حکمت 204 نج البلاغه: بى توجّهى به ناسپاسی مردم
(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ (علیه السلام) : لَا یُزَهِّدَنَّکَ فِی الْمَعْرُوفِ مَنْ لَا یَشْکُرُهُ لَکَ فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لَا یَسْتَمْتِعُ بِشَیْ ءٍ مِنْهُ وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشَّاکِرِ أَکْثَرَ مِمَّا أَضَاعَ الْکَافِرُ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.
و درود خدا بر او، فرمود: مردم تو را از کار نیکو باز ندارد، زیرا هستند کسانى، بى آن که از تو سودى برند تو را مى ستایند، چه بسا ستایش اندک آنان براى تو، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد. و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
شرح حکمت:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه همگان را دعوت به کار نیک به افراد نیازمند مى کند؛ خواه سپاسگزار باشند یا ناسپاسى کنند. در عین حال، خداوند از نیکوکاران سپاسگزارى مى کند و این برتر از هر سپاسگزارى است.
باید توجه داشت که ناسپاسی در برابر کار نیک انسان از زمان پیامبران نیز بوده است و پیامبران با آن همه زحمتهایی که برای هدایت مردم می کشیدند، مورد ناسپاسی قرار می گرفتند. لذا پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «روز قیامت که مى شود بنده اى را در صحنه محشر حاضر مى کنند و در حضور خداى متعال مى ایستد و خداوند دستور مى دهد او را به سوى آتش دوزخ ببرند. عرضه مى دارد: خداوندا! دستور دادى مرا به سوى دوزخ ببرند در حالى که قرآن مى خواندم و شکرگزار نعمت های تو بودم . خداى متعال مى فرماید: بنده من راست مى گویى; ولى تو شکرگزارى در برابر کسى که واسطه نعمت بر تو بود نداشتى و من به ذات مقدسم سوگند خورده ام که شکر بنده اى را نپذیرم که در برابر واسطه نعمت من به خلقم شکرگزار نباشد.»
از این حدیث و احادیث متعدد دیگر روشن مى شود که شکر خالق از شکر مخلوق نمى تواند جدا باشد; زیرا غالباً نعمت هاى الهى از سوى واسطه هایى به انسان مى رسد.
همچنین در برابر اساتید و آنهایى که ما را با اسلام و ائمه (علیهم السلام) آشنا کرده اند شکرگزار باشیم و در برابر پدر و مادر که خداوند توصیه ویژه ای در رابطه با آنها در قرآن مجید کرده، و همچنین تمام کسانى که به نوعى به ما خدمت معنوى یا مادى کرده اند؛ در هر لباس و مقامى که باشند شکرگزار باشیم.