رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۵ مطلب با موضوع «قرآن :: سوره بقره :: عشق» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

پروردگار عالمیان در آیه­ ی 173 خوردن سه دسته از موجودات را حرام اعلام می­ نماید:

تمامی موجوداتی که به صورت طبیعی مرده ­اند.

گوشت خوک: گوشت برخی از انواع حیوانات که شاید بتوان گفت گوشت خوک پرمصرف­ ترین و پرضررترین انواع آنان است.

تمامی موجوداتی که برای غیر خداوند ذبح شده ­اند.

با این توجه کسانی که می­ خواهند تنها خداوند متعال را عبادت نمایند(تا جزءِ متقین قرار گیرند) باید غذای طیب و طاهر بخورند.

نکته: حلال بودن درآمد از مقدمات اولیه­ ی رزق و روزی است که در آیات بعدی به عنوان عمل عبادی ذکر خواهد شد. آنچه در اینجا ذکر گردیده است شروط لازم تقوا بوده است.

بنابراین می­ توان شرط پنجم را به صورت زیر بیان نمود:

«توجه دقیق به فرهنگ غذایی و منطبق کردن آن با احکام اسلامی»

بسم الله الرحمن الرحیم

محبت و برائت

در این شرط به دو نکته ­ی مهم باید توجه کرد.

اول اینکه باید دقت نمود که آیه­ ی 165 نفرموده «شدیدترین محبت به خداوند»، بلکه فرموده است «شدیدترین محبت برای خداوند». بنابراین طبق این آیه باید به فرد و عملی که خداوند دستور می ­دهد، محبت شدید ورزید.

دوم اینکه نمی ­توان هم خدا را دوست داشت و هم خرما را. حتی نمی ­توان در برابر جبهه­ ی باطل بی ­طرف بود. بلکه بیزاری جستن از کفر بخش همراه و جدانشدنی محبت به حقیقت است.

نکته: با مقایسه­ ی آیات 165 و 166 و با توجه به اینکه در آیه­ ی 166 بیزاری جستن نسبت به اشخاص تبعیت شده صورت می­ پذیرد، می­ توان نتیجه گرفت که منظور از محبت ورزیدن برای خداوند در آیه­ ی 165، محبت به اشخاصی است که خداوند متعال دستور به تبعیت از آن­ها داده است.

بنابراین شرط چهارم:

باید کسانی را که خداوند امر به تبعیت از آن­ ها نموده است، به شدت دوست داشته و نسبت به کسانی که دستور به دوری از آن­ ها داده است، به شدت بیزاری جست.

بسم الله الرحمن الرحیم

توضیح آیات شریفه 175 و 176:

این افراد در واقع همان منافقینی هستند که ویژگی ­هایشان در ابتدای سوره ذکر گردید. این­ها مایه­ ی اختلاف افکنی در قوانین الهی هستند، لذا سبب گمراهی افراد می­ شوند وگرنه خداوند متعال قوانین را به درستی و روشنی بیان نموده است.[آیات 175، 176]

خداوند متعال برای اولین بار در آیه 41 صریحاً به قوم بنی­ اسرائیل دستور می­ دهد که آیات الهی را به بهای ناچیز نفروشند. این دستور یکی از دستورات سه ­گانه قوم بنی ­اسرائیل است که خداوند متعال در ادامه، داستان تخلف آن­ها را از هر سه دستور بیان می ­نماید.

خداوند متعال در آیه 79 برای دومین بار همین داستان را مطرح می­ نماید. آیه 79 در میان آیات مربوطه به شرح حال کفران نعمت قوم بنی­ اسرائیل در زمان حاضر می پردازد. آیات 80 الی 123 نیز مربوط به کفران نعمت کتاب الهی و همچنین عدم ایمان آن­­ها به کتاب و ... مطرح می­ نماید، اما به طور مستقیم اشاره به فروختن حکم الهی نمی­ کند. در حقیقت می­ توان گفت که آیه 174 برای سومین بار است که به صورت مستقیم دستور می­ دهد حکم الهی را تغییر ندهید. یک بار در میان دستورات اولیه، دومین بار در میان آیات مربوط به کفران نعمت و سومین بار در میان آیات مربوط به احکام الهی. به عبارت دیگر تغییر سخن خداوند در هیچ سطح و جایگاهی جایز نبوده و عذابی شدید را در پی خواهد داشت.

نکته: تحریف کنندگان کلام الهی دچار سه عقوبت می شوند:

1. خداوند متعال با آنها سخن نمی­ گوید.

2. آنها را تزکیه نمی­ کند.

3. عذابی دردناک برای آنهاست.[آیه 174]

سخن نگفتن خداوند با آن­ها، همسنگ عذاب دردناک ذکر شده، از این عبارت می­ توان متوجه شد که محبوب حقیقی همه انسان­ ها، خداوند متعال است و دوری از این محبوب در روز قیامت برای کافرین بسیار دردناک خواهد بود.

 

ان شاءالله هیچ گاه به مرحله ای نرسیم که خداوند با ما دیگر سخن نگوید و از تزکیه اش محروممان نماید. و اگر به آن مرحله از گناه رسیدیم که از این نعمات محروم شدیم؛ خدوند به لطف و کرم خودش از گناهمان درگذرد و به راه راست همچون همیشه هدایتمان نمایید ان شاءالله!

بسم الله الرحمن الرحیم

أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَآ أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ ﴿۱۷۵﴾

آنان همان کسانى هستند که گمراهى را به (بهاى) هدایت و عذاب را به (ازاى) آمرزش خریدند پس به راستى چه اندازه باید بر آتش شکیبا باشند.

ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِی الْکِتَابِ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ﴿۱۷۶﴾

اینها بخاطر آن است که خداوند کتاب (آسمانی) را به حق (و تؤام با نشانه‏ ها و دلائل روشن) نازل کرده، و آنها که در آن اختلاف می‏ کنند (و با کتمان و تحریف اختلاف به وجود آورند) در شکاف (و پراکندگی) عمیقی قرار دارند.

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَلاَ یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۷۴﴾

کسانى که آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده پنهان مى ‏دارند و بدان بهاى ناچیزى به دست مى‏ آورند، آنان جز آتش در شکم هاى خویش فرو نبرند و خدا روز قیامت با ایشان سخن نخواهد گفت و پاکشان نخواهد کرد و عذابى دردناک خواهند داشت.

با توجه به موقعیت آیه 174 و آیات قبلی می­توان نتیجه گرفت که منظور از پنهان نمودن قوانین الهی، تنها کتمان پیامبر مکرم اسلام و جانشینان او نیست، چنان­چه در آیات قبلی منظور این بود. در اینجا منظور هر قانونی از کتاب است. به عنوان مثال فرد برای ثروتمند شدن، حکم حلال بودن چیزی حرام را بدهد.

این آیه به روش کسب روزی نیز اشاره می­کند و به نوعی می­فرماید، علاوه بر آن­که نوع چیزی که می­خورید باید پاک و طیب باشد، روش به دست آوردن آن نیز باید صحیح باشد. لذا کسانی که از راه تغییر قوانین الهی و فروش آن­ها کسب ثروت  کنند، در واقع چیزی جز آتش را وارد شکم­های خود ن­می کنند. آنها واقعاً از رحمت خداوند متعال دورافتاده­اند.

نکته: چنان­چه در آیات 129 و 151 ذکر شد، یکی از وظایف انبیا و خلفای خداوند در زمین، تزکیه انسان­هاست. اما مطابق آیه 174، تحریف­ کنندگان قانون خداوند تزکیه نخواهند شد. به عبارت دیگر شاید بتوان گفت که افراد با یادگیری احکام الهی از پیامبران (که به عنوان یکی دیگر از وظایف آنها در همان آیات ذکر گردیده) و عمل به آنها، تزکیه می­شوند. طبیعتاً افرادی که احکام را تغییر می­دهند، تزکیه نخواهند شد.

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۱۷۳﴾

خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولی) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت برای حفظ جان خود از آن بخورد در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد گناهی بر او نیست، خداوند بخشنده و مهربان است.

حال در آیه 173 آنچه که خوردن آن حرام است به طور مشخص بیان می­شود.

1. مردار

2. خون

3. گوشت خوک

4. آنچه با نام غیر خداوند سر بریده شود

نکته: گوشت خوک هم­سطح مردار و خون قرار داده شده است. این موضوع به نوعی میزان حرمت این گوشت را می­رساند. شاید یکی از دلایل عدم فهم مردمان کشورهای غیراسلامی، شیوع خوردن گوشت خوک در میان آن­ها باشد.

نکته: آنچهبا نام غیر خداوند سر بریده می­شود، مانند گوشت خوک حرام است. به عبارت دیگر محبت به خداوند قطعاً تأثیرات شگرفی دارد.

نکته: کسی که مجبور به خوردن این موارد بشود، در حالی که این اجبار او از سر ستمگری و سرکشی او نباشد، اشتباهی مرتکب نشده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۱۷۲﴾

ای افراد با ایمان از نعمتهای پاکیزه ‏ای که به شما روزی داده ‏ایم بخورید و شکر خدا را بجا آورید اگر او را پرستش می ‏کنید.

خداوند متعال این بار مؤمنین را خطاب قرار داده و مجدداً جداگانه به آنها دستور به پاکیزه خواری می ­دهد. آنچه که خداوند متعال روزی مؤمنین می ­نماید، حلال است، لذا آیه تنها پاکیزه بودن را ذکر کرده است. پاکیزگی به این دلیل جداگانه آورده شده که خداوند متعال به مؤمنین از میان نعمات پاک فراوان، آزادی انتخاب داده است. پس آن­ها باید شکرگذار خداوند متعال بوده و حرص و طمع نورزیده و سعی نکنند از راه غیر صحیح روزی خود را زیاد نمایند.

نکته: خداوند متعال در انتهای آیه 172 می­فرماید، اگر تنها او را می ­پرستید، نفرموده اگر تنها او را اطاعت می­کنید. به عبارت دیگر همان­گونه که در آیه 21 نیز گفته شد، عبادت اطاعت عاشقانه است. بنابراین اگر تنها خداوند را دوست دارید و از او اطاعت می ­کنید، از روزی ­های پاکیزه بخورید.

بسم الله الرحمن الرحیم

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلاَ یَهْتَدُونَ ﴿۱۷۰﴾

و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند نازل کرده است پیروى کنید، گویند خیر، ما از آنچه نیاکانمان را بر آن یافته ‏ایم پیروى مى ‏کنیم آیا اگر نیاکانشان چیزى نیندیشیده و راهى نیافته باشند [باز هم از آنان پیروى مى‏کنند؟]

وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ ﴿۱۷۱﴾

مثال (تو) در دعوت کافران مثال کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا می‏ زند، ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی ‏شنوند (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی‏ کنند) این کافران (در حقیقت) کر و لال و نابینا هستند و لذا چیزی نمی‏ فهمند!

در آیه 170 هنگامی که به این افراد گفته می ­شود از آنچه خداوند نازل نموده است، پیروی کنید، می ­گویند ما از دین هزاران ساله آباء و اجدادمان پیروی می­ کنیم. این­ ها همان­ هایی هستند که خوردنی ­هایشان حلال و پاکیزه نبوده و از دستورات شیطان پیروی کرده ­اند. لذا بدون ذره­ ای فکر و اندیشه از تبعیت سر باز می ­زنند.

نکته: می­ توان گفت این آیات (168 تا 176) به نوعی علت دستور محبت به خداوند متعال [آیات 163 تا 167] را روشن می ­نماید. این افراد قطعاً با دیدن عذاب مطابق آیه 167، از آباء و اجدادشان در صورت گمراه بودن بیزاری خواهند جست، اما دیگر دیر شده است.

خداوند بلند­مرتبه به این روشنی نقشه ­ها و مکر شیطان را مطرح می­ نماید و او را معرفی می­ کند، اما آن­گاه که می­ گوید: از این دستورات پیروی کنید، آنها در پاسخ می ­گویند از دین آباء­ و­ اجدادمان پیروی می ­کنیم. واضح است که این افراد ذره­ ای فکر نمی کنند و چنان­چه پیشتر نیز در آیه 18 مطرح شده بود، نه حرف حقی را می ­شنوند، نه چیز حقی را می ­بینند و نه قلب آن­ها توانایی تشخیص حق و باطل را دارد.[آیه 171]

نکته: می ­توان گفت یکی از ویژگی­ های کافرین (مغضوبین) بیزاری از خداوند یا جانشینان او در زمین است.

نکته: این عدم فهم احتمالاً ناشی از حرام ­خواری و خوردن چیزهای ناپاک به وجود آمده است. لذا می ­توان نتیجه گرفت که روزی حرام، خواسته یا ناخواسته، عدم فهم، کفر و غضب الهی را به همراه دارد.

 

ان شاءالله ما از جمله شنوندگان و عمل کندگان به فرمایشات و دستورات خداوند باشیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

آیات شریفه 166 و 167 را در پست قبل خوندیم و توضیحات مربوط به این آیات را در ادامه با هم می خوانیم

و (در این موقع) پیروان می ‏گویند کاش بار دیگر ما به دنیا برمی گشتیم تا از این پیشوایان گمراه بیزاری جوئیم آنچنان که آنها (امروز) از ما بیزاری جستند (آری) بدین ‏سان خداوند کردارشان را همچون مایه حسرت بدیشان مى‏ نمایاند و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد.

نتیجه ­ی محبت، تبعیت است، لذا کسانی که تبعیت شده­ اند با دیدن عذابشان از پیروان خود بیزاری می ­جویند. این امر به این خاطر است که آن­ها در دنیا به جای دعوت مردم به پرستش خداوند، خود را در چشم مردم بزرگ نموده و آن­ها را به سمت خود دعوت کرده ­اند. پیروان نیز از پیشوایان خود بیزاری می ­جویند. زیرا می­ بینند که این پیشوایان هیچ قدرتی ندارند. آنها حسرت ­های زیادی به خاطر محبتشان به این پیشوایان خواهند خورد در حالی که هیچ راه بازگشتی ندارند. [آیات 166، 167]

 

نکته: انسان ها در این دنیا تمام محبت هایی را که خلاف خواسته خداوند متعال است از دل بیرون نمایند و به مرحله بیزاری از آن برسند.

نکته: این عذاب نتیجه عمل خود آن­هاست. به عبارتی منِ نوعی محبتم را صرف هر کسی نموده­ ام باید از او انتظار پاداش داشته باشم نه کس دیگری. لذا هنگامی که محبوب خود را مستحق عذاب شدن می ­بینم، چه چیزی نصیبم خواهد شد، جز حسرت؟[آیه 167]

نکته: خداوند متعال به توبه، محبت و بیزاری جستن دستور نمی­ دهد، بلکه تنها آن­ها را توضیح داده و نتایجش را بیان می­ دارد. این موضوع نشان می­ دهد که محبت و نفرت امری اجباری نیست، بلکه به مرور زمان و با صبر در راه الهی و توبه از معاصی حضرت حق تربیت می ­شوند.

 

باشد که به این دستورات عمل نماییم و نهایت محبتمان را برای خداوند عرضه داریم ان شاءالله.

بسم الله الرحمن الرحیم

نفرت

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ ﴿۱۶۶﴾

آنگاه که پیشوایان [گمراه‏] از پیروان خود بیزاری می ‏جویند و کیفر خدا را مشاهده می ‏کنند و دستشان از همه جا کوتاه می ‏شود.

وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ ﴿۱۶۷﴾

و (در این موقع) پیروان می ‏گویند کاش بار دیگر ما به دنیا برمیگشتیم تا از این پیشوایان گمراه بیزاری جوئیم آنچنان که آنها (امروز) از ما بیزاری جستند (آری) بدین ‏سان خداوند کردارشان را همچون مایه حسرت بدیشان مى‏ نمایاند و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد.

بسم اله الرحمن الرحیم

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾

کسانى از مردم هستند که همتایانى براى خداوند قائل مى‏ شوند و آنها را همچون خدا دوست مى‏ دارند، حال آنکه مؤمنان عشقشان به خدا (از مشرکان نسبت به معبودهاشان) شدیدتر است، و آنها که ستم کردند (و معبودی غیر خدا برگزیدند) هنگامی که عذاب خدا را مشاهده کنند خواهند دانست که تمام قدرت به دست خدا است، و او دارای مجازات شدید است (نه معبودهای خیالی که از آنها می ‏هراسند).

 

طبق آیه شریفه 165 ملاک مثل ­و­ مانند قرار دادن برای خداوند، محبت بیان شده است. در واقع اگر کسی چیزی را مانند خداوند دوست بدارد، ظلم نموده است. نتیجه ایمان، شدیدترین محبت برای خداوند ذکر گردیده است، در واقع هر کس خداوند را بیشتر دوست بدارد، با ایمان ­تر است. افرادی که چیزی را مستقل از خداوند دوست می ­دارند، در واقع به خاطر این است که او را به نوعی صاحب تأثیر می­ بینند، لذا آیه شریفه 165 می فرماید تمامی قوت برای خداوند است و همانا خداوند این افراد را سخت عذاب می ­نماید.

 

ان شاءالله جز اونایی باشیم که محبتشون به خدا شدید هست. چون اوست که لیاقت دوست داشتن حقیقی رو داره.

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۱۶۴﴾

در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز و در کشتى ‏اى که براى بهره‏ ورى مردم در دریا روان است، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن زمین را پس از مرگ زنده نموده و انواع جنبندگان را در آن گسترده و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهائی که در میان زمین و آسمان معلقند، نشانه‏ هائی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می ‏اندیشند.

مطابق روند قبلی شناخت پروردگار در آیات پیشین، بلافاصله پس از شناخت انفسی شناخت آفاقی مطرح می شود. لذا در آیه 164 نشانه های آفاقی این گونه مطرح گردیده است.

1. خلقت آسمان ها و زمین

2. اختلاف شب و روز

3. کشتی های حرکت کننده در دریا و نافع برای مردم

4. باران الهی و زنده شدن زمین پس از مرگش به واسطه آن

5. جنبندگان متنوع و مختلف

6. وزش بادها

7. ابرهای میان آسمان و زمین

همه ­ی این­ها برای کسانی که می ­اندیشند گواه است.

بسم الله الرحمن الرحیم

محبت

وَإِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ﴿۱۶۳﴾

خدای شما خداوند یگانه ‏ای است که غیر از او معبودی نیست (زیرا) او است بخشنده و مهربان (و دارای رحمت عام و خاص).

خداوند متعال برای اولین بار خود را این گونه معرفی می نماید. در واقع می توان گفت مخاطبین تا اینجا به آشنایی کلی رسیده اند. جالب این نکته است که خداوند متعال بلافاصله پس از ذکر این جمله که هیچ کسی را جز من ندارید، هستی بخش بودنِ رحیمانه خود را مطرح می نماید.

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿۱۶۱﴾

کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود.

خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ ﴿۱۶۲﴾

همیشه در آن (لعن و دوری از رحمت پروردگار) باقی می ‏مانند، نه در عذاب آنان تخفیف داده می ‏شود و نه مهلتی خواهند داشت.

با توجه به آیه 161 و دقت در آیه 159 می توان نتیجه گرفت که منظور از لعنت کنندگان در آیه 159، ملائکه و مردم می شوند. به دلیل این که این عمل منشاءِ گمراهی بزرگی است، در واقع همه ملائکه و مردم از عاملان این عمل به دلیل عامل گمراهی بودن، متنفر شده و آنها را لعنت می کنند. توجه داشته باشید که آیه خطاب به همه­ ی مردم است نه مؤمنین.

قابل توجه است که زمان لعنت کفار منحصر به قیامت نیست بلکه باید آنها را در همین دنیا نیز لعنت نمود. به عبارت دیگر به صورت دائمی باید از راه و روش کفار بیزاری جست.

همان گونه که نتیجه عمل متقین رستگاری دائمی است، نتیجه عمل کفار نیز عذاب جاودان است.[آیه 162]

 

ایام فاطمیه است، در این آیات هم خوندیم ه باید کتمان کنندگان حق و حقیقت را مردم لعن کنند. پس خوبه که ما نیز به نوبه خودمون لعن کنیم.

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ

اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً

اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ

اَللّهُمَّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ

بسم الله الرحمن الرحیم

عشق

توبه

إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾

کسانی که دلائل روشن و وسیله هدایتی را که نازل کرده‏ ایم بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان ساختیم کتمان می ‏کنند (نهفته می دارند) خدا آنها را لعنت می‏ کند و همه لعن کنندگان نیز آنها را لعن می نمایند.

پیش از این نیز در آیات 40 تا 43 یکی از سه توصیه ­ی خداوند متعال به قوم بنی­ اسرائیل، عدم کتمان حقیقت بود. بعد از آن نیز عدم عملکرد آنها به این توصیه در آیات بعدی توضیح داده شد. در اینجا خداوند متعال به صورت کلی که شامل عالمان اسلامی نیز می­ شود، عاقبت چنین عملی را مطرح می ­نماید. طبق آیه 159، گروهی حقیقت را از مردم پنهان می­ کنند و گروهی با نام لعنت کنندگان به همراه خداوند متعال آنها را لعنت می­ نمایند[این عمل نشان می ­دهد که لعنت نمودن کفار عملی پسندیده است]. مگر کسانی که توبه نموده ­اند.

 

+ ان شاءالله ما از کتمان کنندگان حقایق و نعمات الهی نباشیم.