حدیث شماره ۱۲ کتاب عقل و جهل اصول کافی
قسمت سوم
... اى هشام سپس کسانى را که تعقل نمى کنند نکوهش نموده و فرموده «و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند نازل کرده است پیروى کنید، گویند خیر، ما از آنچه نیاکانمان را بر آن یافته ایم پیروى مى کنیم آیا اگر نیاکانشان چیزى نیندیشیده و راهى نیافته باشند [باز هم از آنان پیروى مى کنند؟] (170 بقره)» و فرموده «مثال (تو) در دعوت کافران مثال کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا می زند، ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند) این کافران (در حقیقت) کر و لال و نابینا هستند و لذا چیزی نمی فهمند! (171 بقره)» و فرموده «و برخی از آنان به تو گوش می دهند [ولی گویا نمی شنوند] آیا تو می توانی کران را گرچه اندیشه نمی کنند، بشنوانی؟ (42 یونس)» و باز فرموده «آیا گمان می کنی بیشتر آنان [سخن حق را] می شنوند، یا [در حقایق] می اندیشند؟ آنان جز مانند چهارپایان نیستند، بلکه آنان گمراه ترند! (44 فرقان)» و فرمود «همه آنان [به صورت متحد و یک پارچه] با شما نمی جنگند مگر در آبادی هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها، دلاوری آنان میان خودشان شدید است [ولی از رویارویی با شما می ترسند]، آنان را متحد و هم دست می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی کنند. (14 حشر)» و فرموده «و خود را فراموش مى کنید با اینکه شما کتاب [خدا] را مى خوانید آیا [هیچ] نمى اندیشید. (44 بقره)»...