رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب فضل علم» ثبت شده است

حدیث شماره 7 باب کلیات توحید کتاب توحید اصول کافی

قسمت سوم

 

... در انجام وظیفه خود که شنیدن و فرمان بردن و خیرخواهى خالصانه و همیاری نیکو است، به طور جد بکوشید و با جدا نشدن از راه راست و ترک کارهاى زشت خود را یارى کنید. حق را میان خود جاری سازید و به خاطر من با آن یکدیگر را یاری کنید، و دست ستمگر نادان را ببندید و امر به معروف و نهی از منکر نمایید. اهل فضل را قدر شناسید، خدا ما و شما را در راه هدایت نگه دارد و بر جاده تقوى پابرجایمان دارد، براى خود و شما از خدا آمرزش مى طلبم.»

حدیث شماره 4 باب پدید آمدن نام ها کتاب توحید اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «اسم خدا غیر خود اوست و هر آنچه نام «چیز» بر آن صدق نماید، مخلوق است جز خدا و اما آنچه با زبان تعبیر شود (کلمه الله که به زبان آید) یا با دست‌ها انجام گیرد (با خط نوشته شود) آن مخلوق است و خدا مقصودى از مقاصد او است (یعنى آنکه لفظ «الله» را گوید یا نویسد مقصودش ذات خداست که به وسیله لفظ و خط به او متوسل مى شود. لفظ «الله» یکى از علامات به سوى خداست.) زیرا هدف توصیف می شود و هرچیز که توصیف گردد، ساخته شده است، ولى سازنده همه چیز به هیچ حدى که قابل ذکر باشد توصیف نشود. پدید آورده نشده تا چگونگى پدید آمدنش با ساخته شده ای جز او شناخته شود. مردم در شناخت او به هر پایانی که رسند، او جز آن است. کسی که این حقیقت را بفهمد، نلغزد. این است توحید خالص، با اجازه خدا آن را بجوئید (نگهدارید) و باور کنید و درست بفهمید. هر که گمان کند خدا را با حجاب یا شکل یا مثال شناخته است، مشرک است زیرا که حجاب و مثال و شکل، غیر خود اوست زیرا او یگانه و یکتاست، پس چگونه او را شناخته باشد کسى عقیده دارد او را به غیر او شناخته است. کسی که خدا را به خدا شناسد او را شناخته است و کسى که او را به خود او نشناسد او را نشناخته است بلکه غیر او را شناخته، میان خالق و مخلوق چیز دیگرى نیست (چیزى نیست که نه خالق باشد نه مخلوق) خدا خالق همه چیز است بدون ماده و مایه. و خدا با نام‌هایش نامیده و خوانده شود، او غیر نام‌هایش و نام‌هایش غیر اوست.

 حدیث شماره ١ باب دیگری که از باب اول است کتاب توحید اصول کافی

 

محمد مسلم گوید امام باقر (علیه السّلام) درباره صفت قدیم (بودن خدا) فرمود: «همانا خداوند یگانه، بی‌نیاز است و همه به او نیازمند.  یکتا معناست و معانی زیاد و مختلفی ندارد.» عرض کردم مردمى از اهل عراق معتقدند که او می‌شنود به‌وسیله غیر آنچه می‌بیند و می‌بیند به‌وسیله غیر آنچه می‌شنود. فرمود:«دروغ گفتند و از دین منحرف شدند و خدا را تشبیه کردند. خدا برتر از آن است خدا شنوا و بیناست، می‌شنود به آنچه می‌بیند و می‌بیند به آنچه می‌شنود» عرض کردم عقیده دارند که خدا بینا است با همان معنایی که آن‌ها از بینایی می‌فهمند. فرمود:«خداوند برتر است. هر چیز که صفت آفریده دارد به عقل آید و خداوند چنین نیست.» (معنائی که آن‌ها از بینائى تعقل می‌کنند این است که دیدن با عضوى مانند چشم صورت گیرد. و قوه بینائى انسان غیر از خود انسان است ولى بینائى خدا این‌گونه نیست زیرا اولاً خدا از عضو و ترکیب منزه است و ثانیاً قوه بینائى او هم عین ذات خود اوست.)​​​​​​

حدیث شماره 12 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «سنت دو گونه است: سنت واجب که عمل به آن هدایت و ترکش گمراهى است، و سنت غیر واجب که عمل به آن فضیلت است و ترک آن گناه به شمار نمی آید.»

شرح:

توضیح دو معنى اخیرى که براى «سنت» در حدیث ششم گفته شد در اینجا مناسب است زیرا که سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گاهى امر به عمل واجب است و گاهى امر به عمل مستحب و همچنین عمل خود آن حضرت گاهى انجام عمل واجبى است و گاهى انجام عمل مستحب. کتاب فضل علم به پایان رسید و الحمدلله رب العالمین و صلى الله على محمد و آله الطاهرین.

حدیث شماره 11 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «هر که از سنت تجاوز کند، باید به سنت برگردد.»

حدیث شماره 10 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امام باقر علیه السلام فرمود: «هر کسى را جوشش و آرامشی است، آنکه آرامشش به سوى سنت باشد هدایت یافته و آنکه آرامشش به سوى بدعت باشد گمراه گشته است.»

 

شرح :

هر کسى براى اخذ دین درست و روش عملى خویش ابتدا در تکاپو و تلاش و جوشش است به هر درى سرى می زند و از هر کسى چیزى مى شنود تا بالاخره روش ثابتى براى خود اخذ مى کند و دلش آرامش و سکون مى یابد، کسى که نتیجه تلاش و جوشش اخذ سنت و روش پیغمبر باشد و در آنجا آرامش دل یابد هدایت یافته است و آن که حاصل تکاپویش اتخاذ روش بدعت باشد گمراه است و ممکن است مراد به جوشش زمان جوانى و نشاط شباب و مراد به آرامش هنگام پیرى و فرتوتى باشد.

حدیث شماره 9 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هیچ گفتارى جز با عمل ارزشی ندارد و هیچ گفتار و عملى جز با نیت ارزش ندارد هیچ گفتار و عمل و نیتى جز با موافقت با سنت ارزش ندارد.»

حدیث شماره 8 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

ابان بن تغلب گوید: از امام باقر (علیه السلام) مسأله اى پرسیده شد و حضرت پاسخ فرمود. مرد پرسشگر گفت: فقها چنین نگویند. امام فرمودند: «واى بر تو! تو هرگز فقیهى دیده اى؟! فقیه راستین، زاهد در دنیا، مشتاق آخرت و چنگ زننده به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است.»

حدیث شماره 7 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امام سجاد (علیه السلام) فرمود: همانا بهترین اعمال نزد خدا، آن است که طبق سنّت عمل شود هرچند اندک باشد.

حدیث شماره 6 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمود: «کسی که با قرآن و سنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مخالفت کند، کافر است.»

 

شرح:

کلمه «سنت» در معانى بسیارى به کار می رود مانند: 1- طریقه موافق دین در مقابل بدعت 2- مستحب مقابل واجب 3- حدیث و خبری که از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیده است 4- روش عملى پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم). و اینجا دو معنى اخیر مناسب است .

حدیث شماره 5 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در منا خطبه ای خواند و فرمود: «اى مردم، آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، پس آن گفته من است، و آنچه از طرف من به شما رسید و مخالف قرآن بود، آن گفته من نیست.»

حدیث شماره 4 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «حدیثى که با قرآن موافقت نکند دروغی خوش نماست.»

حدیث شماره 3 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «هر چیزى باید به قرآن و سنت ارجاع شود و هر حدیثى که موافق قرآن نباشد دروغی است خوش نما.»

حدیث شماره 2 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

ابن ابى یعفور گوید از امام صادق (علیه السلام) درباره اختلاف حدیث پرسیدم که آن را روایت کند کسى که به او اعتماد داریم و کسى که به او اعتماد نداریم (و در مضمون مختلف باشند) امام فرمودند: «چون حدیثى به دست شما رسید که از قرآن یا فرمایش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر آن گواهى یافتید به آن عمل کنید و گرنه براى آورنده اش سزاوارتر است. (شما نپذیرید و به کسى که نقل مى کند برگردانید.)»

حدیث شماره 1 باب اخذ به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شواهد قرآن کتاب فضل علم اصول کافی

 

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «براى هر امر حقى، حقیقى موجود است (که به سوى آن حق رهبرى مى کند) و برای هر امر درستى، نورى است، پس آنچه موافق قرآن است عمل کنید و آنچه مخالف قرآن است ترک نمائید (زیرا قرآن نور و حقیقت است که مردم را به حق و صواب دلالت می کند.)

حدیث شماره 10 باب اختلاف حدیث کتاب فضل علم اصول کافی

قسمت دوم

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:«... و همانا امور بر سه قسم اند: 1- امرى که درستى و هدایت آن روشن است و باید پیروى شود. 2- امرى که گمراهیش روشن است و باید از آن دوری شود. 3- امرى که مشکل و مشتبه است و باید برای دریافت حقیقت به خدا و رسولش ارجاع شود. پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) فرموده است: «حلالى است روشن و حرامى است روشن و در میان آنها امورى است مشتبه (پوشیده و نامعلوم) کسى که امور مشتبه را رها کند از محرمات نجات یابد و هر که مشتبهات را اخذ کند مرتکب محرمات گردد و ندانسته هلاک شود.»» گفتم اگر هر دو حدیث مشهور باشند و معتمدین از شما روایت کرده باشند؟ فرمودند: «باید توجه شود، هر کدام مطابق قرآن و سنت و مخالف عامه باشد، به آن عمل شود، و آنکه مخالف قرآن و سنت و موافق عامه باشد رها شود.» گفتم: قربانت شوم، به من بفرمائید اگر هر دو فقیه حکم را از قرآن و سنت بدست آورده باشند، ولى یکى از دو خبر را موافق عامه و دیگرى را مخالف عامه بیابیم، به کدامیک أعمل شود؟ فرمود: «آنکه مخالف عامه است حق است. »گفتم فدایت شوم، اگر هر دو خبر موافق دو دسته از عامه باشد؟ فرمود: «هرکدام بیشتر مورد میل حاکمان و قاضیانند ترک شود و به دیگرى عمل شود.» گفتم: اگر حاکمان عامه به هر دو خبر با توافق نظر دهند؟ فرمودند: «چون چنین شد صبر کن تا امامت را ملاقات کنى، زیرا توقف در نزد شبهات از افتادن به هلاکت، بهتر است.»

حدیث شماره 10 باب اختلاف حدیث کتاب فضل علم اصول کافی

قسمت اول

 

عمر بن حنظله گوید از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: دو نفر از خودمان راجع به وام یا میراثى دعوا دارند و نزد سلطان و قاضیان وقت برای محاکمه مى روند، این عمل جایز است؟ امام فرمودند: «هرکس در موضوعى حق یا باطل نزد آن ها به محاکمه رود، چنان است که نزد طاغوت به محاکمه رفته باشد و آنچه طاغوت برایش حکم کند، چنان است که مال حرامى را مى گیرد، اگر چه حق مسلم او باشد؛ زیرا آن را به حکم طاغوت گرفته است در صورتى که خداوند دستور داده به طاغوت کفر ورزند. خداى تعالى فرماید: « می خواهند داوری میان خود را به سوی طاغوت ببرند، با آنکه قطعا فرمان یافته اند که بدان کفر ورزند. (60 نساء)»» عرض کردم: پس چه کنند؟ امام فرمودند: «به شخصى از خود شما بنگرندکه حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما نظر افکند و احکام ما را بفهمد. به داوری او خرسند شوند همانا من چنین کسی را بر شما حاکم و داور قرار می دهم، اگر طبق دستور ما حکم داد و یکى از آنها از او نپذیرفت، همانا حکم خدا را سبک شمرده و ما را رد کرده است و آنکه ما را رد کند خدا را رد کرده و چنین کسی در مرز شرک به خدا قرار دارد.» عرض کردم: اگر هر کدام از آنها مردى از یاران ما براى داورى انتخاب کرد که توجه به حقوق آنها داشته باشند و آنها در داورى اختلاف کردند و اساس اختلاف آنها بخاطر حدیثى است که از شما نقل مى‌کنند. امام فرمودند: «حکم درست آنست که عادلتر و فقیه تر و راستگوتر در حدیث و پرهیزکارتر آنها صادر کند و به حکم آن دیگری اعتنا نشود.» گفتم: اگر هر دو نزد یاران ما عادل و پسندیده باشند و هیچ یک بر دیگرى برتری نداشته باشد، چه کنند؟ امام فرمودند: «به حدیثی توجّه شود که از ما در آن موضوع نقل شده و به وسیله آن حکم داده اند و مورد اتفاق اصحاب است. به آن حدیث عمل شود و حدیثی که تنها و نامشهور نزد یاران است رها شود؛ زیرا آن چه مورد اتفاق می باشد، تردیدناپذیر است....»

حدیث شماره 9 باب اختلاف حدیث کتاب فضل علم اصول کافی

 

ابن خنیس گوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: اگر حدیثى از امام سابق و حدیثی برخلافش از امام بعد به دستمان رسد به کدامیک عمل کنیم؟ فرمودند: «به یکى از آن دو عمل کنید تا از امام زنده بیانى رسد؛ و چون از امام زنده بیانى رسید به آن عمل کنید، سپس فرمود: به خدا ما شما را به راهى در آوریم که در وسعت باشید و در روایتی دیگر است: به حدیث تازه تر عمل کنید.

حدیث شماره 8 باب اختلاف حدیث کتاب فضل علم اصول کافی

 

راوى می گوید امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «بگو بدانم. اگر من امسال حدیثى به تو گویم و سال آینده که نزد من آمدى، خلاف آن را به تو بگویم ،به کدام یک از دو حدیث عمل مى کنى؟» عرض کردم به دومى عمل می کنم. فرمودند: «خدا تو را رحمت کند.»

حدیث شماره 7 باب اختلاف حدیث کتاب فضل علم اصول کافی

 

سماعه گوید از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: فردی است که دو نفر از هم مذهبانش نسبت به مطلبى دو روایت مختلف برایش نقل مى کنند، یکی به کاری دستور می دهد و دیگر از همان کار بازمی دارد، او چه کند؟ امام فرمودند: «تأخیر بیاندازد تا آن کسی را که به واقع خبر مى دهد را ملاقات کند، و تا زمان ملاقاتش مختاراست.» و در روایت دیگر است: «به هرکدام از آن دو از روی فرمانبری (تسلیم) عمل کنی، رواست.»