رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب فضل علم» ثبت شده است

حدیث شماره 2 باب نهی از ندانسته گویی کتاب فضل علم اصول کافی


ابن حجاج گوید حضرت صادق به من فرمود: از دو صفت بپرهیز که هر کس هلاک شد از آن جهت بود: بپرهیز از اینکه طبق رأى و نظر خویش به مردم فتوى دهى یا به آنچه نمیدانى عقیده دینى پیدا کنى.

حدیث شماره ۱ باب نهی از ندانسته گویی کتاب فضل علم اصول کافی

مفضل گوید امام صادق علیه السلام به من فرمود: تو را باز مى دارم از دو صفت که هلاک مردان در آن است، باز مى دارمت از اینکه با روش باطلى دیندارى کنى و ندانسته به مردم فتوى دهى.

حدیث شماره ۴ باب بذل علم کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السلام فرمود: عیسى علیه السلام میان بنى اسرائیل ایستاد و گفت: اى بنى اسرائیل حکمت را به نادانان نگوئید که به ایشان ستم کرده باشید و از اهل حکمت آن را بازندارید که به آنها ستم کرده باشید. (مقصود از حکمت حقایق و دقایق دین است که هر مغزى تحمل درک آن ندارد.)

حدیث شماره ۳ باب بذل علم کتاب فضل علم اصول کافی

امام باقر علیه السّلام فرمود:زکات دانش، آموختن آن به مردم است.

شرح:

از آنجا که از علم تعبیر به نور شده و معصومین فرموده‌اند:«علم نورى است که خداوند به هرکس که لایق بداند در قلب و دلش نور علم قرار مى‌دهد» از این‌رو اسلام براى مقام معلم که گسترش‌دهنده علم‌اند جایگاه ویژه‌اى قرار داده و قرآن مدال پرافتخار آموزگارى را براى نخستین بار به پیامبر مى‌دهد و مى‌فرماید: «خداوند بر بندگان مؤمن خود منت گذاشت،زیرا پیامبرى از جنس خودشان برانگیخت تا آیات الهى را بر آنها بخواند و قرآن و حکمت را به آنها بیاموزد. (۱۶۴ آل عمران)» از این‌رو مى‌دانیم که همه مسلمانان وظیفه‌ مندند که بیسوادان را باسواد نموده و ناآگاهان را به مسائل زندگى آگاه سازند.

حدیث شماره ۲ باب بذل علم کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق در باره این آیه «با بی اعتنائی از مردم روی مگردان (۱۹ لقمان)» می فرمایند: باید همه مردم از نظر علم پیشت مساوى باشند (و از نظر آموختن بین دانش‌آموزانت فرق نگذارى.)

حدیث شماره ۱ باب بذل علم کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمود:در کتاب على علیه السّلام است که خدا از نادانها براى کسب دانش پیمان نمى‌گیرد تا از دانشمندان پیمان بگیرد که به نادانها دانش بیاموزند زیرا دانش مقدم بر جهل است.

حدیث شماره ۹  باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی


امام باقر علیه السّلام فرمود: مذاکره علم، درس است و درس نماز، خوبى است.

شرح:
مى‌دانیم همانطور که بدن ما با تماس با بیرون آلوده و کثیف مى‌شود و نیاز به شستشو دارد قلب و دل انسان هم با دنیاى بیرون با شنیدن سخنان نامناسب و صحنه ‌هاى آلوده زنگار مى‌ گیرد که بهترین دارو براى شستشو و جلا دادن به آن پندهاى امامان معصوم است که خود اهل عمل بوده ‌اند، از این‌رو در تاریخ مى‌بینیم کسانى که دچار زنگار قلبى و روحى بوده ‌اند و هیچ قدرت و نیرویى قادر به کنترل آنها نبوده آیه ‌اى از قرآن یا کلامى از معصوم آنها را از خواب بیدار ساخته و نور حق در قلبشان تابیده و از راه باطل بازگشته ‌اند مانند فضیل بن عیاض، سردسته راهزنان و دزدان، که با شنیدن این آیه متحول شد. آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤ منان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد؟ (۱۶ حدید)»

حدیث شماره ۸ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله و سلم فرمود: با یکدیگر مذاکره و گفتگو کنید زیرا حدیث، جلادهنده دلهاست، همانا دلها مانند شمشیر زنگار مى ‌گیرد و جلادهنده آن، حدیث است.

حدیث شماره ۷ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

ابى الجارود گوید: شنیدم امام باقر علیه السّلام فرمود: خدا رحمت کند بنده‌اى که علم را زنده مى‌کند،گفتم زنده کردنش چیست‌؟ فرمود: اینست که با اهل دین و اهل پرهیزکارى مذاکره کند.

حدیث شماره ۶ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا صلّى اللّه علیه و اله فرمود: به راستى خداى عزوجل مى‌فرماید: گفتگوى علمى میان بندگانم سبب زنده شدن دل هاى مرده می شود در صورتى‌که پایان گفتگوهایشان به کارى که مربوط‍‌ به من است ختم شود.(مسائل اصلى و فرعى دین)

حدیث شماره ۵ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی


رسول خدا (صلّى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اف بر مردی که خود را در هر روز جمعه براى امر دینش آماده نکند تا با آن تجدید عهد کند و از دینش سؤال کند (تا آن را بفهمد) و در روایت دیگرى است: اف بر هر مرد مسلمانى که...

شرح:
بیشتر دانشمندانى که به مقام شامخ علمى رسیده ‌اند و مخترعینى که اختراع کرده ‌اند بخاطر طرح سوال در ذهن خود و به دنبال یافتن پاسخ آن تلاش کرده ‌اند. آدمى هرچه بپرسد و به دنبال یافتن پاسخ آن برود عشق و علاقه ‌اش به آگاهى و درک مجهولات خلقت بیشتر مى ‌شود و مانند تشنه ‌اى مى ‌شود که هرچه مى ‌نوشد سیر نمى ‌شود زیرا نمى‌ تواند به آگاهى کامل دست یابد هرچه کشف مى‌کند مسائل ناشناخته دیگرى در برابرش خودنمایى مى‌کند از این‌رو دانشمند بزرگ ابن سینا گفته است. تا بدانجا رسید دانش من؛ که بدانم همى که نادانم. از این‌رو خداوند در سخنان خود مى‌فرماید: «هرچه نمى‌دانید از آگاهان بپرسید. (۴۳ نحل)»

حدیث شماره ۴ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمودند: :مردم به چیزى دسترسى پیدا نمى ‌کنند جز اینکه بپرسند و بفهمند و امام خود را بشناسند و بر آنها رواست که هرچه امام گوید به آن عمل کنند گرچه از روى تقیّه باشد.

حدیث شماره 3 باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمود: بر در این علم قفلى است که کلیدش پرسش است.

حدیث شماره 2 باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

حضرت صادق علیه السّلام به حمران بن اعین درباره چیزى که از او پرسیده بود، فرمود: همانا مردم هلاک مى‌گردند براى آنکه نمى‌پرسند (تا بفهمند).

حدیث شماره ۱ باب پرسش از عالم و مذاکره با او؛ کتاب فضل علم اصول کافی

یکى از اصحاب گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که مردى آبله‌دار جنب شده بود، او را غسل دادند و مرد، فرمود: او را کشتند! چرا نپرسیدند، همانا دواى نفهمى پرسش است.

حدیث شماره ۵ باب همنشینى و همدمى با علما کتاب فضل علم اصول کافی

امام باقرعلیه السلام فرمود: همنشینى با کسى که به او اعتماد دارم از عبادت یک سال برایم اطمینان‌بخش‌تر است.

حدیث شماره ۴  باب همنشینى و همدمى با علما کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همنشینى با اهل دین مایۀ شرف در دنیا و آخرت است.

شرح:
سعدى مى‌گوید:
گِلى خوشبوى در حمام روزى؛رسید از دست محبوبى بدستم
بدو گفتم که مُشکى یا عبیرى؛ که از بوى دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلى ناچیز بودم؛ ولیکن مدّتى با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کردد؛ وگرنه من همان خاکم که هستم

حدیث شماره ۳ باب همنشینى و همدمى با علما کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: حواریون به عیسى علیه السلام گفتند یا روح الله با که بنشینیم؟ فرمود: با کسی که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و سخنش، دانشتان را زیاد کند و کردارش شما را به آخرت تشویق کند.

حدیث شماره 2 باب همنشینى و همدمى با علما کتاب فضل علم اصول کافی

امام موسى بن جعفر علیه السّلام فرمود: گفتگو با دانشمند بر روى خاکروبه بهتر است از گفتگوى با نادان بر روى تشکها.

شرح:
کلام امام شاید به این معنى باشد که چون گفتگوى با دانشمندان شادى آفرین است روح آدمى لذت مى‌برد ولى سخنان جاهلان و افراد نادان سوهانى بر روح و روان است که موجب آزار روحى انسان مى‌شود.

حدیث شماره ۱ باب همنشینى و همدمى با علما کتاب فضل علم اصول کافی

لقمان به پسرش گفت: پسر عزیزم همنشین خود را با آگاهی انتخاب کن. اگر دیدى گروهى خداى عزوجل را یاد مى کنند با ایشان بنشین که اگر تو عالم باشى، علمت به تو سود بخشد و اگر جاهل باشى به تو می آموزند و بسا که خدا آنها را در سایه رحمت خود در آورد و شامل حال تو نیز بشود. و چون دیدى گروهى به یاد خدا نیستند با آنها منشین، زیرا اگر تو عالم باشى علمت به تو سودی ندهد و اگر جاهل باشى بر جهل تو بیافزایند و شاید خدا بر آنها عذابى فرستد که تو را هم در بر گیرد.