رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده» ثبت شده است

حدیث شماره 12 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداوند بزرگ و بلندمرتبه است. بندگان توانایی توصیفش ندارند و به حقیقت عظمتش نرسند. بینائی ها او را درک نکنند و او بینائی ها را درک کند و او لطیف و آگاه است. با چگونگی و مکان و جهت توصیف نشود. چگونه او را با چگونگی وصف کنم در حالی که او چگونگی را آفرید تا چگونگی شد و به وسیله چگونگی که برای ما قرار داد، چگونگی شناخته شد؛ یا چگونه او را با مکان توصیف کنم در حالی که او مکان را آفرید تا اینکه مکان، مکان گردید و به وسیله مکانی که برای ما قرار داد، معنای مکان را دریافتیم؛ یا چگونه با جهت توصیفش کنم در حالی که او جهت را آفرید تا اینکه جهت محقّق شد و ما با جهتی که برای ما قرار داد، جهت را فهمیدیم؛ پس خداى تبارک و تعالى در همه جا داخل و از همه چیز خارج است (علم و قدرتش به همه جا احاطه دارد و ذاتش غیر همه چیز است) بینائیها درکش نکنند و او بینائیها را درک کند (چشم در حالیکه همه چیز را مى بیند خودش را و دیدنش را و ابزار دیدنش را درک نمى کند اما خدا اینها را درک مى کند تا چه رسد به چیزهائیکه چشم مى بیند چنانچه در آیه دیگر فرماید نگاه خیانت آمیز را مى داند) شایسته پرستشى جز خداى فراز و بزرگ نیست و او لطیف و آگاه است.»

 

شرح:

اینکه گوئیم خدا بود و هیچ چیز با او نبود از جمله چیزها همین چگونگى و مکان و جهت است. چگونگى به معنى حالت و صفت و کیفیت است مثلا چون خدا انسان را آفرید چگونگی هائى به او داد مانند قامت راست، شعورى بیشتر از حیوان، استعداد سخن گفتن و عالم شدن، حواس پنجگانه با اثرهاى مخصوص و در جاهاى معین اینها و هزارها مانند آن، چگونگى هائى است براى انسان که بعد از آنکه انسان آفریده شد ما به این چگونگى پى بردیم. همچنین است چگونگیهاى همه چیز جهان، اما خداوند متعال وجود صرف هستى مطلق است و هیچ گونه چگونگى ندارد زیرا اگر او چگونگى داشته باشد باید دیگرى آن چگونگى را به او داده و او را آن گونه خلق کرده باشد در صورتی که او مخلوق دیگرى نیست بلکه خود او خالق همه چیز و چگونگی هاى آنهاست همچنین است موضوع مکان و جهت.

حدیث شماره 12 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « خداوند بزرگ و بلندمرتبه است. بندگان توانایی توصیفش ندارند و به حقیقت عظمتش نرسند. بینائی ها او را درک نکنند و او بینائی ها را درک کند و او لطیف و آگاه است. با چگونگی و مکان و جهت توصیف نشود. چگونه او را با چگونگی وصف کنم در حالی که او چگونگی را آفرید تا چگونگی شد و به وسیله چگونگی که برای ما قرار داد، چگونگی شناخته شد؛ یا چگونه او را با مکان توصیف کنم در حالی که او مکان را آفرید تا اینکه مکان، مکان گردید و به وسیله مکانی که برای ما قرار داد، معنای مکان را دریافتیم؛ یا چگونه با جهت توصیفش کنم در حالی که او جهت را آفرید تا اینکه جهت محقّق شد و ما با جهتی که برای ما قرار داد، جهت را فهمیدیم؛ پس خداى تبارک و تعالى در همه جا داخل و از همه چیز خارج است (علم و قدرتش به همه جا احاطه دارد و ذاتش غیر همه چیز است) بینائیها درکش نکنند و او بینائیها را درک کند (چشم در حالیکه همه چیز را مى بیند خودش را و دیدنش را و ابزار دیدنش را درک نمى کند اما خدا اینها را درک مى کند تا چه رسد به چیزهائیکه چشم مى بیند چنانچه در آیه دیگر فرماید نگاه خیانت آمیز را مى داند) شایسته پرستشى جز خداى فراز و بزرگ نیست و او لطیف و آگاه است.

 

شرح:

اینکه گوئیم خدا بود و هیچ چیز با او نبود از جمله چیزها همین چگونگى و مکان و جهت است. چگونگى به معنى حالت و صفت و کیفیت است مثلا چون خدا انسان را آفرید چگونگی هائى به او داد مانند قامت راست، شعورى بیشتر از حیوان، استعداد سخن گفتن و عالم شدن، حواس پنجگانه با اثرهاى مخصوص و در جاهاى معین اینها و هزارها مانند آن، چگونگى هائى است براى انسان که بعد از آنکه انسان آفریده شد ما به این چگونگى پى بردیم. همچنین است چگونگیهاى همه چیز جهان، اما خداوند متعال وجود صرف هستى مطلق است و هیچ گونه چگونگى ندارد زیرا اگر او چگونگى داشته باشد باید دیگرى آن چگونگى را به او داده و او را آن گونه خلق کرده باشد در صورتی که او مخلوق دیگرى نیست بلکه خود او خالق همه چیز و چگونگی هاى آنهاست همچنین است موضوع مکان و جهت.

حدیث شماره 11 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

امام صادق علیه السلام فرمود: «همانا خدا را نمی توان توصیف کرد. چگونه می توان توصیفش کرد در حالی که در کتابش می فرماید: «خدا را چنانکه شأن اوست، نشناختند.(67 زمر)» پس خدا با هیچ مقیاسى توصیف نشود جز آنکه بزرگتر از آن است.»

حدیث شماره 10 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

سهیل گوید در سال 255 به حضرت عسکرى علیه السلام نوشتم ای سرور من، اصحاب ما شیعیان در توحید اختلاف دارند. بعضی گویند او جسم است و برخی گویند صورت است. ای آقای من، اگر صلاح بدانید بر بنده خود لطف کنید و به من بیاموزید آنچه را که بر آن بایستم و از آن فراتر نروم. حضرت به خط خود نوشتند: «از توحید پرسیدی در حالی که این امر از شما برکنار است (وظیفه شما نیست). خداوند یگانه و یکتاست. نزاده و زاده نشده و چیزی همتای او نیست. آفریدگار است و آفریده نیست. خداى تبارک و تعالى هر چه خواهد از جسم و غیر جسم بیافریند در حالی که خود جسم نیست، آنچه خواهد صورتگرى کند و خودش صورت نیست، سپاسش بزرگ و نامهایش مقدس تر از آن است که برایش مانندى جز خود او باشد. چیزى مانندش نیست و او شنوا و بیناست.»

حدیث شماره 9 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

نیشابورى گوید به امام علیه السلام نوشتم که مردم زمان ما درباره توحید اختلاف دارند. بعضى گویند او جسم است و برخی گویند صورت است. حضرت به من نوشت: «پاک و منزّه است آنکه محدود نباشد و به وصف در نیاید. چیزى مانند او نیست و او به چیزى نماند و او شنوا و بیناست.»

حدیث شماره 8 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

سهل از قول محمد کاشانی گوید به امام علیه السلام نوشتم که معاصرین ما درباره توحید اختلاف دارند. حضرت نوشتند: «منزه است آنکه محدود نباشد و به وصف در نیاید. چیزى مانند او نیست و او شنوا و بیناست.»

حدیث شماره 7 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

مفصل گوید از حضرت ابوالحسن علیه السلام مطلبى از صفت خدا پرسیدم. فرمودند: «از آنچه در قرآن است فراتر نروید.»

حدیث شماره 6 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

محمد بن حکیم گوید امام موسى بن جعفر (علیه السلام) به پدرم نوشت: «همانا خداوند بالاتر و والاتر و بزرگتر از این است که حقیقت صفتش درک شود، پس او را به آنچه خود توصیف نموده بستائید و از غیر آن باز ایستید (از پیش خود چیزى نگوئید.)»

حدیث شماره 5 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

سهل از قول ابراهیم همدانى گوید به امام (علیه السلام) نامه نوشتم که دوستداران شما در این شهر در خصوص توحید اختلاف دارند و بعضی گویند او جسم است و برخی گویند صورت است. حضرت به خط خود نوشت: «منزه باد آنکه محدود نباشد و به وصف در نیاید. چیزى مانند او نیست و او شنوا و داناست (سهل گوید که همدانى گفت: دانا) یا گفت بینا.»

حدیث شماره 4 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

امام سجّاد (علیه السّلام) فرمودند: «اگر اهل آسمان و زمین گرد آیند که خدا را به عظمتش توصیف کنند، از عهده اش برنیایند.»

حدیث شماره 3 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

ابراهیم بن محمد خزّاز و محمد بن حسین گویند: خدمت حضرت رضا (علیه اسلام) شرفیاب شدیم و براى آن حضرت، روایتی نقل کردیم که: محمد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) پروردگارش را به صورت جوان آراسته و خوش اندام سی ساله دیده است و (نیز) گفتیم: هشام بن سالم و صاحب طاق و میثمی می گوید: خداوند تا ناف، میان تهی و باقی بدن او توپر است. حضرت برای عظمت خداوند به سجده افتاد و فرمود: «تو پاک و منزّهی. تو را نشناختند و یگانه ات ندانستند؛ از این رو تو را این چنین وصف نمودند. تو از هر عیب و نقص دوری. اگر تو را می شناختند آنسان که خود را وصف کرده ای وصف می کردند. تو پاک و منزّهی. چگونه به خود اجازه دادند که تو را به دیگری تشبیه کنند. بارخدایا، من تو را جز به آنچه خود ستوده ای نستایم و به آفریده ات مانند نسازم. تو برای هر خیری سزاواری؛ مرا از مردم ستمگر قرار نده.» سپس به ما توجه نمود و فرمود: «هر چه بخاطرتان گذشت خدا را غیر آن دانید.» بعد فرمود: «ما آل محمد طریق معتدلى (صراط مستقیمى) باشیم که غلو کننده به ما نرسد و عقب افتاده از ما پیشی نگیرد. اى محمد هنگامی که رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) به عظمت پروردگارش نظر افکند جوان آراسته و در سن سى سالگى بود؟ اى محمد! پروردگار عزوجل من بزرگتر از آن است که در صفت آفریدگان باشد.» عرض کردم قربانت گردم، کى بود که دو پایش در سبزه بود؟ فرمود: «آن دو پاى محمد (صلّى اللّه علیه و اله و سلم) بود که چون از دل به پروردگار خود نگریست،خدا او را در نورى چون نور حجب (عقول) در آورد تا آنچه در حجاب است براى او هویدا گردد، نور خدا سبز و سرخ و سفید و رنگهاى دیگر دارد.اى محمد، ما به چیزی عقیده داریم که قرآن و سنت به آن گواهى دهد.»

حدیث شماره 2 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

ابوحمزه گوید امام سجاد (علیه السلام) به من فرمود: «اى اباحمزه! همانا خداوند به هیچ محدودیتى توصیف نشود، پروردگار ما بزرگتر از آن است که به وصف آید. چگونه به محدودیت وصف شود آنکه حدى ندارد، دیدگان او را درک نکنند و او دیدگان را درک کند و او لطیف و آگاهست.»

حدیث شماره 1 باب نهی از توصیف خدا به جز آنچه خود توصیف نموده کتاب توحید اصول کافی

 

ابن عتیک گوید: به امام صادق (علیه السلام) نامه نوشتم و توسط عبدالملک بن اعین فرستادم که مردمى در عراق خدا را با شکل و ترسیم وصف می‌کنند، خدا مرا قربانت کند، اگر صلاح دانید روش درست خداشناسى را برایم مرقوم دارید. حضرت به من چنین نوشت: «خدایت رحمت کند، از خداشناسى و عقیده مردم هم عصرت سوال کردى. خدا برتر است، آن خدایی که چیزی مانندش نیست و او شنوا و بیناست. برتر است از آنچه توصیف کنند؛ توصیف کنندگانی که او را به آفریدگانش تشبیه نمایند و بر او تهمت زنند. خدایت رحمت کند، بدان که روش درست خداشناسی آن است که قرآن درباره صفات خدای بزرگ و والا به آن نازل شده است. بطلان و تشبیه را از خدای تعالی برکنار ساز. نه سلب (نفی خدا) و نه تشبیه (او به آفریدگانش) درست است. اوست خداى ثابت موجود، خداوند از آنچه توصیف کنندگان گویند، برتر است. از قرآن فراتر نروید که پس از توضیح حق، گمراه شوید.