رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

حکمت 169 نهج البلاغه: حق بر حق جو پوشیده نیست
(اخلاقى، اعتقادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِی عَیْنَیْنِ.
و درود خدا بر او، فرمود: صبحگاهان براى آن که دو چشم بینا دارد روشن است.

شرح حکمت:
اشاره به این که کسانى که چشم بصیرت دارند حق را به خوبى درک مى کنند، زیرا نشانه هاى آن کاملاً آشکار است; صبح (حق) به چند معنی ترجمه شده است:
۱- به معناى ذات پاک پروردگار باشد آن گونه که قرآن مجید مى فرماید: «به زودى نشانه هاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آنها نشان مى دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است. آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است. (53 فصلت)».
۲- به معنای قرآن مجید است، همان گونه که مى فرماید: «(آرى) از طرف خدا نور و کتاب روشنگرى به سوى شما آمد. (15 مائده)».
۳- منظور آیین اسلام و آورنده آن باشد آن گونه که قرآن مى فرماید: «اکراهى در قبول دین نیست. (زیرا) راه راست از راه انحرافى روشن شده است. (256 بقره)».
۴-مراد رسول گرامى اسلام باشد همان گونه که مى خوانیم: «اى پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و بیم دهنده; و تو را دعوت کننده به سوى خدا به فرمان او قرار دادیم و چراغى روشنى بخش. (45 و 46 احزاب)».
۵-مقصود خود حضرت (و امامان اهل بیت) باشد، چنان که در زیارت «جامعه» آمده است: «خداوند شما را نورهایی آفرید، و گرداگرد عرش خود قرار داد، تا با آوردشان به دنیا بر ما منّت نهاد».
۶-منظور تمام تمام حقایق عالم هستى است.
قرآن مجید در سوره «اسراء» آیه 72 نیز مى فرماید: «اما کسى که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است در آخرت نیز نابینا و گمراه تر است».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 168 نهج البلاغه: فرصت اندک
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الْأَمْرُ قَرِیبٌ وَ الِاصْطِحَابُ قَلِیلٌ.
و درود خدا بر او، فرمود: آخرت نزدیک، و زمان ماندن در دنیا (و باهم بودن) اندک است.

شرح حکمت:
واژه «امر» اشاره به پایان زندگى و فرا رسیدن مرگ است. «اصطحاب» به معناى همراه و همنشین بودن با مردم دنیا یا با مواهب و نعمت هاى حیات است.
به فرموده امام (علیه السلام) در حکمت 122 «گویى فرمان مرگ بر غیر ما نوشته شده و گویى این مردگانى را که با چشم مى بینیم مسافرانى هستند که به زودى به سوى ما باز مى گردند.»
از رسول اکرم (صلى الله علیه وآله و سلم) پرسیدند: کدام یک از مؤمنان باهوش ترند؟ حضرت فرمودند: «کسى که بیش از همه به یاد مرگ باشد و کسى که از همه آماده تر براى آن شود.»
امام على بن الحسین (علیهما السلام) مى فرمایند: «بسیار تعجب است از کسانى که مرگ را (عملاً) انکار مى کنند در حالى که هر روز و شب، مردگان را مى بینند همچنین بسیار تعجب است از کسانى که جهان آخرت را انکار مى کنند در حالى جهان دنیا را مى بینند (که نشانه هاى آخرت در آن بسیار است).»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 167 نهج البلاغه: خودپسندى و محرومیّت ها
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام):الْإِعْجَابُ یمْنَعُ الِازْدِیادَ.
و درود خدا بر او، فرمود: خودپسندى مانع (بزرگ) ترقى است.

شرح حکمت:
در روایات اسلامى اشارات گسترده اى به آثار سوء عُجب شده است; در حدیثى امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: « خدا مى داند که (حتى) گناه براى مؤمن از عُجب بهتر است (زیرا گناه، او را به نقایص خود آشنا مى سازد و به درگاه خدا مى رود، توبه مى کند و راه تکامل را مى پوید) و اگر چنین نبود هیچ گاه مؤمن به گناهى آلوده نمى شد.»
در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: «کسى که گرفتار خودپسندى شود هلاک مى شود.»
از دیگر آثار سوء عُجب و خودپسندى این است که اعمال زشت خود را نیک و صفات رذیله خویش را حسنه مى پندارد، لذا نه به اصلاح خویشتن مى پردازد و نه از گناهان خود توبه مى کند.
باز در حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است: « انسان گاهى عملى انجام مى دهد و از آن بیمناک و ترسان است (چون مى داند یا احتمال مى دهد کار خلافى بوده) سپس کار نیکى انجام مى دهد و عُجب پیدا مى کند. امام(علیه السلام) فرمود: این شخص در حالت اول که خائف است حالش بهتر از حالت دوم است که اعجاب به نفس دارد.»
یکى از وصایاى رسول اکرم(صلى الله علیه وآله و سلم) به امام على(علیه السلام) این بود: «سه چیز است که انسان را هلاک مى کند بخلى که انسان از آن پیروى کند و هواى نفس که شخص در برابر آن تسلیم گردد و اعجاب به نفس.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 166 نهج البلاغه: پرهیز از تجاوز به حقوق دیگران
(اخلاق اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام):لَا یُعَابُ الْمَرْءُ بِتَأْخِیرِ حَقِّهِ إِنَّمَا یُعَابُ مَنْ أَخَذَ مَا لَیْسَ لَهُ.
و درود خدا بر او، فرمود: مرد را سرزنش نکنند که چرا حقّش را با تأخیر مى گیرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه حقّش نیست بگیرد.

شرح حکمت:
در بعضى از روایات آمده است امام(علیه السلام) این سخن حکمت آمیز را در پاسخ کسى مى گوید که از آن حضرت پرسید چرا شما در گرفتن حق خود در امر امامت شتاب نکردید.
مقایسه این دو با یکدیگر (تأخیر حق و گرفتن ناحق) و ترجیح اول بر دومى کاملاً روشن است، زیرا گرفتن ناحق گناه قطعى است در حالى که تأخیر حق چه شخصى باشد و از ناحیه خود انسان تأخیر بیفتد و چه حق مردم باشد و از ناحیه دشمنان به تأخیر افتد، چیزى نیست که بر انسان عیب به شمار آید.
در نامه 28 از نامه هاى امام(علیه السلام) نیز جمله اى شبیه این جمله در پاسخ معاویه که گفت: تو را همچون شترى که افسار زده بودند و مى کشیدند براى بیعت بردند، فرمود: «به خدا سوگند تو مى خواستى با این گفتارت مرا نکوهش کنى; اما ناخودآگاه مدح کردى و ثنا گفتى. مى خواستى رسوا کنى و خودت رسوا شدى «براى یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و یقینش آمیخته با شک نگردد».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 165 نهج البلاغه: پرهیز از نافرمانى خدا
(اخلاقى، اعتقادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِقِ.
و درود خدا بر او، فرمود: فرمانبردارى مردم با نافرمانى خدا نسازد.

شرح حکمت:
اشاره به این که ما هرچه داریم از ذات پاک پروردگار است و در هر کار و قبل از هر چیز باید مطیع فرمان او باشیم، بهشت و دوزخ در دست اوست ثواب و جزا به حکم او، عزت و ذلت در این دنیا نیز از ناحیه اوست. با این حال چگونه ممکن است ما به اطاعت مخلوقى درآییم که او فرمان معصیت خالق را صادر کرده است.
به همین دلیل فقهاى ما مى گویند اطاعت والدین و اطاعت زن از شوهر و مانند آن تنها در صورتى مجاز یا لازم است که بر خلاف فرمان خدا نباشد.
از این رو قرآن مجید در مورد والدین مى فرماید «و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که براى من همتایى قائل شوى که از آن آگاهى ندارى، از آنها پیروى مکن. (8 عنکبوت)»
بعضى از شارحان نهج البلاغه براى این جمله معناى دیگرى ذکر کرده و گفته اند منظور این است که هیچ کس حق ندارد از طریق معصیت راه اطاعت خدا را بپیماید; مثلاً در خانه غصبى نماز گزارد یا با آب غصبى وضو یا غسل کند یا با مال حرام فى سبیل الله انفاق نماید.
ولى معناى اول صحیح تر به نظر مى رسد.

عید سعید فطر بر تمامی مسلمانان مبارک باد

حکمت 164 نهج البلاغه: روش برخورد با متجاوزان
(اخلاقى، سیاسى، اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَدَهُ [عَبَّدَهُ].

و درود خدا بر او، فرمود:
معنی اول:
هر کس حق کسى را ادا کند که او حقش را ادا نمى کند وى را برده خود ساخته است.
معنی دوم:
هر که حق کسى را ادا کند که او حقش را ادا نکرده، خود را بنده او ساخته است.

شرح حکمت:
با توجه به حکمت اگر جمله «عبّده» با تشدید خوانده شود معنی یک می شود; ولى در بعضی نسخ «عَبَدَهُ» بدون تشدید آمده و در این صورت معنی دو را می رساند. در ادامه شرح هر دو معنی بیان‌گردیده است:

شرح اول:
در این ترجمه معیار توده مردم هستند نه افراد رذل،که در مقابل بدی اگر خوبی ببینند، منقلب خواهند شد. این ترجمه اشاره به عفو و گذشت و سیره انبیای الهی دارد که حق ناشناسان را با حق شناسی ادب کرده و در حلقه عبودیت خود در می آوردند.
قرآن مجید می فرماید: «بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است گویى دوستى گرم و صمیمى است. (34 فصلت)».
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «به وسیله احسان دل ها در تسخیر انسان در مى آیند». و « افراد با شخصیت را چیزى همانند اکرام و احترام، به بندگى و خضوع، نکشانده است». نیز امام می فرمایند: « انسان بنده احسان است».

شرح دوم:
این ترجمه اشاره به این موضوع دارد که در برابر حق ناشناسان، حق شناس مباش وگرنه بنده و برده خواهی شد، زیرا این ادای حق نه بخاطر سودجویی و نه به دلیل دفع زیان او است، بلکه به خاطر خود او ‌یا ترس از او و یا به امید طمعی از اوست که همه اینها شکلی از بندگی است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

فایل صوتی

حکمت 163 نهج البلاغه: مرگ بزرگتر
(اقتصادی)

وَ قَالَ (علیه السلام): الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَکْبَرُ.
و درود خدا بر او، فرمود: فقر و تنگدستی بزرگترین مرگ است.

شرح حکمت:
اسلام تنها ناظر به زندگى جاویدان آخرت نیست بلکه به زندگى آبرومند این دنیا نیز که مقدمه اى براى آن است اهتمام فوق العاده اى دارد.
در نکوهش فقر در حکمت های نهج البلاغه می خوانیم:
حکمت 3: «فقر، انسان هوشمند را از بیان دلیل و حجت خود گنگ مى سازد».
حکمت 56: « فقیر حتى در وطنش غریب است».
حکمت 319: «فقر سبب نقصان دین و مشوش شدن عقل و جلب کینه مى گردد».
حکمت 372: «هرگاه اغنیا از کمک به دیگران بخل بورزند فقرا آخرت خود را به دنیایشان مى فروشند».
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله و سلم) مى فرمایند: «نزدیک است که فقر انسان را به مرحله کفر برساند.»
فقر زمینه انواع انحرافات عقیدتى و اخلاقى را به ویژه در وجود افراد کم ظرفیت فراهم مى سازد.
تعبیر به « مرگ بزرگ تر» اشاره به این است که انسان به هنگام مرگ حداقل از مشکلات این جهان آسوده مى شود در حالى که فقیرى که با فقر دست و پنجه نرم مى کند گویى پیوسته در حال جان دادن است.
مسئله فقرزدایی را اسلام یکی از مهم ترین دستورات خود قرار داده و‌ همه را به کسب و کار دستور می دهد رسول خدا(صلى الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: «بعضى از گناهان است که نماز و صدقه و زکات هم نمى تواند آن را جبران کند. عرض داشتند اى رسول خدا! پس چه چیز آن را جبران مى کند؟ فرمود: به فکر معیشت و زندگى بودن و براى آن تلاش کردن».
همچنین اسلام به حکومت اسلامى توصیه مى کند که مسئله فقرزدایى را در رأس کارهاى خود قرار دهد و با استفاده از زکات و خمس و انفال و مال الخراج و مبارزه با احتکار و تعیین قیمت در صورت لزوم و دعوت به ساده زیستن با فقر مبارزه کند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 162 نهج البلاغه: ضرورت رازدارى
(اخلاقى، سیاسى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ کَتَمَ سِرَّهُ کَانَتِ الْخِیَرَةُ بِیَدِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: هر کس راز خود را مخفی داشت اختیار آن را به دست خود دارد .

شرح حکمت:
در حکمت فوق منظور از سرّ، امورى است مربوط به انسان که اگر دیگران از آن آگاه شوند ممکن است مشکلاتی عظیم براى وى رخ دهد. در زیر به چند دلیل اصلی افشا نکردن راز:
1. افشا کردن راز به نفع مردم است: مانند مستور ماندن پایان زندگی انسانها
2. افشای سرّ سبب سوءاستفاده دشمن می گردد و کاری که به سادگی باید انجام گیرد،پیچیده می شود: مانند مستور ماندن زمان حرکت لشگر اسلام برای فتح مکه
3. افشای سرّ سبب برانگیختن حسادت می شود و شخص را از نتیجه کارش باز می دارد.

با توجه به نکات بالا امام صادق(علیه السلام) سرّ را همچون خونى مى شمرد که فقط باید در درون رگ هاى خود انسان جریان یابد.
امیرمؤمنان(علیه السلام) فرموده اند: «خیر دنیا و آخرت در دو چیز جمع شده است: کتمان سرّ و دوستى با نیکان و تمام شرور در دو چیز جمع شده: فاش کردن اسرار و دوستى با اشرار».
باید توجه داشت تنها در موردی افشای سرّ جایز است که انسان برای مشورت با فرد عاقل و دانا مجبور به بیان مطالبی می گردد.
لذا امام صادق(علیه السلام) در حدیثى که درباره شرایط شخص مورد مشورت بیان کرده مى فرمایند: «چهارمین شرط (بعد از عقل و دیانت و صداقت) این است که او را بر سرّ خود آگاه سازى و همان گونه که تو درباره موضوع مورد مشورت آگاهى دارى او هم آگاهى داشته باشد سپس سرّ تو را پنهان و مکتوم دارد... هرگاه او را بر سرّت آگاه ساختى و علم او نسبت به آن موضوع مانند علم تو شد مشورت کامل مى شود و خیرخواهى به کمال مى رسد».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت161 نهج البلاغه: ارزش مشورت و پرهیز از خودمحورى
(اخلاقى، سیاسى، اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ هَلَکَ ، وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَکَهَا فِی عُقُولِهَا.
و درود خدا بر او، فرمود: هر کس که خودرایی را انتخاب کرد، هلاک گشت و هر کس که با مردم مشورت کرد، با عقل وخرد آنان شریک شد.

شرح حکمت:

خداوند همه مزایای فکری را به یک فرد نداده و مانند سایر نعمت ها، هوشیاری را در میام مردم تقسیم نموده است. لذا هیچ کس بی نیاز از افکار دیگران نیست و خدا هم به مؤمنان و هم به پیامبر که عقل کل بودند، دستور مشورت می دهد زیرا جوانب مسئله به وسیله افراد مختلف که هر یک جانبی را می بیند روشن می گردد و در نتیجه احتمال خطا کاهش می یابد.
باید توجه داشت که حتما نباید با شخصی که عقل او از انسان قوی تر یا مساوی است مشورت کرد بلکه در زمانی که دسترسی به این اشخاص برای او مشکل می باشد، سزاوار است که با زیر دستان خود مشورت کند.
قرآن مجید مى فرماید: «و اگر آن دو (پدر و مادر) با رضایت یکدیگر و مشورت بخواهند (کودک را زودتر) از شیر باز گیرند; گناهى بر آنها نیست. (233 بقره)»
یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) نقل مى کند که خدمت آن حضرت بودیم سخن از پدرش (امام کاظم (علیه السلام)) به میان آمد. فرمود: «عقل او قابل مقایسه با عقول دیگران نبود ولى با این حال گاهى با بعضى از غلامانش مشورت مى کرد. بعضى به آن حضرت گفتند: شما با مثل چنین شخصى مشورت مى کنید؟ فرمود: اگر خدا بخواهد چه بسا راه حل مشکل را بر زبان او جارى کند.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 160 نهج البلاغه: قدرت و زورگویى
(اخلاقى، سیاسى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ مَلَکَ اسْتَأْثَرَ.
و درود خدا بر او، فرمود: هر که به فرمانروایى برسد، مستبد و خودکامه مى گردد. (یا همه چیز را به خود اختصاص مى دهد)

شرح حکمت:
اشاره به افرادی دارد که چون دستشان به حکومت نمیرسد دم از حق، عدالت، مشورت و واگذاری کار مردم به مردم می زنند اما هنگامیکه حکومت را در اختیار گرفتند نصیحت کسی را گوش نمی دهند، به دوست و دشمن‌رحم نمی کنند و در یک جمله بنای استبداد نهاده و حد اعلای خودکامگی خود را در برابر مردم انجام می دهند. در ادامه به چند آیه و روایت در این باب اشاره شده است:
۱- قرآن مجید از زبان ملکه سبأ بیان می دارد: «گفت پادشاهان هنگامیکه وارد منطقه آبادی شوند آن‌را به فساد و تباهی می کشند و عزیزان آن جا را ذلیل می کنند؛ (آری) روش آنان همواره اینگونه است. (۳۴ نمل)»
۲- داستان عبدالملک مروان خلیفه ستمگر اموی که قبل از مقام خلافت عابد و‌ زاهد بوده و به «کبوتر مسجد» معروف بود، اما هنگامیکه بعد از مرگ پدر به خلافت رسید قرآن را بست و گفت برای همیشه از تو جدا می شوم، و بعد به خودکامگی های در حکومت خود پرداخت.
۳- امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: «در تورات چهار جمله با ارزش آمده است: کسی که مشورت نکند پشیمان شود، فقر مرگ بزرگ است، آنگونه که به دیگران جزا می دهی به تو جزا داده می شود و کسی که به حکومت دست یابد استبداد پیشه می کند».
پیام این سخن امام توصیه به پیروان خود است که مراقب باشند، حکومت و مقام که معمولا انسان را به استبداد می کشاند، روی آنها اثر نگذارد و چنین نباشند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 159 نهج البلاغه: پرهیز از مواضع اتّهام
(اخلاق اجتماعى)
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلَا یَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ.
و درود خدا بر او، فرمود: کسى که خود را در مواضع تهمت قرار دهد نباید کسى که به او سوء ظن پیدا مى کند را ملامت کند. (باید خود را سرزنش کند که اسباب سوء ظن را فراهم کرده است.)

شرح حکمت:
کسانى که مى خواهند هدف تیرهاى تهمت قرار نگیرند باید خود را از امورى که سوء ظن برانگیز است دور دارند.
قرآن مجید از جمله مسائلى که بر آن تأکید ورزیده این است که مسلمانان نسبت به یکدیگر سوء ظن نداشته باشند «اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید چرا که بعضى از گمان ها گناه است. (12 حجرات)» نیز دستورات مؤکدى بر «حمل عمل برادر مسلمان بر صحت» داده شده ولى با این حال طبیعت توده مردم این است که از قرائن کوچکى نتیجه هاى سوئى مى گیرند، ناگاه موج بدبینى بر مى خیزد و شاید صحنه جامعه اى را فرا مى گیرد. به همین دلیل در کنار دستور به پرهیز از گمان بد امر شده است که افراد، خود را در موارد سوء ظن و تهمت قرار ندهند.
رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمودند: «سزاوارترین مردم به اتهام کسى است که با افراد متهم همنشین گردد.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 158 نهج البلاغه: روش برخورد با دوستان بد
(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ (علیه السلام): عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ ، وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: برادرت را (به هنگامى که خطایى از او سر مى زند) با نیکى کردن به او سرزنش کن! و شر وى را از راه بخشش به او دور ساز!

شرح حکمت:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود بهترین راه رفع مزاحمت هاى بعضى از دوستان را بیان کرده
اساس این سخن همان است که در قرآن مجید آمده مى فرماید «بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است. (34 فصلت)»
درباره اخلاق رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: «بدى را به بدى جزا نمى داد بلکه (با خوبى به مقابله با آن مى پرداخت و) مى بخشید و صرف نظر مى کرد».
این اخلاق حسنه طبق روایت تاریخ در روز فتح مکه از پیامبراسلام (صلی اله علیه و اله و سلم) و در موارد بسار دیگری از ائمه (علیهم السلام) مشاهده شده است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

⚫ تنزل ملائکه و روح به جاذبه امام زمان علیه‌السلام

⁉ امام زمان علیه السلام کیست؟ این است که نه شهرالله را شناختیم، نه کلام الله را، نه حجت الله را.

✨﴿تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ﴾
[ملائکه و روح]این‌ها تنزل می‌کنند و به زمین می‌آیند.

⁉در زمین چه خبر است؟!

یک شخصیتی در زمین است که #جاذبه‌ی او به قدری قوی است که تمام ملائکه را بلا استثناء با اعظم ملائکه که روح است، از تمام عوالم بالا به زمین می‌کشد.

همه باید آنجا بیایند و زانوی ادب به زمین بزنند؛ هر امری را بیاورند، اگر او امضاء کند مُمضا است و اگر رد کند مردود است!

🌙 این ماهرمضان است؛ نتیجه این می‌شود که ماه رمضان، ماه قرآن و ماه امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است!

💬 آیت الله العظمی وحید خراسانی

دانلود فایل صوتی

حکمت 157 نهج البلاغه: آشکار بودن راه هاى هدایت
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِیتُمْ إِنِ اهْتَدَیْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ.
و درود خدا بر او، فرمود: اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند، اگر هدایت مى طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند.

شرح حکمت:
حکمت فوق اشاره به این نکته دارد که خداوند تمام وسایل هدایت و سعادت را در اختیار انسان گذاشته است. قدرت خویش را در آفرینش و درس هاى عبرتش را درباره اقوام پیشین در برابر انسان قرار داده است، لذا اگر انسان چشم بینا داشته باشد، می بیند. خداوند پیام حق خود را از طریق رسولان مخصوصا پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) به واسطه کتب آسمانی ارسال داشته است، پیامی که شامل هم معرف و عقاید است و هم راه و رسم عبودیت و هم بهتر زیستن و سعادتمند شدن.
در نتیجه اگر انسان گوش شنوا داشته باشد این پیامها را شنیده و در سایه این دیدنی ها و شنیدنی ها، راه هدایت خود را پیدا کرده و در این راه قدم می گذارد و به سوی مقصد حرکت می کند.
در آیات و روایات متعددی بیان شده است که آنچه برای هدایت انسان لازم بوده از سوی خداوند فراهم شده است، لذا مشکل از انسان است که گوش و چشم خود را بر حقایق می بندد. در زیر به چند آیه و روایت اشاره می گردد:
1. امام (علیه السلام) مى فرماید: خداوند به همه شما اتمام حجت کرده اگر راه خطا رفتید و گرفتار مجازات الهى در دنیا و آخرت شدید بدانید بر اثر کوتاهى خودتان بوده است.
2. خداوند از قول دوزخیان می فرمایند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل مى کردیم، در میان دوزخیان نبودیم( 10ملک).
3. حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که می فرمایند: نابینا کسى نیست که چشم خود را از دست داده باشد. نابینا کسى است که بصیرت ندارد.
4. خطبه88 نهج البلاغه: نه هر کس که دل دارد خردمند و نه هر کس که گوش دارد شنواست و نه هر کس که چشم دارد بیناست.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 156 نهج البلاغه: ضرورت خدا شناسى و اطاعت
(اخلاقى، عبادى، اعتقادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): عَلَیْکُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: لازم است از کسى اطاعت کنید که از نشناختن او معذور نیستید.

شرح حکمت:
در این حکمت در درجه اول اشاره به خدا دارد و در درجه دوم به پیامبر و ائمه علیهم اسلام اشاره دارد که باید از آنها اطاعت نمود و این توجیه که نمی دانستم، اطلاعت نکردم، قابل قبول نمی باشد زیرا بر هر کسی واجب است خداوند را که بخشنده نعمت ها است، بشناسد و بعد از شناخت او باید بداند رسولانی را جهت ارسال پیامش و نشان دادن راه صحیح و باطل مبعوث نموده است و بعد از رحلت ایشان اوصیای آنها را باید بشناسند تا بتوانند پیام رسولان را از آنها دریافت کنند.
هدف دیگر امام علی (علیه اسلام) این است که به مردم هشدار دهد از اطاعتش سرپیچی نکنند که مایه سرافندگی است و در قیامت قابل قبول نمی باشد. لذا امام صادق (علیه اسلام) می فرمایند: «خداوند متعال روز قیامت به بنده اش مى گوید: آیا مى دانستى؟ اگر بگوید: آرى مى فرماید: چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى؟ و اگر بگوید نمى دانستم به او مى گوید: چرا یاد نگرفتى که عمل کنى و به این ترتیب با او مخاصمه مى کند و این است معناى حجت بالغه».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 155 نهج البلاغه: ضرورت پایبندى به عهد و پیمان
(اخلاق اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام): اعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِی أَوْتَادِهَا.
و درود خدا بر او، فرمود: با کسانى عهد و پیمان بندید، که به عهد و پیمان خود وفا مى کنند.

شرح حکمت:
براى این کلام تفسیرهاى فراوانى ذکر شده :
1. همان چیزى که در ترجمه بالا آمد
2. به هنگامى که مى خواهید با کسى پیمان ببندید شرایط دقیق و محکمى براى آن ذکر کنید تا راه فرارى براى طرف باقى نماند.
3. این که وفاى به پیمان لازم است; اما نه در برابر پیمان شکنان; هرگاه آنها پیمان شکستند شما هم مى توانید دست از پیمان بردارید، همان گونه که در آیه 7 سوره «توبه» مى خوانیم: «تا زمانى که به پیمان شما پایبند باشند، شما نیز به پیمان آنها پایبند باشید». نیز در آیه 12 همان سوره آمده است: «و اگر پیمان هاى خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن (و تمسخر) قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید; چرا که پیمان آنها اعتبارى ندارد».
مناسب تر از همه این تفاسیر همان تفسیر اول به نظر مى رسد، هرچند جمع تفاسیر مختلف در یک عبارت طبق عقیده ما که بارها به آن اشاره کرده ایم امکان پذیر است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 154 نهج البلاغه: گناه رضایت!
(اخلاقى، سیاسى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که به کار جمعیتى راضى باشد همچون کسى است که در آن کار با آنها شرکت کرده (منتها) آن کس که در انجام کار باطل دخالت دارد دو گناه مى‌کند: گناه عمل وگناه رضایت به آن.

شرح حکمت:
هنگامى که رضایت به کارهاى خلاف دیگران در قلب انسان جایگزین شد تدریجاً در اقوال و افعال او خود را نشان مى دهد. اضافه بر این کسى که به اعمال خلاف دیگران راضى مى شود هرگز به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر عمل نخواهد کرد.
مسئله رضایت به گناه گنهکاران جزء گناهان کبیره شمرده شده و حتى عذاب الهى دامن چنین افرادى را مى گیرد. در داستان کشتن ناقه ثمود، قرآن مى گوید: همه آن قوم بر اثر عذاب الهى از میان رفتند در حالى که ناقه ثمود را یک نفر کشت و چون دیگران به آن رضایت دادند خداوند همگى را عذاب کرد.
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ کسى که سؤال کرد: چگونه هنگامى که حضرت مهدى(علیه السلام) قیام مى کند فرزندان قاتلان امام حسین(علیه السلام) را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى رساند در حالى که خداوند مى فرماید: «و هیچ گناهکارى بار گناه دیگرى را به دوش نمى کشد. (164 انعام)» امام(علیه السلام) فرمود: به سبب آن که این فرزندان به اعمال پدرانشان رضایت دادند و به آن افتخار مى کنند و هر کس به چیزى راضى شود مانند این است که آن را انجام داده باشد.

ممکن است این سوال پرسیده شود که ما روایات فراوانى داریم که نیت معصیت، معصیت نیست پس چگونه رضایت به معصیت دیگرى موجب گناه می شود؟
جواب: شخصى که نیت معصیت مى کند رضایت به معصیتى داده که انجام نشده است و این شخص با کسى که به معصیت و گناهى که انجام گرفته است رضایت مى دهد تفاوت بسیار دارد.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 153 نهج البلاغه: پیروزی نتیجه صبوری
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ.
و درود خدا بر او، فرمود: شخص صبور (و با استقامت) پیروزى را از دست نخواهد داد هرچند زمانى طولانى بگذرد.

شرح حکمت :

صبر، استقامت در برابر دردها و رنج ها و مشکلات است. زیرا طبیعت زندگى دنیا این است که با مشکلات آمیخته شده و غالباً در کنار گل ها خارهایى است و در کنار عسل ها نیش زنبورانى. در قرآن سوره یوسف میخوانیم ؛ زمانی که برادران یوسف او را شناختند گفت: «من یوسفم، و این برادر من (بنیامین) است; خداوند بر ما منّت گذارد. هرکس تقوا پیشه کند و شکیبایى و استقامت نماید، (سرانجام پیروز مى شود;) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمى کند. (90 یوسف)»در تمام رشته های علمى و صنعتى و سیاسى و اجتماعى کسانى پیروز شدند که از صبر و استقامت بیشترى برخوردار بودند، و به سمت هدف حرکت کردند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 151 نهج البلاغه: ضرورت آینده نگرى
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لِکُلِّ امْرِئٍ عَاقِبَةٌ حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ.
و درود خدا بر او، فرمود: براى هر انسانى عاقبتى شیرین یا تلخ است.

شرح حکمت:
انسان نباید امروز خود را در نظر بگیرد، باید مراقب عاقبت خویش باشد. غفلت از عاقبت کارها و عاقبت زندگی انسان مشکلات عظیمی برای او در دنیا و آخرت به بار می آورد. پیامر فرمودن:«هنگامی که تصمیم بر کاری گرفتی در عاقبت آن بیندیش اگر عاقبت آن نیک دیدی انجام ده و اگر عاقبت آن زشت و تاریک است از آن بپرهیز.» امام صادق علیه السلام در تعقیبات نماز می فرمایند: «خداوندا! من از تو میخواهم این که مرا در طاعت خود استوار داری تا این که مرا در حالی که از من راضی هستی از دنیا ببری و از تو می خواهم پایان عمر مرا سعادت قرار دهی.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat