حکمت 364 نهج البلاغه: سوال بیهوده نکردن
(علمى)
وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَسْأَلْ عَمَّا لَا یَکُونُ فَفِی الَّذِی قَدْ کَانَ لَکَ شُغُلٌ.
این حکمت را مفسران به دو صورت معنی کرده اند؛ و (درود خدا بر او،) فرمود:
۱-درباره آنچه تحقق یافتنی نیست سوال مکن چرا گه در آنچه تحقق یافته به اندازه کافی اسباب دل مشغولی تو وجود دارد.
۲-از آنچه هنوز رخ نداده، مپرس، که آنچه رخ داده براى مشغول ساختن تو کافى است.
شرح حکمت:
سؤال باید درباره امورى باشد که مربوط به حیات مادى یا معنوى انسان است و امورى که امکان تحقق در آن تصور شود. اما اگر کسى خود را به سؤالاتى درباره امور غیر ممکن یا بسیار نادر مشغول کند، از مسائل مهم زندگى بازمى ماند. مثلا سؤالى که اشعث بن قیس از امام على(علیه السلام) کرد و گفت: تعداد موهاى سر من چقدر است؟ یا اموری وجود دارد که وقت آن فرا نرسیده است و عجله کردن درمورد آن صحیح نیست مانند آنچه در قرآن مجید در داستان خضر و موسى(علیهما السلام) آمده است که خضر(علیه السلام) از موسى(علیه السلام) عهد گرفته بود که اگر امور عجیبى از خضر(علیه السلام) دید عجله در سؤال نکند و بگذارد تا او به موقع آن را پاسخ گوید. همچنین سؤال کردن درباره امورى که تکلیف انسان را سنگین مى کند در حالى که اگر درباره آن سؤال نشود خداوند براى آن مؤاخذه نمى کند.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «علم، گنجینه است و کلید این گنجینه ها سؤال است بنابراین سؤال کنید; خدا رحمت کند شما را زیرا چهار گروه درمورد سؤال اجر و پاداش الهى دارند: سؤال کنندگان، پاسخ گویان، شنوندگان و کسانى که آن ها را دوست دارند.»