حکمت 339 نهج البلاغه: قدرت و حاکمیّت اندیشه
(سیاسى)
وَ قَالَ (علیه السلام): صَوَابُ الرَّأْیِ بِالدُّوَلِ یُقْبِلُ بِإِقْبَالِهَا وَ یَذْهَبُ بِذَهَابِهَا.
و درود خدا بر او، فرمود: استوارى رأى (حکم، اندیشه) با کسى است که قدرت و دارایى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت کردن آن روى بر تابد.
شرح حکمت:
براى این گفتار امام علیه السلام چند تفسیر وجود دارد : نخست اینکه تا انسان آراء صحیح و درستی نداشته باشد نمى تواند حکومت خوبى تشکیل دهد؛ مدیریت هاى عالى و قوى سرچشمه حکومت هاى نیرومند و صالح است همراه این مدیریت ها آن حکومت ها شکل مى گیرد و با از بین رفتن آن، حکومت ها رو به زوال مى نهند.
تفسیر دیگر اینکه رأى صحیح به هنگام قدرت حاصل مى شود، زیرا افراد قوى و نیرومند براى حفظ قدرت خود مى کوشند تا صحیح ترین راه را انتخاب کنند در حالى که افراد ضعیف و ناتوان آمادگى روحى براى گرفتن تصمیم هاى صحیح ندارند، از اینرو با حصول قدرت، رأى درست مى آید و با پشت کردن قدرت، رأى درست هم از دست مى رود.
تفسیر سوم اینکه چون افراد به قدرت مى رسند هر نظرى اظهار دارند از سوى اطرافیان متملق و چاپلوس، نظرى صحیح و صواب معرفى مى شود، هرچند باطل باشد و به عکس هنگامى که قدرت از دست برود گروهى ظاهربین صائب ترین نظرها را نیز انکار مى کنند. شبیه همین معنا در کلام دیگرى از مولا امیرمؤمنان علیه السلام در غررالحکم آمده است: «دولت و قدرت، خطاى صاحب آنرا صواب(درست) جلوه مى دهد و صواب بر ضد آن را خطا مى شمارد.»