حدیث شماره ۳ باب اشاره و نص بر امیرالمومنین علیه السلام کتاب حجت اصول کافی
قسمت ششم
(آیاتى که متضمن فضیلت اهلبیت است از این قرار است:)
1- « همواره خدا می خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل برطرف نماید، و شما را چنان که شایسته است پاک و پاکیزه گرداند. (33 احزاب)»
2- خداى - عز ذکره - فرمود: « و بدانید هر چیزی را که به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید، یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و خویشان پیامبر... است. (41 انفال)»
3- و سپس فرمود: «و حق خویشاوندان را بپرداز (26 اسراء)» مقصود از خویشاوندان على (علیه السلام) است و حقّ آن حضرت وصیّتى بود که از برایش قرار داده شد با اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت.
4- و فرمود: «بگو هیچ پاداشی درباره آن (رسالتم) نمی خواهم جز دوستی درباره نزدیکانم (23 شوری)»
5- سپس فرمود: «و آنگاه که از (دختر) زنده به گور شده پرسیده شود که به کدامین گناه کشته شده است؟ (8و9 تکویر)» (خدا) مى فرماید درباره مودت و دوستى که فضیلت آن را بر شما نازل کردم از شما باز خواست می کنم و آن مودت خویشاوندان پیغمبر است که ایشان را به چه گناه کشتید؟
6- و باز خدا - جل ذکره - فرمود: «اگر نمی دانید از اهل ذکر بپرسید، (43 نحل)» فرماید کتاب (خدا) همان ذکر است و اهلش آل محمد (علیهم السلام) هستند که خداى عزوجل مردم را به سؤال از ایشان امر کرده است، و مردم به سؤال از جهال و نادانان امر نشدند، و خداى عزوجل قرآن را ذکر نامیده، در آنجا که فرماید: «و ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین کنی، شاید اندیشه کنند. (44 نحل)» و نیز فرموده است:« و این مایه یادآوری تو و قوم تو است و به زودی سؤ ال خواهید شد. (44 زخرف)»
7- و خداى - عزوجل - فرمود: خدا را فرمان برید و پیامبر و صاحبان امر از خودتان را فرمان برید (59 نساء)»
8- و فرمود: حال آنکه اگر آن را به خدا و «به پیامبر و صاحبان امر از خودعرضه مىداشتند، آنگاه اهل استنباط ایشان، به (مصلحت) آن پى مىبردند. (83 نساء)» پس مقصود از ارجاع امر، ارجاع امر مردم است به صاحبان امر از آنها که خدا مردم را به اطاعت از ایشان و رجوع به ایشان دستور داده است.