حکمت 312 نهج البلاغه: زمان انجام مستحبات
(علمى، عبادى)
وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ.
و درود خدا بر او، فرمود: دلها (ى انسانها) گاه روى مى آورد (و پرنشاط است) و گاه پشت مى کند (و بى نشاط است). آنگاه که روى مى آورد آن را به انجام نوافل و مستحبات نیز وادار کنید و آنگاه که پشت مى کند و بى نشاط است تنها به انجام فرائض و واجبات قناعت نمایید.
شرح حکمت:
پرداختن به مستحباتى که انسان آن را بر خودش تحمیل کند و هیچ حضور قلب و نشاطى در آن نباشد سبب ارتقاء روح و قرب به پروردگار و وصول به اهداف عالى نخواهد شد و چه بسا اگر مستحبات را در چنین حالى به خود تحمیل کند هم به واجبات ضرر بزند و هم حالت تنفر از مستحبات براى او حاصل شود که هر دو ضایعه بزرگى است. به بیان دیگر، روح عمل، حضور قلب و توجه به خدا و اخلاص است و این در حالى حاصل مى شود که انسان نشاط عبادت داشته باشد و به هنگام کمبود نشاط حضور قلب نیز آسیب مى پذیرد.
ازاینرو در آیه دوم سوره «ملک» مى خوانیم: «آنکس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى کنید، و او شکست ناپذیر وبخشنده است». در این آیه شریفه به حُسن عمل اهمیت داده شده است، نه به کثرت عمل. به همین دلیل امام صادق علیه السلام در حدیثى به این نکته توجه داده و مى فرمایند: «منظور این نیست که عمل فرد بیشتر باشد، بلکه مقصود آن است که کدامیک صحیح تر و کاملتر عمل مى کنید».
حکیمانه در حکمت 278 نیز امام فرمودند: «عمل کمى که با نشاط آن را تداوم بخشى امیدوار کننده تر از عملى است که بسیار و خسته کننده است».
در نامه 69 امیرمؤمنان على علیه السلام به «حارث همدانى» مى فرمایند: «در انجام عبادت، نفس خود را بفریب (و آن را رام ساز) و با آن مدارا کن و خویشتن را بر آن مجبور نساز، بلکه بکوش آن را در وقت فراغت و بانشاط به جا آورى مگر فرایضى که بر تو مقرر شده است که در هر حال باید آنها را انجام دهى و در موقعش مراقب آن باشى.»