حکمت 398: یاد مرگ و دوری از فخر و تکبر
(اخلاقى، اعتقادى)
وَ قَالَ (علیه السلام): ضَعْ فَخْرَکَ وَ احْطُطْ کِبْرَکَ وَ اذْکُرْ قَبْرَکَ.
و درود خدا بر او، فرمود: فخر فروشى را کنار بگذار، تکبّر و خود بزرگ بینى را رها کن و به یاد مرگ باش.
شرح حکمت:
قرآن مجید مى فرماید: «در روى زمین متکبرانه راه مرو زیرا تو نه زمین را مى توانى زیر پاى خود پاره کنى و نه قامت خود را به بلنداى کوه ها برسانى. (37 اسرا)» نیز در ضمن نصایح لقمان مى خوانیم: «(پسرم!) با بى اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغرورِ خیال پردازى را دوست ندارد. (18 لقمان)»
امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرمایند: «مردم را دو چیز هلاک کرده است: ترس از فقر (که موجب دست زدن به کارهاى خلاف مى شود) و فخرفروشى.»
امام زین العابدین(علیه السلام) در ضمن دعاى مکارم الاخلاق از خداوند چنین تقاضا مى کنند: «خداوندا! اخلاق برجسته را به من ارزانى کن و از فخرفروشى مرا مصون دار.»
کتاب کافى در روایتى از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) نقل مى کند که فرمودند: «کسى که به اندازه سنگینى ذره اى از تکبر در قلب او باشد وارد بهشت نمى شود.»
قرآن مجید مى فرماید: «آن سراى آخرت را (تنها) براى کسانى قرار مى دهیم که اراده برترى جویى در زمین و فساد ندارند; و عاقبت نیک براى پرهیزکاران است! (83 قصص)»
امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرمایند: «مرگ، هم طلب کننده است هم مطلوب (براى اولیاء الله)، نه کسى که از آن فرار نکند مى تواند بر آن چیره شود و نه کسى که فرار مى کند؛ بنابراین براى بعد از مرگ خود چیزى بفرستید و اعتماد به زندگى نکنید زیرا هیچ گونه راه فرارى از مرگ نیست شما اگر شهید نشوید به مرگ طبیعى مى میرید ولى سوگند به کسى که جان على به دست اوست هزار ضربه شمشیر بر سر، آسان تر است از مردن در بستر»