رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

حدیث شماره 3 باب کمترین درجه خداشناسی کتاب توحید اصول کافی

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: «همه کارهای خدا شگفت آور است، جز اینکه به اندازه ای که خود را به شما معرفى کرده، مسؤلتان دانسته است. (که او را به همان مقدار بشناسید و فرمان برید.)»

حدیث شماره 2 باب کمترین درجه خداشناسی کتاب توحید اصول کافی

 

طاهربن حاتم در زمانى که عقیده درست داشت (و افکار غلو آمیز نداشت) به امام نوشت، در خداشناسى مقدارى که به کمتر از آن اکتفا نشود چیست؟ حضرت به او پاسخ داد: «اینکه خدا همیشه دانا، شنوا و بیناست و آنچه را اراده نماید تحقّق یابد.» از امام باقر (علیه السّلام) از اندازه ای که در خداشناسی به کمتر از آن بسنده نشود، پرسیدند. فرمودند: «اینکه چیزى مانند و شبیه او نیست، همیشه دانا و شنوا و بیناست.»

حدیث شماره 1 باب کمترین درجه خداشناسی کتاب توحید اصول کافی

 

فتح بن یزید گوید از حضرت ابوالحسن (علیه السلام) درباره کمترین درجه خداشناسى پرسیدم، فرمودند: «اقرار به اینکه جز او خدائى نیست، مانندى و نظیرى ندارد، او قدیم است و پا برجا، موجود است و گم نشدنى و به یقین چیزى همانند او نیست.»

حدیث شماره 3 باب آنکه خدا را جز به خودش نتوان شناخت کتاب توحید اصول کافی

 

منصوربن حازم گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم با مردمى مناظره کردم و به ایشان گفتم: خداى جل جلاله، بزرگوارتر و ارجمندتر و گرامی تر است از اینکه به وسیله مخلوقش شناخته شود، بلکه بندگان به سبب خدا شناخته شوند. حضرت فرمود: «خدا تو را رحمت فرماید.»

حدیث شماره 2 باب آنکه خدا را جز به خودش نتوان شناخت کتاب توحید اصول کافی

 

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) سؤال شد که پروردگارت را به چه شناختى؟ فرمودند: «به آنچه که خودش خود را برایم معرفى کرده.» عرض شد: چگونه خودش را به تو معرفى کرده؟ فرمود: «هیچ شکلی (صورتى) شبیه او نیست و با حواس درک نشود و با مردم مقایسه نشود، در عین دورى، نزدیک و در عین نزدیکى ،دور است. (با آنکه از رگ گردن به بندگانش نزدیک تر است، بندگان در نهایت پستى و او در نهایت علو است) برتر از از همه چیز است و گفته نشود چیزى برتر از اوست، جلو همه چیز است و نتوان گفت جلو دارد (پس او بودنش به معنى تقدم رتبه و علت بودن اوست نه جلو بودن مکانى) در همه چیز داخل است نه مانند داخل بودن چیزى در چیزى (بلکه به معنى احاطه علم و تدبیر و فیضش با جزاء ممکنات) از همه چیز خارج است نه مانند چیزى که از چیزى خارج باشد (بلکه به معنى شباهت نداشتن به هیچ چیز) منزه است آنکه چنین است و جز او چنین نیست، و او سر آغاز همه چیز است.»

حدیث شماره 1 باب آنکه خدا را جز به خودش نتوان شناخت کتاب توحید اصول کافی

 

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «خدا را به خدا و رسول را به رسالتش و صاحبان امر را به (آثار و اعمال او از قبیل) امر به معروف و دادگرى و نیکوکارى بشناسید.»

 

شرح:

مؤلف کتاب مرحوم کلینى (ره) فرماید: معنى سخن حضرت که فرمودند «خدا را به خدا بشناسید، این است که خدا اشخاص، انوار، جواهر و اعیان را خلق فرمود و مقصود از اعیان پیکرهاست (هر موجود جسمانى)و جواهر عبارت از ارواحند و خداى عزوجل شباهتى با جسم و روح ندارد و هیچ کس را در آفریدن روح حسّاس و درک کننده، نه دستوری بوده و نه وسیله ای و خدا در آفریدن ارواح و اجسام یکتا بوده است. پس وقتی کسی خدا را از شباهت به موجودات جسمانی و روحانی نفی کند، خدا را به خدا شناخته و وقتی او را به روح یا جسم (پیکر) یا نور تشبیه نماید، خدا را به خدا نشناخته است.

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

 

باید،دور هم جمع شویم!
دستان خالی ما،اگر کنار هم باشند؛
خورشید را،از پس پرده بیرون میکشند.

خورشیدی که
تنها درمان دردهای من وتوست

واعظ: استاد شجاعی

 

اللهم عجل لولیک الفرج

فایل صوتی



برگرفته شده از ramzehayat.ir

حدیث شماره 7 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

از امام باقر (علیه السّلام) پرسیدند: آیا سزاوار است که بگویند خداوند چیزى است. فرمودند: «آرى همین اعتراف به اینکه خدا چیزى است او را از حد تعطیل (بى‌ایمانى به خدا) و حد تشبیه (عقیده به خداى مجسم) بیرون مى‌آورد.»

حدیث شماره 6 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

قسمت سوم

 

پرسشگر گفت: خدا کیفیت (چگونگى) دارد؟ امام فرمودند: «نه، زیرا کیفیت جهت صفت و احاطه او است (چون چیزى متصف به چیزى یا محاط به چیزى باشد کیفیتى پیدا مى کند مثلا کاغذ چون به نازکى متصف شده و سفیدى بر آن احاطه دارد کیفت مخصوصى پیدا کرده ولى چون صفات خدا عین ذات او است و محاط به چیزى نیست کیفت ندارد) ولى به ناچار او از جهت تعطیل و تشبیه خارج است (نباید نفیش نمود و نه به چیزى مانندش کرد) زیرا کسی که نفیش کند منکرش گشته و ربوبیتش را رد کرده و ابطالش نموده است و هر که او را به چیز دیگرى مانند سازد او را به صفات آفریدگانش که مصنوعات او هستند و استحقاق و لیاقت ربوبیّت را ندارند منتسب کرده است. و لیکن ناچار لازم می آید که برای وی اثبات کیفیّتی نمود که غیر او مستحقّ آن نباشد و در آن کیفیّت کسی با او مشارکت نداشته باشد و جز خداوند احاطه پیدا ننماید و غیر از خدا، کسی از حقیقت آن کیفیّت نتواند علم و اطلاع حاصل کند.

سوال کننده گفت: رنج کارها را خودش متحمل می شود؟ امام فرمودند: «او برتر از این است که [مانند صنعتگران]کارها را با تصدّی خودش به عهده گیرد؛ زیرا این روش کار از صفات مخلوق است که انجام کارها براى او بدون تصدى و زحمت ممکن نیست ولى خدا مقامش عالی است، اراده و خواستش نافذ است، آنچه را اراده نماید تحقّق یابد.

 

شرح:

حاصل سخن مرحوم ملاصدرا(ره) در بیان انیت و مائیت این است که: انیت وجود خاص اشیاء است در مقابل مفهوم عام و مشترک وجود که بر همه چیز از واجب الوجود و ممکن الوجود صادق است و مفهومی است ذهنى خارج از حقیقت اشیاء، و چون از بیان امام علیه السلام معلوم شد که مفهوم عام وجود خارج از وجود خاص خداوند است سائل گفت: آیا براى خدا وجود خاصى غیر از مفهوم عام وجود هست؟ حضرت فرمود: آرى هست.

حدیث شماره 6 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

قسمت دوم

 

سوال کننده به حضرت عرض کرد: هر چیز که در ذهن گذرد مخلوق است. حضرت فرمود: «اگر چنین باشد که تو گوئى، خداشناسى از ما ساقط است. زیرا ما جز به شناختن آنچه در ذهن گذرد مکلف نیستم، بلکه ما مى گوئیم هرچیزی که به حواس درآید و درک شود و حواّس آن را محدود و تصوّر کند، مخلوق است (خالق اشیاء باید از او دو جهت ناپسندیده برکنار باشد، یکى از آن دو جهت نفى است) زیرا که نفى نبودن است و جهت دوم تشبیه است زیرا که تشبیه (مانند چیزى بودن) صفت مخلوق است که اجزایش بهم پیوستگى و هماهنگى آشکارى دارد، بنابراین چاره اى نیست جز اثبات صانع (و اعتراف به آن) به دلیل بودن آفریدگان و ناگزیری آنها از اعتراف به اینکه آنها ساخته شده اند و سازنده، جز آنها است و مانند آنها نیست؛ زیرا هر چیز که مانند آنها باشد با آنها شباهت دارد در ظاهر پیوستگى و هماهنگى پیکر و در بودن پس از نبودن و انتقال از کودکى به بزرگى و از سیاهى به سفیدى و از نیرومندى به ناتوانى و حالت های موجود و معلوم دیگری که به توضیح آنها نیازی نیست؛ چرا که روشن و موجودند.»

سائل گفت چون وجود خدا را ثابت کردى پس او را محدود ساختى (و قبلا فرمودى که خدا محدود نشود) امام فرمود: «محدودش نکردم؛ بلکه اثباتش کردم زیرا بین نفى و اثبات جایی نیست» (یعنى نتیجه استدلالات من همین قدر است که صانعى موجود است در مقابل آنها که گویند موجود نیست و استدلال من از هیچ راه دلالت بر محدود ساختن او ندارد)

سوال کننده گفت: خدا را انیت و مائیت باشد؟ امام فرمودند: «آرى، جز با انیت و مائیت چیزى ثابت نشود.» (انیت و مائیت را باید با الفاظى مانند خودى و ذاتیت معنى کرد و اصطلاح فلسفى آنرا در شرح بیان مى کنیم.)

حدیث شماره 6 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

قسمت اول

 

هشام بن حکم گوید: امام صادق (علیه السلام) به زندیقى (فرد کافر) که از او پرسید: خدا چیست؟ فرمود: «او چیزی است بر خلاف همه چیز. گفتار من برگشتش به اثبات معنایی (برای خدا) است. او چیزی است به حقیقت «چیز بودن» جز این که جسم و شکل نیست، دیده نشود، لمس نگردد و با حواس پنجگانه درک نشود. ذهن ها درکش نکنند و گذشت روزگار کاهشش ندهد و سپرى شدن زمان دگرگونش نسازد.» پرسشگر گفت: مى گوئید خدا شنوا و بیناست؟ امام فرمود: «او شنوا و بیناست؛ شنواست بى عضو گوش و بیناست بى ابزار چشم، بلکه با ذات خود می شنود و با ذات خود می بیند. اینکه می گویم: شنواست و با ذات خود می شنود، بیناست و با ذات خود می بیند، معنایش این نیست که او چیزی است و ذات چیز دیگری؛ بلکه خواستم آنچه در دل دارم به زبان آورم، چون از من پرسیدی و می خواهم به تو که پرسشگری بفهمانم (لذا باید با الفاظى که تو با آنها مأنوسى مقصودم را ادا کنم)؛ بنابراین می گویم همانا او با تمام ذاتش شنواست و معنای تمام این نیست که برای او بعضی باشد و برگشت سخنم تنها به این است که او شنوا، بینا، دانا و آگاه است بی آنکه ذات و صفت، اختلاف و کثرت پیدا کند.»

سوال کننده گفت: پس او چه باشد؟ امام فرمود: «او او ربّ و معبود و الله است. اینکه گویم: الله است، (رب است) منظورم اثبات حروف: الف، لام، هاء، راء، باء، نیست، بلکه ازگشت گفتارم به این است که خداوند چیزی است که آفریننده چیزها و سازنده آنها است و مصداق این حروف، معنایی است که با اللّه، رحمن، رحیم، عزیز و نام های دیگرش نامیده می شود و اوست معبود شکوهمند و عزّتمند.»

حدیث شماره 5 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

امام باقر (علیه السّلام) می فرمود: «همانا ذات خداوند از آفریدگانش جدا و آفریدگانش از ذات او جدایند و هرآن چه نام «چیز» اطلاق شود، آفریده شده است جز خدا و خدا آفریننده همه چیز است.»

حدیث شماره 4 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

زراره اعین گوید: که امام صادق (علیه السّلام) می فرمود: «همانا ذات خداوند از آفریدگانش خلو و جدا و آفریدگانش از ذات او جدایند و هرآن چه نام «چیز» بر او واقع شود، آفریده و مخلوق است جز خدا و خدا آفریننده همه چیز است. خجسته و منزّه است آن که چیزی مانندش نیست و او شنوا و بیناست.»

 

شرح:

علامه سید محمد حسین طهرانی رحمه اللّه گوید: ... معنای خلو (جدائی)، خلو حقیقی و بینونیّت ذاتی نیست، زیرا این موجود، مخلوق و معلول حق است و به تمام وجود خود قائم به اوست؛ و چگونه متصور است که خدا از او جدا باشد؟ و او از خدا جدا باشد؟

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

دردِ امروزِ ما کرونا نیست!
درد اصلی این است...

"بالاتر از سیاهی"

 

اللهم عجل لولیک الفرج

فایل ویدئویی

حدیث شماره 3 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «همانا ذات خداوند از آفریدگانش جدا و آفریدگانش از ذات او جدایند و هرآن چه نام «چیز» بر او صادق باشد؛ جز خدا، مخلوق است.»

حدیث شماره 2 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

حسین بن سعید مى‌گوید: از ابو جعفر دوم امام محمد تقى (علیه السّلام) پرسیدند: آیا سزاوار است که بگویند خداوند چیزى است. فرمودند: «آرى همین اعتراف به اینکه خدا چیزى است او را از حد تعطیل (بى‌ایمانى به خدا) و حد تشبیه (عقیده به خداى مجسم) بیرون مى‌آورد.»

حدیث شماره 1 باب جواز تعبیر از خدا به شیء کتاب توحید اصول کافی

 

عبد الرحمن بن ابى نجران گوید از امام جواد (علیه السلام) درباره توحید سوال کردم و گفتم: آیا می توانم خدا را به عنوان «چیز» تعقّل کنم؟ فرمودند: «آرى، ولى چیزى که حقیقتش درک نمى شود و حدى ندارد. زیرا هرچه به ذهن تو خطور کند، خدا جز او باشد. چیزى مانند او نیست و خاطرها او را درک نکنند. چگونه اندیشه ها و خاطرها او را درک کنند در صورتی که خلاف آنچه در خرد گنجد و در خاطر نقش بندد، می باشد؟ درباره خدا تنها همین اندازه به خاطر گذرد: «چیزی که حقیقتش درک نشود و حدى ندارد.»»

حدیث شماره 6 باب پیدایش جهان و اثبات پدید آورنده آن کتاب توحید اصول کافی

 

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «خلقت پروردگار، غالب؛ سلطنت پروردگار، قاهر؛، شکوه پروردگار، ظاهر؛ نور پروردگار، مسلط؛ دلیل پروردگار، صادق؛ اعترافى که از زبان بندگان گذرد؛ آنچه پیغمبران آورده اند و آنچه بر بندگان نازل شده، این همه، بر صاحبان بینش کافی است که رهنمون به پروردگار باشد.»

 

شرح :
در این حدیث شریف هشت چیز از آثار قدرت پروردگار و صفات او ذکر شده است که خردمند در آنها بیندیشد و پروردگار خویش بشناسد و در هر یک از پنج قسمت اول ممکن است کلمه سوم را صفت کلمه اول قرار داد و در هر یک معنى مناسبى لحاظ کرد.

حدیث شماره 5 باب پیدایش جهان و اثبات پدید آورنده آن کتاب توحید اصول کافی

 

هشام بن حکم گوید: قسمتى از سخن امام صادق علیه السلام به کافری که خدمتش رسید این بود: «اینکه گوئى خدا دوتاست، از سه صورت خارج نیست؛ یا هر دو قدیم و توانایند، یا هر دو ضعیف یا یکى قوى و دیگرى ضعیف است. اگر هر دو توانا و نیرومندند، پس چرا یکى از آنها دیگرى را نابود نمی کند تا در اداره جهان مستقل و تنها باشد (زیرا خدا باید فوق همه قدرت ها باشد و اگر قدرتى در برابرش یافت شود نشانه عجز و ناتوانى است) و اگر یکى را قوى و دیگرى را ضعیف پندارى گفتار ما ثابت شود که خداى یکى است به دلیل ناتوانى و ضعفى که در دیگرى آشکار است (و اگر هر دو ضعیف باشند پیداست که هیچیک خدا نخواهد بود). اگر بگویى خدا دوتاست، بیرون از این نیست که یا هر دو در تمام جهات برابرند یا از تمام جهات مختلف و متمایزند، چون ما امر خلقت را منظم و فلک را در گردش و تدبیر جهان را یکسان و شب و روز و خورشید و ماه را مرتب و منظم می بینیم، درستى کار و تدبیر و هماهنگى بین آن دلالت کند که تدبیرکننده یکى است. افزون بر این، اگر ادعای دو خدا کنی، بر تو لازم است به امتیازی میان آنها قائل شوی تا دوتا بودن آنها درست شود؛ بنابراین آن امتیاز و فرجه، خدای سوّمی قدیمی بین آن دو گردد؛ پس سه خدا گردن گیرت شود و اگر سه خدا ادّعا کنی، بر تو لازم می آید آنچه در دو خدا گفتیم که بین آنها فاصله باشد؛ آن گاه خدایان پنج می شوند و همین طور در شماره بالا می رود و عدد خدایان روی به فزونی گذارد و شماره آنها پایان ناپذیر می گردد.» هشام گوید از جمله سؤال آن فرد کافر این بود که گفت. دلیل بر وجود خدا چیست؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: « وجود ساخته دلالت دارد بر اینکه سازنده ای آنها را ساخته است. مگر نمی دانی که وقتی ساختمان افراشته و استواری می بینی، یقین می کنی که سازنده ای داشته است، اگرچه آن سازنده را ندیده و مشاهده نکرده باشی.» زندیق گفت خدا چیست؟ امام فرمود: «خداوند چیزی است بر خلاف همه چیز؛ گفته من برگشتش به اثبات معنایی (برای خدا) است و اینکه او چیزی است به حقیقت «چیزی بودن»، جز این که جسم و شکل نیست، دیده نشود، لمس نگردد، به هیچ یک از حواس پنجگانه درک نشود: خیالدها او را در نیابند، و گذشت زمان کاهشش ندهد و دگرگونش نسازد.»

حدیث شماره 4 باب پیدایش جهان و اثبات پدید آورنده آن کتاب توحید اصول کافی

قسمت دوم

 

او باز گشت و گفت: مرا به معبودم راهنمائى کن و نامم مپرس حضرت به او فرمود: «بنشین، در آنجا» یکى از کودکان امام (علیه السلام) تخم مرغى در دست داشت و با آن بازى مى کرد. حضرت به او فرمود: «این تخم مرغ را به من بده.» آن را به حضرت داد. امام (علیه السلام) فرمود: «اى دیصانى! این تخم‌مرغ قلعه‌اى است در بسته، پوست کلفتى دارد و زیر پوست کلفت، پوست نازکی است و زیر آن پوست نازک، طلایی روان و نقره ای آب شده است که نه طلای روان با نقره آب شده درآمیزد و نه نقره آب شده با طلای روان درهم شود و به همین حال باقی است و نه مصلحی بیرون آمده تا بگوید من آن را اصلاح کردم و نه مفسدی به درون آن رفته تا بگوید من آن را تباه کردم. معلوم نیست براى تولید نر آفریده شده یا ماده؛ ناگاه مى شکافد و مانند طاووس رنگارگ بیرون مى دهد تو براى آن مدبرى درک مى‌کنى‌؟» دیصانى مدتى سر بزیر افکند و سپس گفت: گواهى دهم که معبودى جز خداى یگانه بى شریک نیست و اینکه محمد بنده و فرستاده اوست و تو امام و حجت خدائى بر مردم و من از حالت پیشین توبه گزارم.