حکمت 31 نهج البلاغه: ارکان ایمان و کفر و شک
(اخلاقى، سیاسى)
قسمت ششم حکمت
وَ سُئِلَ (علیه السلام)عَنِ الْإِیمَانِ فَقَالَ:
..... وَ الشَّک عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى التَّمَارِی وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَیدَناً لَمْ یصْبِحْ لَیلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَینَ یدَیهِ نَکصَ عَلَى عَقِبَیهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِی الرَّیبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِک الشَّیاطِینِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَکةِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ هَلَک فِیهِمَا.
قال الرضی : و بعد هذا کلام ترکنا ذکره خوف الإطالة و الخروج عن الغرض المقصود فی هذا الکتاب.
و درود خدا بر او، فرمود: (از ایمان پرسیدند، امام پاسخ فرمودند)
2- شناخت اقسام کفر و شک:
.... و شک نیز بر چهار پایه استوار است: بر «مراء» (گفت و گو کردن در چیزى است که شک و تردید در آن وجود دارد و به جایى نمى رسد)، ترس (از کشف حقیقت) ،تردید (در تصمیم گیرى)، و تسلیم (خودباختگى).
آن کس که گفت و گوى بى حاصل را عادت خود قرار دهد، ظلمت و تاریکى شب هاى شک او را به روشنایى روزِ یقین نمى رساند و آن کس که از حقایق پیش روى خود وحشت کند (و از تصمیم گیرى صحیح بپرهیزد) به قهقرا باز مى گردد و آن کس که در تردید و دودلى باشد (و در تصمیم گیرى وسواس به خرج دهد) زیر سم شیاطین له مى شود و کسى که در برابر عوامل هلاکت خویش در دنیا و آخرت تسلیم گردد (و به مبارزه بر ضد اسباب شک و شبهه بر نخیزد) در هر دو جهان هلاک خواهد شد.
مرحوم سیّد رضى پس از پایان این حدیث مى گوید: بعد از این کلام، سخنان دیگرى بوده که ما از بیم اطاله سخن و خارج شدن از هدف اصلى در این باب، از آنها صرف نظر کردیم.
شرح حکمت:
انسان در آنچه مربوط به مبدأ و معاد است باید بدون ترس و وحشت به جستجوگری برخیزد تا به پیش رود و اگر در این مورد کوتاهی کند عقب گرد خواهد کرد و آنچه را دارد نیز از دست می دهد.
مى دانیم شیاطین جن و انس سعى دارند از طریق شبهه افکنى، افراد را در عقاید دینى خود به شک و تردید بکشانند. اگر انسان در مقابل آنها حالت تهاجم منطقى بگیرد بر آن شبهات غالب مى شود و عقاید حق را مى پذیرد; اما افراد ترسو و بزدل در حالت انفعالى قرار مى گیرند و همچون پر کاهى که در مقابل تندباد قرار گیرد هر روز به سویى کشیده مى شوند و نمى توانند عقیده حق را برگزینند.
ارکان نفاق:
در بخش دیگرى از این روایت مهم که در کتاب کافى و بعضى منابع دیگر ذکر شده، ارکان نفاق و صفات منافقان مشروحاً آمده است و در آغاز آن مى فرماید: «نفاق (نیز) بر چهار پایه استوار است: بر هواى نفس، سستى و تهاون، تعصب و طمع»; سپس براى هوا چهار شعبه: (بغى، عدوان، شهوت و طغیان) و براى سستى و تهاون چهار شعبه: (مغرور شدن، آرزوهاى دور و دراز، ترس از غیر خدا و مماطله و سستى) و براى حفیظة (تعصب) چهار شعبه ذکر شده: «کبر، تفاخر، خودبزرگ بینى و عصبیت» و براى طمع نیز چهار شاخه آمده است: (شادى (از زر و زیور دنیا)، خودباختگى، لجاجت و فزون طلبى).
Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat