حکمت ۴۴۲ نهج البلاغه: بهترین شهر برای زندگی
(اجتماعی)
وَ قَالَ(علیه السلام): لَیْسَ بَلَدٌ بِأَحَقَّ بِکَ مِنْ بَلَدٍ خَیْرُ الْبِلَادِ مَا حَمَلَکَ.
و درود خدا بر او، فرمود: هیچ شهرى براى تو سزاوارتر از شهر دیگر نیست; بهترین شهرها شهرى است که تو را پذیرا شود (و وسیله آرامش و پیشرفت تو را فراهم کند).
شرح حکمت:
روایات متعددى وجود دارد که نشان مى دهد عشق و علاقه به وطن و زادگاه ازنظر اسلام پسندیده است. امام سجاد(علیه السلام) می فرماید: «از سعادت انسان این است که محل کسب و کار او در شهر خودش باشد و دوستانى صالح و درستکار و فرزندانى که از آن ها کمک بگیرد داشته باشد.»
این عشق و علاقه نباید چنان افراطى باشد که انسان را در وطنش نگه دارد هرچند به فقر و ذلت و عقب ماندگی کشیده شود و یا دینش بر باد برود. در چنین مواقع هجرت کار بسیار پسندیده اى است. همان گونه که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نیز با همه علاقه اى که به مکه به عنوان زادگاه و کانون خانه خدا داشت آن را در شرایط خاصى رها کرد و به مدینه آمد و اسباب پیشرفت اسلام در آن جا به سرعت فراهم شد.
قرآن مجید می فرماید: «اى بندگان من که ایمان آورده اید! زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید (و در برابر فشارهاى دشمنان تسلیم نشوید و در چنین شرایطى هجرت کنید) (۵۶ عنکبوت)»