رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب عقل و جهل» ثبت شده است

حدیث شماره ۵ کتاب عقل و جهل اصول کافی

حسن ابن جهم گوید به امام رضا علیه السلام عرض کردم: نزد ما دسته ای هستند که دوستدار امام اند ولی آن تصمیم راسخ را ندارند (که بتوانند در راه عقیده خویش از جان و مال بگذرند) همین قدر است که از محبت امام دم می زنند. امام علیه السلام فرمود: «آنها (به وسیله کوتاهی عقل و قصور ادراکشان) از جمله کسانی که مورد سرزنش خدا قرار گرفته اند نیستند. همانا خدا می فرماید: عبرت گیرید ای صاحبان بصیرت (و ایشان صاحب بصیرت نمی باشند.)»

حدیث شماره ۴ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام رضا علیه السلام مى فرمایند: «دوست هر انسانى عقل او است و دشمن او جهلش.»

حدیث شماره ۳ کتاب عقل و جهل اصول کافی

شخصى از امام صادق علیه السلام پرسید: عقل چیست؟ امام فرمودند: «چیزى است که به وسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید.» آن شخص گوید: گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمودند: «آن نیرنگ است، آن شیطنت است، آن نمایش عقل را دارد ولى عقل نیست.»

حدیث شماره ۲ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام على علیه السلام می فرمایند: «جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم من مأمور شده ام که تو را در انتخاب یکى از سه چیز مخیر سازم، پس یکى را بر گزین و دو تا را واگذار. آدم گفت چیست آن سه چیز؟ گفت: عقل و حیاء و دین. آدم گفت: عقل را برگزیدم، جبرئیل به حیاء و دین گفت: شما باز گردید و او را واگذارید، آن دو گفتند: اى جبرئیل ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت: خود دانید و بالا رفت.»

شرح حدیث:
از مجموع این روایت چنین استفاده مى شود که عقل با حیاء و دین لازم و ملزومند و از یکدیگر جدا نشوند پس خداوند به هر کس عقل عنایت کند حیاء و دین هم عنایت کرده است و کسى را که با حیاء و متدین یافتم باید او را عاقل هم بدانیم.

حدیث شماره ۱ کتاب عقل و جهل اصول کافی

امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: «چون خداوند عقل را آفرید از او بازپرسى کرده و به او گفت: «پیش آى» پیش آمد، گفت: «باز گرد» بازگشت، فرمود: «به عزت و جلالم سوگند مخلوقى که از تو به پیشم محبوب تر باشد نیافریدم و تو را تنها به کسانی که دوستشان دارم بطور کامل دادم. همانا امر و نهى کیفر و پاداشم متوجه تو است.»

شرح حدیث:
مراد از عقل چنانچه از جمیع روایات این باب استفاده مى شود همان قوه تشخیص و ادراک و وادار کننده انسان به نیکى و صلاح و باز دارنده او از شر و فساد مى باشد؛ چنانچه در روایت سوم عقل وسیله پرستش خدا و به دست آورنده بهشت معرفى شده و در حدیث چهارم ۷۵ خاصیت و اثر آن بنام لشکر عقل توضیح داده شده است. پس عاقل کامل کسى است که آن اثر در او باشد، و مراد به پیش آمدن و بازگشتن عقل این است که این موجود در برابر اوامر و نواهى خالقش کاملا منقاد و مطیع است و جمله آخر حدیث در روایات دیگر توضیح داده مى شود که کیفر پاداش مردم در روز جزا به مقدار عقل ایشان است.