شب به پا ایستاده است، ترسان و خواهان و هراسان عمل کند، به خود مشغول است، مردم زمانش را خوب مى شناسد و از مطمئن ترین برادرانش وحشت دارد، خدا (از این جهت) پایه هاى وجودش را محکم کند و روز قیامت امانش عطا فرماید.
حدیث شماره 4 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
مردى خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: یا رسول الله علم چیست؟ فرمود: «سکوت کردن» گفت پس از آن چیست؟ فرمود: «گوش فرا دادن» گفت پس از آن چیست؟ فرمود: «حفظ کردن» گفت پس از آن چیست؟ فرمود: «به آن عمل کردن» گفت سپس چه؟ فرمود: «انتشار و پخش کردنش».
حدیث شماره 3 باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود:چه خوب وزیرى است علم براى ایمان،و چه خوب وزیرى است بردبارى براى علم،و چه خوب وزیرى است نرمش براى بردبارى و چه خوب وزیرى است شکیبائى براى نرمش و مدارائى.
حدیث شماره ۲ باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امیر المؤمنین علیه السلام می فرمود: اى دانشجو همانا دانش امتیازات بسیارى دارد (اگر به انسان کاملى تشبیه شود) سرش تواضع است، چشمش بى حسد، گوشش فهمیدن، زبانش راست گفتن، حافظهاش کنجکاوى، دلش حسن نیت، خردش شناختن اشیاء و امور، دستش رحمت، پایش دیدار علما، همتش سلامت، حکمتش پرهیزکارى، قرارگاهش رستگارى، جلودارش عافیت، مرکبش وفا، اسلحهاش نرم زبانى، شمشیرش رضا، کمانش مدارا، لشکرش گفتگوى با علماء، ثروتش ادب، پس اندازش دورى از گناه، توشهاش نیکى، آشامیدنیش سازگارى، رهبرش هدایت، رفیقش دوستى نیکان است.
حدیث شماره ۱ باب روایات متفرقه کتاب فضل علم اصول کافی
امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: جان خود را با نکات حکیمانه آسایش دهید، زیرا جان هم چون تن خسته مىشود (و نیاز به استراحت دارد.)