رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

اصول کافی کتاب توحید باب پدید آمدن نام ها

حدیث شماره 1


امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «خداى تبارک‌وتعالی اسمى آفرید با حروفی که صدا ندارد، با لفظی که ادا نشود و با شخصی که کالبد ندارد و با تشبیهی که موصوف نگردد و با رنگی که آمیخته نباشد. ابعاد و اضلاع از آن دور و حدود و اطراف از آن برکنار است؛ حسّ هر خیال کننده ای به او دست نیابد؛ بی پرده نهان است. خداوند آن را یک کلمه تمام قرار داد داراى چهار جزء مقارن که هیچ یک پیش از دیگرى نیست، سپس سه اسم آن را که خلق به آن نیاز داشتند هویدا ساخت و یک اسم آن را نهان داشت و آن همان اسم مکنون و مخزون است. و آن سه اسمى که هویدا گشت، ظاهرشان «الله» تبارک‌وتعالی است؛ و خداوند منزّه برای هر نامی از این نام ها چهار رکن مقرّر ساخت که جمعاً دوازده رکن می‌شود. سپس برای هر رکنی سی نام آفرید که به آن‌ها منسوب هستند و آن‌ها عبارت‌اند از: رحمن رحیم، ملک، قدوس (پیراسته)، خالق، پدیدآورنده، صورتگر، زنده، جاودان، بی چرت و بی خواب، دانا، آگاه، شنوا، بینا، حکیم، عزیز (شکست ناپذیر)، جبار (نیرومند)، متکبر (شایسته عظمت)، على (والا)، عظیم (بزرگ)، مقتدر، قادر (توانا)، سلام، مؤمن (بی عیب)، مهیمن (ایمنی بخش)، منشى، بدیع، رفیع، جلیل، کریم، رزاق، زنده کننده، میراننده، باعث، وارث، هست. این اسماء با اسماء حسنى تا 360 اسم کامل شوند که فروع این سه اسم می‌باشند و آن سه نام رکن هستند و آن یک نام ذخیره شده در گنجینه به سبب این سه نام پنهان شده است و این است معنای سخن خداوند «بگو «الله» را بخوانید، یا «رحمن» را، هر کدام را بخوانید (ذات یکتای او را خوانده اید)، نیکوترین نام ها فقط ویژه اوست. (110 اسراء)»

توضیح:
 مرحوم مجلسى رحمت الله علیه گوید این حدیث از احادیث متشابه و اسرار غامض است که جز خدا و راسخین در علم تأویل آن ندانند پس بهتر این ست که نسبت به آن سکوت کنیم و اقرار نماییم که فهم ما عاجز از درک آن است.