رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باب پرسش از عالم و مذاکره با او» ثبت شده است

حدیث شماره ۹  باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی


امام باقر علیه السّلام فرمود: مذاکره علم، درس است و درس نماز، خوبى است.

شرح:
مى‌دانیم همانطور که بدن ما با تماس با بیرون آلوده و کثیف مى‌شود و نیاز به شستشو دارد قلب و دل انسان هم با دنیاى بیرون با شنیدن سخنان نامناسب و صحنه ‌هاى آلوده زنگار مى‌ گیرد که بهترین دارو براى شستشو و جلا دادن به آن پندهاى امامان معصوم است که خود اهل عمل بوده ‌اند، از این‌رو در تاریخ مى‌بینیم کسانى که دچار زنگار قلبى و روحى بوده ‌اند و هیچ قدرت و نیرویى قادر به کنترل آنها نبوده آیه ‌اى از قرآن یا کلامى از معصوم آنها را از خواب بیدار ساخته و نور حق در قلبشان تابیده و از راه باطل بازگشته ‌اند مانند فضیل بن عیاض، سردسته راهزنان و دزدان، که با شنیدن این آیه متحول شد. آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤ منان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد؟ (۱۶ حدید)»

حدیث شماره ۸ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله و سلم فرمود: با یکدیگر مذاکره و گفتگو کنید زیرا حدیث، جلادهنده دلهاست، همانا دلها مانند شمشیر زنگار مى ‌گیرد و جلادهنده آن، حدیث است.

حدیث شماره ۷ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

ابى الجارود گوید: شنیدم امام باقر علیه السّلام فرمود: خدا رحمت کند بنده‌اى که علم را زنده مى‌کند،گفتم زنده کردنش چیست‌؟ فرمود: اینست که با اهل دین و اهل پرهیزکارى مذاکره کند.

حدیث شماره ۶ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود: به راستى خداى عزوجل مى‌فرماید: گفتگوى علمى میان بندگانم سبب زنده شدن دل هاى مرده می شود در صورتى‌که پایان گفتگوهایشان به کارى که مربوط‍‌ به من است ختم شود.(مسائل اصلى و فرعى دین)

حدیث شماره ۵ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی


رسول خدا (صلّى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اف بر مردی که خود را در هر روز جمعه براى امر دینش آماده نکند تا با آن تجدید عهد کند و از دینش سؤال کند (تا آن را بفهمد) و در روایت دیگرى است: اف بر هر مرد مسلمانى که...

شرح:
بیشتر دانشمندانى که به مقام شامخ علمى رسیده ‌اند و مخترعینى که اختراع کرده ‌اند بخاطر طرح سوال در ذهن خود و به دنبال یافتن پاسخ آن تلاش کرده ‌اند. آدمى هرچه بپرسد و به دنبال یافتن پاسخ آن برود عشق و علاقه ‌اش به آگاهى و درک مجهولات خلقت بیشتر مى ‌شود و مانند تشنه ‌اى مى ‌شود که هرچه مى ‌نوشد سیر نمى ‌شود زیرا نمى‌ تواند به آگاهى کامل دست یابد هرچه کشف مى‌کند مسائل ناشناخته دیگرى در برابرش خودنمایى مى‌کند از این‌رو دانشمند بزرگ ابن سینا گفته است. تا بدانجا رسید دانش من؛ که بدانم همى که نادانم. از این‌رو خداوند در سخنان خود مى‌فرماید: «هرچه نمى‌دانید از آگاهان بپرسید. (۴۳ نحل)»

حدیث شماره ۴ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمودند: :مردم به چیزى دسترسى پیدا نمى ‌کنند جز اینکه بپرسند و بفهمند و امام خود را بشناسند و بر آنها رواست که هرچه امام گوید به آن عمل کنند گرچه از روى تقیّه باشد.

حدیث شماره 3 باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمود: بر در این علم قفلى است که کلیدش پرسش است.

حدیث شماره 2 باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

حضرت صادق علیه السّلام به حمران بن اعین درباره چیزى که از او پرسیده بود، فرمود: همانا مردم هلاک مى‌گردند براى آنکه نمى‌پرسند (تا بفهمند).

حدیث شماره ۱ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

یکى از اصحاب گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که مردى آبله‌دار جنب شده بود، او را غسل دادند و مرد، فرمود: او را کشتند! چرا نپرسیدند، همانا دواى نفهمى پرسش است.