حکمت 79 نهج البلاغه: ارزش حکمت و بى لیاقتى منافق
(علمى، معنوى)
وَ قَالَ (علیه السلام): خُذِ الْحِکمَةَ أَنَّى کانَتْ فَإِنَّ الْحِکمَةَ تَکونُ فِی صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِی صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْکنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِی صَدْرِ الْمُؤْمِنِ.
و درود خدا بر او، فرمود: حکمت و دانش را فرا گیر هرجا که باشد، زیرا حکمت گاهى در سینه منافق است; اما در سینه او آرام نمى گیرد تا از آن خارج شود و در کنار حکمت هاى دیگر در سینه مؤمن جاى گیرد.
شرح حکمت:
سخنان حکمت آمیز را از هر کس باید پذیرفت حتى اگر گوینده آن منافق باشد. در اینجا این سؤال مطرح مى شود که در بعضى از روایات از جمله روایتى که از امام باقر(علیه السلام) در ذیل آیه شریفه (فَلْیَنْظُرِ الاْنْسانِ إلى طَعامِهِ) آمده است که امام(علیه السلام) فرمود: منظور از طعام «دانشى است که فرا مى گیرد باید نگاه کند از چه کسى فرا مى گیرد» بنابراین گرفتن سخن حکمت آمیز از منافق چه معنا دارد؟ پاسخ سؤال این است که گاه سخن حکمت آمیز به قدرى واضح و روشن است که از هر جا و از هر کس که باشد باید آن را پذیرفت; ولى در موارد دیگر که انسان مطالب را به اعتماد استاد فرا مى گیرد باید نزد کسى برود که از نظر دیانت و علمیت مورد اعتماد باشد.
در شرح نهج البلاغه علاّمه شوشترى اشاره به نکته جالبى شده است که با ذکر آن این سخن را پایان مى دهیم، نقل مى کند: «ابن مبارک» به عنوان نظارت بر شهر در کوچه ها راه مى رفت چشمش به مرد مستى افتاد که آواز مى خواند و مى گفت:
هواى نفس مرا ذلیل کرد و افسوس که راهى به آن کس که به او علاقه دارم، نیست.
ابن مبارک از آستین خود کاغذى درآورد و این بیت را نوشت. به او گفتند: شعرى را از شاعر مست مى نویسى؟ او گفت: مگر ضرب المثل معروف را نشنیده اید که «اى بسا گوهرى در میان زباله ها افتاده باشد؟» گفتند: آرى. گفت: این هم گوهرى بود از مزبله!
Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat