حکمت 293 نهج البلاغه: با احمق منشین
(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَصْحَبِ الْمَائِقَ فَإِنَّهُ یُزَیِّنُ لَکَ فِعْلَهُ وَ یَوَدُّ أَنْ تَکُونَ مِثْلَهُ.
(و درود خدا بر او،) فرمود: با احمق معاشرت مکن که کارهاى احمقانه خود را براى تو زیبا جلوه مى دهد و دوست دارد تو هم مثل او باشى.
شرح حکمت:
در انسان حالتی وجود دارد که پس از معاشرت و دوستی با افراد، کم کم خوی وخلق آنها را به خود می گیرد. چه بسا همنشینى با احمق تأثیر خود را بگذارد و به تدریج انسان به سوى او گرایش پیدا کند به خصوص اگر او کارهاى احمقانه خود را تبلیغ و تزئین کند.
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: «کسى که از دوستى با احمق پرهیز نکند بیم آن مى رود که اخلاق او را بپذیرد (و مانند او شود).»
در حکمت 38 امام به فرزندش امام حسن علیه السلام مى فرماید: «فرزندم از دوستى با احمق برحذر باش؛ چراکه او مى خواهد به تو منفعت رساند؛ ولى زیان مى رساند (زیرا براثر حماقتش سود و زیان را تشخیص نمى دهد)».
از امیرمؤمنان علیه السلام آمده است که «دشمن عاقل از دوست احمق بهتر است.»
امام سجاد علیه السلام خطاب به فرزند خود امام باقر علیه السلام مى فرمایند: «فرزندم از همنشینى و معاشرت با احمق بپرهیز و از او دورى کن و با او گفتگو نکن، زیرا احمق، آدم پست و فرو مایه اى است؛ خواه غایب باشد یا ظاهر. اگر سخن بگوید حماقتش او را رسوا مى کند و اگر سکوت کند ناتوانى اش ضعف او را آشکار مى سازد و اگر کارى انجام دهد خراب مى کند، اگر مسئولیتى به عهده او بیندازند ضایع مى سازد. نه علم خودش او را بى نیاز مى کند و نه علم دیگران به حال او سودى دارد. به سخن خیرخواه خود گوش نمى کند و همنشین خود را راحت نمى گذارد. مادرش آرزو مى کند که اى کاش از دنیا برود و همسرش خواهان فقدان اوست و همسایه اش آرزوى رفتن از جوار او مى کند. اگر کمترین فرد مجلس باشد، افراد بالاتر از خود را به رنج مى اندازد و اگر بالاترین فرد مجلس باشد زیردستان را به فساد مى کشاند.»