رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب فضل علم» ثبت شده است

حدیث شماره ۴ باب انواع مردم کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السلام فرمودند: مردم سه دسته اند: دانشمند و دانشجو و خاشاک روى آب، ما دانشمندانیم و شیعیان ما دانشجویان و مردم دیگر خاشاک روى آب هستند (که دستخوش نسیم و بادند).

شهادت امام باقر علیه السلام تسلیت باد.

حدیث شماره ۳ باب انواع مردم کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السلام به أبى حمزه فرمود: صبح کن در حالى ‌که یا دانشمند باشى و یا دانشجو و یا دوستدار دانشمندان و چهارمى (یعنى دشمن دانشمندان) مباش که به خاطر دشمنى با آنها هلاک خواهى شد.

حدیث شماره ۲ باب انواع مردم کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمود: مردم سه گروه‌اند: دانشمند، دانشجو و خاشاک روى آب.

شرح:
این گروه سوم همان گروه خطرناکى هستند که حضرت على علیه السّلام در نهج البلاغه از آنها بنام همج الرعاء از آنها یاد مى‌کند یعنى پشه‌هاى ضعیفى که در تابستان با وزیدن نسیمى از این طرف به آن طرف مى‌روند و قرار و ثباتى ندارند. بدیهى است که چنین افرادى پیوسته ابزار دست رندان و سیاستمداران قرار مى‌گیرند که به هرجا که بخواهند آنها را مى‌کشانند زیرا نه از خود نورى دارند که به کمک آن نجات یابند و نه تکیه‌گاه استوارى که به آن تکیه کنند.

حدیث شماره ۱ باب انواع مردم کتاب فضل علم اصول کافی

امیرمؤمنان علیه السلام مى فرمود: پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) مردم به سه جانب روى آورند:
الف - به عالمى که از جانب خداوند رهبرى الهى را داشت و خداوند او را از علم دیگران بى‌نیاز ساخته بود. (قطعا این عالم خود آن حضرت بود و آن مردم سلمان و مقداد و ابوذر و امثال آنها)
ب - به نادانى که مدعى علم بود ولی دانشی نداشت، به آنچه در دست داشت مغرور بود، دنیا او را فریفته بود و او دیگران را.
ج - به دانش آموزى که دانش خود را از عالمى که در راه هدایت خدا و نجات گام بر می داشت، گرفته بود. پس آنکه ادعا کرد هلاک شد و آنکه دروغ بست نومید گشت.

حدیث شماره ۹ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

معاویه بن عمار مى‌گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: مردى است که از شما روایات زیادى نقل مى‌کند و در میان مردم پخش مى‌کند و دل آنها و شیعیان شما را محکم و قوى مى‌سازد. و بسا یک شیعه عابد باشد که در (نقل) روایت مانند او نباشد بفرمائید کار کدامیک با ارزش‌تر است‌؟ امام فرمود: مردى که روایات ما را نقل مى‌کند تا عقیده شیعیان ما را محکم سازد از هزار عابد با ارزش‌تر است.

حدیث شماره ۸ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

امام باقر علیه السّلام فرمودند: عالمى که از علمش بهره برد (یا دیگران از آن بهره برند) بهتر از هفتاد هزار عابد است.

شرح:
بدیهى است که عالم با نور علم خود زندگى دیگران را روشنایى و صفا مى‌بخشد و دیگران را از خطر مى‌رهاند به قول سعدى:
صاحبدلى به مدرسه آمد ز خانقاه ؛ بشکست صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود؟ ؛ تا اختیار کردى از این این فریق را
گفت آن گلیم خویش برون مى‌کشد ز آب ؛ وین جهد مى‌کند که بگیرد غریق را

حدیث شماره ۷ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: در زندگى جز براى دو نفر خیرى نیست: عالمى که فرمانش برند (و به سخنانش گوش دل سپارند). و شنونده نگهدار (آنکه چون مطلبى از دین شنید حفظ کند و عمل نماید.)

حدیث شماره ۶ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

حضرت صادق علیه السلام به بشیر فرمود: هر یک از اصحاب ما که فهم دین ندارد خیرى ندارد، اى بشیر هر مردى از ایشان که به فهم دین نرسیده باشد، به دیگران نیاز پیدا مى کند و چون به آنها نیازمند شد او را به راه گمراهى خود مى‌کشانند در حالى‌که او نمى‌فهمد.

حدیث شماره ۵ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السلام فرمودند: دانشمندان، امین و مورد اعتمادند و پرهیزگاران دژهاى مذهبند و اوصیاء سرورانند. ودر روایتی دیگر دانشمندان، چراغند و پرهیزگاران دژهاى مذهبند و اوصیاء سرورانند.

حدیث شماره ۴ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

امام باقر علیه السلام فرمودند: کمال انسان و نهایت کمالش، دانشمند شدن در دین و صبر در برابر ناملایمات و اقتصاد در زندگى است.

شرح:
از آنجا که دین با دنیاى انسان در ارتباط‍‌ است امام این نکته را تذکر مى‌دهد که شخص آگاه به دین باید به دنیاى خود هم آگاه باشد و در اداره زندگى به درآمد و خرج خود هم توجه کند و بین آنها تعادل برقرار نماید زیرا افراط‍‌ و تفریط‍‌ در خرج سبب تباهى زندگى و فقر و ندارى خواهد شد که سرانجام آن از هم پاشیدگى بنیان و اساس خانواده است.

حدیث شماره ۳ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السّلام فرمود: وقتى خدا خیر بنده‌ اى را بخواهد او را در دین دانشمند کند.

حدیث شماره ۲ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

امام صادق علیه السلام فرمود: به راستی دانشمندان وارثان پیغمبرانند، بدین دلیل که پیغمبران پول طلا و نقره به ارث نگذارند و تنها احادیثى از احادیثشان بجاى گذارند هر که از آن احادیث برگیرد بهره بسیارى برگرفته است. پس نیکو بنگرید که این علم خود را از که می گیرید، زیرا در خاندان ما اهل بیت در هر عصرى جانشینان عادلى هستند که جلو تحریف غالیان و وابستگى خرابکاران و نادانان را مى‌گیرند.

شرح:
خرابکارى در دین طبق روایت سه گونه است:
الف - آیات قرآن و حدیث را به نفع خود تعبیر و تفسیر مى‌کنند.
ب - افراد بى‌اعتقاد به دین، مسائل را به نام دین به اسلام نسبت مى‌دهند.
ج - قرآن را که باید براساس گفتار معصومین تفسیر کرد ولى شخص با سلیقه خود معنى و تفسیر مى‌کندکه این را تفسیر به رأى مى‌گویند که امامان معصوم به شدت از آن نهى کرده‌ اند و در هر دوره امامان یا علماى عادلى هستند که از این اعمال جلوگیرى کنند.

حدیث شماره ۱ باب توصیف و فضیلت علم و فضل دانشمندان کتاب فضل علم اصول کافی

امام هفتم علیه السلام فرمود: چون رسول خدا(ص) وارد مسجد شد دید جماعتى گرد مردى را گرفته اند فرمود: چه خبر است؟ گفتند علامه اى است. فرمود: علامه یعنى چه؟ گفتند: داناترین مردم است به دودمان عرب و حوادث ایشان و به روزگار جاهلیت و اشعار عربى. پیغمبر فرمود: اینها علمى است که ندانستن آن ضرر و زیانی به شخصش نمی زند و دانستنش سودی را به او نمی رساند سپس فرمود: همانا علم سه چیز است: آیه محکم، فریضه عادله، سنت پابرجا و غیر از این فضل است.

شرح :
عارف خبیر و دانشمند بصیر مرحوم فیض کاشانى چنین فرماید پیغمبر (ص) با جمله «لا یضر من جهله » به مردم فهمانید که معلومات این شخص که علامه اش مى خوانید در حقیقت علم نیست بلکه علم حقیقى آنست که دانستن براى معاد و قیامت مفید باشد و ندانستنش در آن روز زیان دهد نه آنچه را که عوام مردم بپسندند و وسیله جمع مال شود. آنگاه علم سودمند در نظر شرع را بیان کرده و به سه قسم منحصر نموده است: 1- آیة محکمة که به اصول عقاید اشاره دارد زیرا براهین آن آیات محکمات جهان و قرآن کریم است و در قرآن دلایل مبداء و معاد به لفظ «آیه و آیات» بسیار ذکر شده است و فریضة عادلة اشاره به علم اخلاق است که خوبش از لشکر عقل و بدش از لشکر جهل است و بر انسان فریضه (واجب) است که لشکر عقل را داشته باشد و از لشکر جهل تهى باشد و عدالت آن کنایه از حد وسط بین افراط و تفریط است و سنت پابرجا اشاره به احکام شریعت یعنى مسائل حلال و حرام دارد و انحصار علوم دینى به این سه قسم معلوم است و این کتاب کافى هم مشتمل بر همین سه علم است و با سه نشأة (رشد و نمو) انسانیت مطابق است یعنى علم اصول عقاید براى عقلش، و علم اخلاق براى جان و دلش، و حلال و حرام براى بدن او مى باشد»
در حدیث ۱۳۴ امام صادق علیه السلام مى فرماید: «همه علم مردم را چهار قسم دیدم: اول اینکه خداى خود را بشناسى دوم بدانى چه مصالحى در ساختن تو بکار برده سوم بدانى از تو چه خواسته چهارم آنچه تو را از دینت خارج کند بشناسى.»

 شماره ۹ باب وجوب دانش و آموختن آن و تشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

مردى به حضرت صادق عرض کرد:قربانت گردم،کسى است که امامت را شناخته ولى در خانه خود نشسته و با احدى از برادران مذهبى خود آشنائى ندارد فرمود:این آدم چطور دین خود را مى‌فهمد؟

شرح:

واژه تفقّه در دین در بسیارى از روایات آمده و معصومین درباره آن سخن گفته‌اند،و در دعا هم به آن اشاره شده است،این واژه در حقیقت به دیندارانى اطلاق مى‌شود که از مسائل دینى آگاه و نسبت به آن بینش دارند،و متأسفانه گروهى از دینداران هم هستند که مسائل دینى را به‌طور سطحى آموخته‌اند و چندان آگاهى ندارند و در طول تاریخ همیشه ابزار و آلت دست سیاستمداران قرار گرفته‌اند و براى اسلام دردسر و مشکلات آفریده‌اند.و در طول تاریخ بیشتر رهبران اسلام از آنها ضرر و خسارت دیده‌اند،اینجاست که على علیه السّلام در یکى از سخنان خود وقتى از دست این گروه به تنگ مى‌آید،مى‌فرماید:اینها چه مردمى هستند،اگر حرف بزنم مى‌گویند حرص حکومت دارد و اگر خاموش بنشینم،مى‌گویند از مرگ ترسیده است.

حدیث شماره ۸ باب وجوب دانش و آموختن آن و تشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

اَبان بن تغلب از امام صادق علیه السّلام نقل مى‌کند که فرمود: می خواهم با تازیانه بر سر اصحابم بزنند تا دین را خوب بفهمند.

حدیث شماره ۶ باب وجوب دانش و آموختن آن و تشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

على بن أبى حمزه گوید شنیدم که حضرت صادق علیه السلام می فرمود: دین را خوب بفهمید زیرا هر که دین را خوب نفهمد مانند صحراگرد و ناآگاه است. خداوند در کتابش می فرماید: تا در امر دین دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خود را بیم دهند شاید آنها بترسند. (۱۲۲ توبه)

حدیث شماره ۵ باب وجوب دانش و آموختن آن و تشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

رسول خدا(صلّى الله علیه و آله و سلم) فرمود: تحصیل علم واجب است و در حدیث دیگر فرمود: تحصیل علم بر هر مسلمانى واجب است، همانا براستى خدا دانش‌جویان را دوست دارد.

حدیث شماره ۴ باب وجوب دانش و آموختن آن و نشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

امیر المؤمنین (علیه السّلام) می فرمود: اى مردم بدانید کمال دین، طلب علم و عمل به آن است، ،همانا طلب علم از طلب مال بر شما واجب‌تر است زیرا مال براى شما قسمت و تضمین شده که عادلى (خداوند) آن را بین شما قسمت کرده و تضمین نموده و به شما می رساند ولى علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأمورید که آن را از اهلش طلب کنید، پس آن را بخواهید.

شرح:
حضرت على علیه السّلام در نهج البلاغه پیرامون برترى علم بر مال فرموده است: «علم با بخشش و منتقل کردن به دیگران افزایش مى‌یابد ولى مال با بخشش کم مى‌شود.»

حدیث شماره ۳ باب وجوب دانش و آموختن آن و تشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

از ابو الحسن(امام هفتم)علیه السّلام سؤال شد که: آیا سزاوار است که مردم از آنچه نیاز دارند نپرسند؟ فرمود: خیر

شرح:

بدیهى است که تمام رهگشائی هاى علمى در سایه پرسش و سوال است و تا سوال نباشد کشف علمى صورت نمى‌گیرد از این ‌رو قرآن کتاب آسمانى ما مى‌فرماید: «اگر نمى‌دانید از خبرگان علمى بپرسید. (۴۳ نحل)»

حدیث شماره ۲ باب وجوب دانش و آموختن آن و تشویق به آن کتاب فضل علم اصول کافی

حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: طلب علم (دانشجوئى) واجب است.