رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

حدیث شماره ۳۵ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام در حدیثى طولانى می فرمایند: آغاز و نخست هر چیز و نیرو و آبادانى آن، که هر سودى تنها به آن مربوط است، عقل است، که آن را خداوند زینت و نورى براى خلقش قرار داده است. با عقل، بندگان خالق خود را بشناسند و دانند که آنها مخلوقند و او مدبر، و ایشان تحت تدبیر اویند، و او پایدار و آنها فانى مى باشند و توسط‍‌ اندیشه ‌هاى خود از دیدن آسمانها و زمین و خورشید و ماه و شب و روز، استدلال کردند که همه اینها خالق و سرپرستى دارند که همیشه بوده و خواهد بود و با عقل تشخیص زشت و زیبا دادند و دانستند در نادانى، تاریکى و در علم، نور است، اینست آنچه که عقل به آنها راهنمایی کرده است. عرض شد: آیا بندگان مى توانند به عقل تنها اکتفا کنند (و در پى تحصیل علم و ادب برنیایند) فرمود: عاقل به دلیل عقلى که خداوند پایه زندگى و زیور برازندگى و سبب هدایتش قرار داده، می داند که خدا حق و پروردگار اوست و می داند که براى آفریدگار پسند و ناپسندى است و اطاعت و معصیتى، و تنها عقلش نتواند آنها را دریابد و مى فهمد که رسیدن به این مطالب جز با طلب علم (خداشناسی) ممکن نیست و اگر به وسیله علمش به اینها نرسد عقلش او را سودى نداده، پس واجب است بر عالم، طلب علم و ادب نماید که بى آن استوار نماند.
حمران و صفوان بن مهران جمّال گویند شنیدیم امام صادق علیه السلام مى فرمود: ثروتی فراوان تر از عقل نیست و فقری پست تر از حماقت نیست و در هر کاری، پشتیبانى فزونتر از مشورت نیست.

حدیث شماره ۳۴ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق از امیرالمؤمنین علیهما السلام نقل می فرماید: عمق حکمت به وسیله عقل و عمق عقل به وسیله حکمت بیرون آید، حسن سیاست و تدبیر مایۀ ادب شایسته است؛ و نیز می فرمود: اندیشه و تفکر مایۀ دل بیناست، چنان که رونده در تاریکى که بوسیله نور گام بردارد به راحتى و خوبى آزاد شود و اندکى در راه توقف نماید.

شرح:
مراد به حکمت حقائق علوم الهى و معارف دینى است که تنها وسیله رسیدن به آن عقل است و چون با درجه اى از عقل به درجه اى از حکمت رسد عکس العملش این است که عقلش پرتو بیشترى مى گیرد و به واسطه ترقى حکمت، عقل هم ترقى مى کند و کمال مى یابد و مراد به ادب نگاه داشت حد هر چیز و طور پسندیده آن است مانند اخلاق حمیده و انجام اعمال شرعیه که اینها در صورتى حاصل مى شود که معلم مدبر و با سیاستى براى فرد یا جامعه باشد.

حدیث شماره ۳۳ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمود: میان ایمان و کفر فاصله ‌اى جز کم‌ عقلی نیست. عرض شد: چطور اى فرزند پیامبر؟ فرمود: بندۀ خدا متوجه مخلوقى مى‌شود (و خواسته خود را از محتاجى مانند خود مى ‌طلبد) در صورتى که اگر با خلوص نیّت متوجه خدا شود، آنچه خواهد، در نزدیکترین وقت به او برسد.

حدیث شماره ۳۲ کتاب عقل و جهل اصول کافی

حسن بن جهم مى‌گوید: جمعى از یاران ما در حضور امام رضا علیه السّلام به گفتگو پرداختند و سخن از عقل به میان آمد. امام علیه السّلام فرمود: شخص دین‌دارى که عقل ندارد، مورد اعتناء نباشد. عرض کردم قربانت گردم، برخى از مردم که به آئین شیعه مى‌گروند و به نظر ما خوش‌ عقیده ‌اند عقل شایسته ‌اى ندارند. امام علیه السلام فرمود: ایشان مورد خطاب خدا نیستند (زیرا خدا عاقل را امر و نهى می کند و به اندازۀ عقلشان پاداش و کیفر می دهد) زیرا خدا عقل را آفرید و به او فرمود: پیش آى پیش آمد، برگرد، برگشت، خدا فرمود: به عزت و جلالم سوگند که بهتر و محبوبتر از تو نیافریدم، بازخواست و بخششم متوجه توست.

حدیث شماره ۳۱ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام از امیرالمومنین علیه السلام نقل می فرمایند: خودبینی انسان دلیلی است بر سستی (و ضعف) عقل او.

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف


لزوم حرکت برای تحقق ظهور.
بایدتشنه امام شد.
ما میتوانیم ظهور را رقم بزنیم به شرطی که....

واعظ: حجت الاسلام محمودی

فایل صوتی

حدیث شماره ۳۰ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: هرگاه که آگاه شوم کسی بر یکى از صفات خوب استوار است، به خاطر آن، او را بپذیرم و از نداشتن صفات دیگرش بگذرم ولى از نداشتن عقل و دین چشم نمی پوشم زیرا جدائى از دین جدائى از امنیت است و زندگى در هراس و ترس لذت بخش نباشد و فقدان عقل، فقدان زندگى است. (زیرا بى‌خردان) فقط‍‌ با مردگان مقایسه شوند و بس.

حدیث شماره ۲۹ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام فرمود: «اى مفضل کسى که تعقل نکند رستگار نگردد و تعقل نکند کسى که نداند، کسى که بفهمد نجیب ‌شود و کسى که صبر کند پیروز شود، دانش سپر بدبختى و بلا، راستى مایه عزت، نادانى پیامدش ذلت، فهم مایه بزرگی و سخاوت موجب کامیابى است و خوش خلقى دوستى آورد. کسى که به اوضاع زمانش آگاه باشد اشتباهات بر او هجوم نیارد. و دوراندیشى خود نوعی بدبینى است. نعمت وجود عالم واسطه ایست بین انسان و رسیدن به حقیقت؛ و نادان در این میان بدبخت است. خدا دوست کسى است که او را را شناخته و دشمن آنکه براى درک ذاتش خود را به زحمت و رنج انداخته؛ خردمند عیب‌پوش است و نادان فریبنده؛ اگر خواهى بزرگوار شوى ملایم و نرم باش و اگر خواهى خوار شوى درشتى کن. پاک سرشت، دل نرم است و بد اصل سخت دل؛ کسى که کوتاهى کند به پرتگاه افتد و کسى که از سرانجام کار بترسد، ندانسته گام برندارد، کسى که ندانسته و ناگاه به کارى روی آورد بینى خود را بریده است (خود را به خواری انداخته است). هر که نداند نفهمد، و هر که نفهمد سالم نماند، و آنکه سالم نماند عزیز نگردد، و هر که عزیز نگردد خرد شود، و آنکه خرد شود سرزنش شود، و هر کس چنین باشد سزاوار است که پشیمان شود.

حدیث شماره ۲۸ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «چون مردى را پر نماز و روزه دیدید به او ننازید تا میزان عقلش را ملاحظه کنید.»

حدیث شماره ۲۷ کتاب عقل و جهل اصول کافی

اسحاق بن عمار گوید به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: نزد مردى مى روم و بعضى از سخنم را مى گویم او تمام مقصود مرا مى فهمد و نزد مرد دیگری مى روم و تمام سخنم را به او مى گویم او طبق گفته من جواب مى دهد و نزد مرد دیگری مى روم و سخنم را مى گویم او (چون مقصود مرا نمى فهمد) مى گوید دوباره بگو. فرمود: اى اسحاق، مى‌دانى سببش چیست‌؟ گفتم: نه، فرمود: «آنکه از یک جمله همه مقصود تو را مى‌فهمد، عقل با سرشت او به هم آمیخته و آنکه پس از اتمام سخنت جواب تو را مى گوید، در شکم مادر که بوده عقل با جسم او ترکیب شده و اما آنکه وقتى همه سخن خود را به او تحویل مى‌دهى و باز مى‌گوید دوباره بگو کسى است که وقتى بزرگ شده عقل با او درآمیخته است از این‌رو مى‌گوید دوباره بگو.»

حدیث شماره ۲۶ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام باقر علیه السّلام فرمود چون خدا عقل را آفرید به او فرمود پیش بیا، پیش آمد فرمود برگرد، برگشت فرمود به عزت و جلالم مخلوقى بهتر از تو نیافریدم، امر و نهى و پاداش و کیفرم متوجه تو است.

حدیث شماره ۲۵ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل مى کنند که فرمود: اى على هیچ تهیدستى سخت تر از نادانى و هیچ مالى سود بخش تر از عقل نیست.

حدیث شماره ۲۴ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «عقل راهنمای مؤمن است.»

حدیث شماره ۲۳ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام صادق علیه السلام می فرمایند: پایه شخصیت انسان عقل است، و هوش و فهم و حافظه و دانش از عقل سرچشمه مى گیرند. عقل، انسان را کامل کند و راهنما و بیناکننده و کلید کار اوست و چون عقلش به نور خدائى مؤید باشد، دانشمند و حافظ و متذکر و باهوش و فهمیده باشد و از این رو بداند چگونه و چرا و کجاست؟ و خیرخواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را شناخت، روش زندگى و پیوست و جدا شده خویش بشناسد و در یگانگى خدا و اعتراف به فرمانش مخلص شود و چون چنین کند از دست رفته را جبران کرده، بر آینده مسلط گردد و بداند در چه وضعى است و براى چه در اینجاست و از کجا آمده و به کجا مى رود؟ اینها همه از تأیید عقل است.

حدیث شماره ۲۲ کتاب عقل و جهل اصول کافی

حضرت صادق علیه السلام فرمود: حجت خدا بر بندگان پیغمبر است و حجت میان بندگان و خدا عقل است.

حدیث شماره ۲۱ کتاب عقل و جهل اصول کافی

حضرت باقر علیه السلام فرمود: چون قائم ما قیام کند خداوند دست رحمتش را بر سر بندگان گذارد پس عقولشان را جمع کند (تا پیروى هوس نکنند و با یکدیگر اختلاف نورزند) و در نتیجه خردشان کامل شود (متانت و خود نگهدارى شان کامل شود.)

حدیث شماره ۲۰ کتاب عقل و جهل اصول کافی 

ابن سکیت گوید به امام هادی علیه السلام عرض کردم: چرا خدا حضرت موسى را با وسیله عصا و ید بیضا و ابزار ابطال جادو فرستاد و حضرت عیسى را با وسیله طبابت و حضرت محمد را که بر او و خاندانش و پیغمبران درود باد به وسیله کلام و سخنرانى؟ حضرت فرمود: هنگامی که خدا موسى علیه السلام را مبعوث کرد جادوگرى بر مردم آن زمان غلبه داشت پس او از طرف خدا چیزى آورد که مانندش از توانائى آنها خارج بود و به وسیله آن جادوى آنها را باطل ساخت و حجت را بر ایشان ثابت کرد. و عیسى علیه السلام را در زمانى فرستاد که فلج و زمینگیرى زیاد شده بود و مردم نیاز به طب داشتند پس او از جانب خدا چیزى آورد که مانندش را نداشتند پس به اجازه خدا مردگان را زنده کرد و کور مادرزاد و پیس را درمان نمود و حجت را بر ایشان ثابت کرد. و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را در زمانى فرستاد که خطبه خوانى و سخنورى (به گمانم شعر را هم فرمود) زیاد شده بود، پس آن حضرت از طرف خدا پندها و دستوراتى شیوا آورد که گفتار آنها را باطل کرد و حجت را بر ایشان تمام نمود. ابن سکیت گفت به خدا هرگز مانند تو را ندیده ام بفرمائید در این زمان حجت خدا بر مردم چیست فرمود: عقل است که به وسیله آن امام راستگو مى شناسد و تصدیقش مى کند و دورغگو را مى شناسد و تکذیبش مى نماید. ابن سکیت گفت به خدا جواب درست همین است.

حدیث شماره ۱۹ کتاب عقل و جهل اصول کافی

اسحاق بن عمار گوید به حضرت صادق عرض کردم: قربانت گردم من همسایه اى دارم که نماز خواندن و صدقه دادن و حج رفتنش بسیار است و عیب ظاهرى ندارد فرمود: عقلش چطور است؟ گفتم: عقل درستى ندارد، فرمود: پس با آن اعمال، درجه اش بالا نمى رود.

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

حاضری برای امام زمانت کاری بکنی؟

فایل ویدئویی

حدیث شماره ۱۸ کتاب عقل وجهل اصول کافی

ابوهاشم گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم و از عقل و ادب گفتگو مى کردیم حضرت فرمود: اى ابوهاشم، عقل موهبت خدا است و ادب با رنج و سختى بدست آید. پس کسى که در کسب ادب زحمت کشد آن را بدست آرد و کسى که در کسب عقل رنج برد بر نادانى خویش افزاید.