حدیث شماره 4 باب مشیت و اراده کتاب توحید اصول کافی
حضرت ابوالحسن (علیه السلام) فرمودند: «همانا خداوند دو اراده و دو مشیت دارد؛ اراده حتمی و اراده عزمی (و مشیت حتمی و مشیت عزمی) خدا نهى می کند و می خواهد، امر می کند و نمی خواهد. مگر نمى بینى که او آدم و همسرش را نهى کرد که از آن درخت نخورند ولى خوردن ایشان را خواست و اگر نمى خواست که بخورند، خواست آنها بر خواست خدای تعالى غلبه نمی کرد. و حضرت ابراهیم (علیه السلام) امر کرد که اسحاق (و به قول مشهور، اسماعیل) را سر ببرد، ولى نخواست که سر او را ببرد و اگر می خواست، خواست ابراهیم بر خواست خدای تعالى غلبه نمی کرد.
شرح:
علامه مجلسى از قول صدوق علیهما الرحمة نقل مى کند که او در کتاب توحید بعد از ذکر این خبر می گوید: خدای تعالى آدم و همسرش را از خوردن آن درخت نهى کرد و مى دانست که آنها خواهند خورد ولى خداى عزوجل خواست که با چبر و قدرت مانع خودرن آنها نشود چه آنکه آنها را از خوردن نهى کرده و باز داشته بود. این است معنى خواست خدا نسبت به آنها و اگر می خواست ایشان را با جبر و زور از خوردن باز دارد و آنها می خوردند، خواست آنها بر خواست خدا غلبه کرده بود چنانکه امام علیه السلام فرمود. سپس مرحوم مجلسى اراده عزمی و اراده حتمی را معنى می کند که اراده عزمی آن است که تنها چیزی را بخواهد و به طلب آن کشیده شود و اراده حتمی آن است که تمام شرایط تأثیر را داشته باشد و به وجود آوردن آنچه را خواسته؛ قطعى شده باشد پس ممکن است اراده عزم باشد و اراده حتم نباشد.