حدیث شماره 4 باب بودن و مکان کتاب توحید اصول کافی
یهود اطراف رأس الجالوت (عالم بزرگ یهود) جمع شده و به او گفتند این مرد عالم است (مقصودشان امیرالمؤمنین علیه السلام بود) ما را نزد او ببر تا از او سؤال کنیم، آنگاه نزدش آمدند. به آنها گفته شد حضرت در خانه خویش است، منتظر شدند تا بیرون آمد. رأس الجالوت عرض کرد آمده ایم از شما پرسشى کنیم. فرمودند: «اى یهودى! هر چه از ذهنت می گذرد بپرس.» گفت از پروردگارت مى پرسم که از چه زمانى بوده است؟ فرمودند: «خداوند بدون پدید آمدن و بدون چگونگی بوده است. او همیشگى است، بدون کمیت و کیفیت زمانی، چیزى پیش از او نبوده و او پیش از پیش بوده بی آنکه پیشی باشد. او پایان و نهایتى ندارد، پایان از او منقطع است و او پایان هر پایان است. رأس الجالوت گفت بیائید برویم که او از آنچه هم درباره اش گویند، دانشمندتر است.
حدیث شماره 4 باب بودن و مکان کتاب توحید اصول کافی
یهود اطراف رأس الجالوت (عالم بزرگ یهود) جمع شده و به او گفتند این مرد عالم است (مقصودشان امیرالمؤمنین علیه السلام بود) ما را نزد او ببر تا از او سؤال کنیم، آنگاه نزدش آمدند. به آنها گفته شد حضرت در خانه خویش است، منتظر شدند تا بیرون آمد. رأس الجالوت عرض کرد آمده ایم از شما پرسشى کنیم. فرمودند: «اى یهودى! هر چه از ذهنت می گذرد بپرس.» گفت از پروردگارت مى پرسم که از چه زمانى بوده است؟ فرمودند: «خداوند بدون پدید آمدن و بدون چگونگی بوده است. او همیشگى است، بدون کمیت و کیفیت زمانی، چیزى پیش از او نبوده و او پیش از پیش بوده بی آنکه پیشی باشد. او پایان و نهایتى ندارد، پایان از او منقطع است و او پایان هر پایان است. رأس الجالوت گفت بیائید برویم که او از آنچه هم درباره اش گویند، دانشمندتر است.