حدیث شماره ۲۷ کتاب عقل و جهل اصول کافی
اسحاق بن عمار گوید به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: نزد مردى مى روم و بعضى از سخنم را مى گویم او تمام مقصود مرا مى فهمد و نزد مرد دیگری مى روم و تمام سخنم را به او مى گویم او طبق گفته من جواب مى دهد و نزد مرد دیگری مى روم و سخنم را مى گویم او (چون مقصود مرا نمى فهمد) مى گوید دوباره بگو. فرمود: اى اسحاق، مىدانى سببش چیست؟ گفتم: نه، فرمود: «آنکه از یک جمله همه مقصود تو را مىفهمد، عقل با سرشت او به هم آمیخته و آنکه پس از اتمام سخنت جواب تو را مى گوید، در شکم مادر که بوده عقل با جسم او ترکیب شده و اما آنکه وقتى همه سخن خود را به او تحویل مىدهى و باز مىگوید دوباره بگو کسى است که وقتى بزرگ شده عقل با او درآمیخته است از اینرو مىگوید دوباره بگو.»