رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باب معانی نام ها و اشتقاق آنها» ثبت شده است

حدیث شماره 12 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

ابوهاشم گوید از امام جواد علیه السلام پرسیدم معنى خدا یکتاست چیست؟ فرمودند: «اتفاق همه زبان ها بر یکتائى اوست؛ چنانچه خودش می فرماید: «و اگر از آنها بپرسى چه کسى آنها را آفریده است؟ یقیناً می گویند خدا. (87 زخرف)»»

حدیث شماره 11 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

جوالیقى گوید از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم معنای گفته خداى عز و جل «سبحان الله» را پرسیدم؟ فرمودند: «تنزیه اوست. (برکنار داشتن او از هر عیب و نقص)»

حدیث شماره 10 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

هشام بن حکم گوید از حضرت صادق (علیه السلام) درباره «سبحان الله» پرسیدم، فرمودند: «برکنار داشتن او، از هر عیب و نقص است.»

حدیث شماره 9 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

جمیع گوید امام صادق (علیه السلام) از من پرسیدند: «معنى الله اکبر چیست؟» عرض کردم خدا بزرگتر از همه چیز است، فرمودند: «مگر آنجا چیزى بود که خدا بزرگتر از آن باشد؟» عرض کردم پس چیست؟ فرمودند: «خدا بزرگتر از آن است که وصف شود.»

حدیث شماره 8 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

مردى خدمت امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: الله اکبر (خدا بزرگتر است) امام فرمودند: «خدا از چه بزرگتر است؟» عرض کرد خدا از همه چیز بزرگتر است. فرمودند: «خدا را محدود ساختى.» عرض کرد: پس چه بگویم؟ فرمودند: «بگو خدا بزرگتر از آن است که به وصف آید.»

حدیث شماره 7 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 قسمت دوم

 

... آن مرد عرض کرد (اگر الفاظ از بین رود) پس چگونه پروردگار خود را شنوا مى نامیم؟ امام فرمودند: «از آن جهت که آنچه با گوش درک شود بر خدا پوشیده نیست ولى او را به گوشى که در سر فهمیده مى شود توصیف نمى کنیم. همچنین او را بینا مى نامیم از آن جهت که آنچه (با چشم) درک شود مانند رنگ و شخص و غیر اینها بر او پوشیده نیست ولى او را به بینائى نگاه چشم توصیف نکنیم و همچنین او را لطیف نامیم براى آنکه به هر لطیفى (چیز کوچک و دقیق) داناست، مانند پشه و کوچکتر از آن و محل رشد او، شعور و شهوت جنسى او و مهرورزى به اولادش و سوار شدن بعضى بر بعضی دیگر و حمل خوراک و آشامیدنى براى اولادش در کوه ها و کویرها و رودخانه ها و خشک زارها. از اینجا دانستیم که خالق پشه لطیف است بدون کیفیت، کیفیت تنها براى آفریدگان است که چگونگى دارند. همچنین پروردگار خود را توانا نامیم نه از جهت توانائى مشت کوبى که میان آفریدگان معروف است، اگر توانائى او توانائى مشت کوبى معمول میان مخلوق باشد به آفریدگان تشبیه مى شود و امکان زیادی دارد و آنچه امکان زیادی دارد، ممکن است کاهش یابد و آنچه کاستی دارد، قدیم نباشد و چیزی که قدیم نباشد، ناتوان است؛ پس پروردگار ما تبارک و تعالى؛ مانند، ضد، همتا، چگونگى، پایان دیدن با چشم ندارد، بر دلها تحریم شده است که تشبیهش کنند و بر خاطرها که محدودش کنند و بر اندیشه ها که پدید آمده اش دانند. او از ابزار آفریدگانش و نشانه های آفریده اش بالا و بر کنار است، و از آن برترى بسیارى دارد.

حدیث شماره 7 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 قسمت اول

 

ابوهاشم جعفری گوید خدمت حضرت جواد( علیه السلام) بودم که مردى از آن حضرت پرسید به من بفرمائید آیا اسماء و صفاتی که در قرآن براى پروردگار هست، آن اسماء و صفات، خود پروردگار است؟ حضرت فرمودند: «سخن تو دو معنى دارد، اگر مقصود تو که گوئى اینها خود او هستند این است که خدا از تعدد و تکثر برخوردار است که خداوند برتر از آن است (که متکثر باشد) و اگر مقصودت این است که این نام ها و صفات ازلى (همیشگى) مى باشند، ازلى بودن دو معنا دارد: 1. اگر بگوئى خدا همیشه به آنها علم داشته و سزاوار آنها بوده، صحیح است. 2. اگر بگوئى تصویر آنها و الفباى آنها  و تک تک حروف آنها همیشگی بوده است، پس پناه مى برم به خدا که با خدا چیز دیگرى در ازل بوده باشد، بلکه خدا بود و مخلوقى نبود، سپس این اسماء و صفات را پدید آورد تا میان او و آفریدگانش واسطه باشند و به وسیله آنها به درگاه خدا تضرع کنند و او را پرستش نمایند و آنها ذکر او باشند. خدا بود و ذکرى نبود و آن که با ذکر یاد شود، خداوند قدیم است که همیشه بوده و نام ها و صفت ها آفریده شده اند و معانی آن ها و آنچه از آنها مقصود است، همان خدایی است که جدایی و به هم پیوستگی سزاوارش نیست. چیزی که جزء دارد اختلاف و بهم پیوستگى دارد (نه خداى یگانه یکتا) پس نباید گفت: خدا بهم پیوسته است و نه خدا کم است و نه زیاد است بلکه او به ذات خود قدیم است، زیرا هر چیز که یکتا نباشد تجزیه پذیر و خدا یکتاست و تجزیه پذیر نیست و با کمی و زیادی تصوّر نشود و هر چیز که تجزیه پذیرد و کم و زیادى نسبت به او تصور شود مخلوقى است که بر خالق خویش دلالت کند، اینکه گوئى خدا تواناست خبر داده اى که چیزى او را ناتوان نکند و با این کلمه ناتوانى را از او برداشته اى و ناتوانى را غیر او قرار داده اى و نیز اینکه گوئى خدا عالم است، با این کلمه جهل را از او برداشته اى و جهل را غیر او قرار داده اى و چون خدا همه چیز را نابود کند، صورت تلفظ و تک تک حروف را هم نابود کند و همیشه باشد آنکه علمش همیشگى است.» 

حدیث شماره 6 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

چون از امام صادق (علیه السلام) درباره اول و آخر فرمودند: «اولى است که پیش از او اولى نبوده و آغازى او را سبقت نگرفته (از چیزى پیش از خود پدید نیامده) و آخری است که آخریتش از ناحیه پایان نیست چنانکه از صفت آفریدگان فهمیده مى شود (چنانکه گوئیم جمعه آخر هفته است که آخر بودن جمعه از ناحیه پایان هفته بودنش مى باشد) ولى خدا قدیم، اول و آخر است، همیشه بوده و همیشه خواهد بود، بدون آغاز و بدون پایان؛ پدید آمدن شامل او نشود و از حالی به حالی نگردد و او آفریدگار همه چیز است.»

حدیث شماره 5 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

ابن ابى یعفور گوید از حضرت صادق (علیه السلام) درباره فرمایش خدا که «او اول و آخر است (3 حدید)» پرسیدم و گفتم معناى اول را فهمیدم، ولی تفسیر آخر را شما برایم بیان فرمایید. حضرت فرمودند: «هر چیز، جز پروردگار جهانیان نابود شود و دگرگون گردد یا یک نوع دگرگونی و زوال بر او راه یابد یا از رنگی به رنگی و از شکلی به شکلی و از صفتی به صفتی دیگر عوض شود و از زیادی به کمی و از کمی به زیادی گراید. تنها او است که همیشه در یک حالت بوده و خواهد بود. او اوّل و پیش از هرچیزی و آخر برای همیشه است. صفات و نام های مختلف به خود نگیرد، چنانکه بر غیر او وارد شود، مانند انسان که گاهى خاک و گاهى گوشت و خون و زمانی استخوان پوسیده و نرم شده است و مانند غوره خرما که گاهى نیم رس و گاهى بسر (خارک) و گاهى خرماى تازه و گاهى خرماى خشک است که نام ها و صفات مختلف بر آن وارد شود و خداى عز وجل به خلاف آن است.»

حدیث شماره 4 باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

ابن هلال گوید از حضرت رضا (علیه السلام) درباره فرمایش خداوند که «خدا نور آسمان ها و زمین است (35 نور)» را پرسیدم. امام فرمودند: «خدا هدایت کننده اهل آسمان ها و هدایت کننده اهل زمین است.» و در روایت برقی آمده است: هدایت کرد هرکه در آسمان و در زمین است.

حدیث شماره ۳ باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

از حضرت کاظم (علیه السّلام) درباره معنای اللّه پرسیده شد، فرمودند: «خداوند بر هر چیز کوچک و بزرگ تسلط دارد.» (چون استیلاء و تسلط بر همه موجودات لازمه معنى الوهیت است حضرت بلازم معنى پاسخش داد.)

حدیث شماره ۲ باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

هشام حکم گوید از حضرت صادق (علیه السّلام) درباره نام های خدا و اشتقاق آنها پرسیدم که اللّه از چه مشتق است؟ فرمودند: «ای هشام! اللّه از «اله» مشتق است و اله، مألوهی (آنکه پرستیده شود) لازم دارد؛ و نام غیر صاحب نام است. پس کسی که نام را بدون صاحب نام بپرستد، به طور قطع کافر و چیزی را نپرستیده است و کسی که نام و صاحب نام را بپرستد باز هم کافر است و دو چیز را پرستیده است و هر که صاحب نام را پرستد نه نام را، این یگانه پرستى است. ای هشام! فهمیدی؟» عرض کردم بیشتر بفرمایید. فرمودند: «همانا خداوند نود و نه نام دارد. اگر هر نامی، همان صاحب نام باشد، باید هرکدام از نام ها خدایی جداگانه باشد؛ ولی خداوند معنایی است که این نام ها بر او دلالت کنند و همه نام ها غیر خود او باشند. ای هشام! نان، نامی برای چیزی است که خورده می شود و آب نامی برای چیزی است که نوشیده می شود و لباس، نامی برای چیزی است که پوشیده می شود و آتش، نامی برای چیزی است که می سوزاند. ای هشام! طوری فهمیدی که بتوانی دفاع کنی و در مبارزه با دشمنان ما و کسانی که همراه خدای بزرگ و والا چیزی دیگری می پرستند (و برای او شریک می گیرند) پیروز شوی؟» عرض کردم آری. فرمودند: «ای هشام! خدایت بدان سود دهد و پایدارت بدارد.» هشام گوید به خدا سوگند از زمانی که از آن مجلس برخاستم تا امروز کسی در بحث های توحید بر من چیره نشده است.


 

حدیث شماره ۱ باب معانی نام ها و اشتقاق آنها کتاب توحید اصول کافی

 

ابن سنان گوید از امام صادق (علیه السلام)  تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» را پرسیدم فرمودند: «باء بهاء (روشنى) خدا و سین سناء (رفعت) خداست و میم مجد (بزرگوارى) خداست و بعضى روایت کرده اند که میم ملک (سلطنت) خداست و الله معبود هر چیزیست؛ رحمن، مهربان به تمام آفریدگانش و رحیم، مهربان نسبت به مؤمنان است.»