باب جبر و قدر و امر بین الامرین
شرح:
کلمه «قدر» در این عنوان به معنى تفویض است و مقصود از این موضوع مشهور و معروف خلق اعمال و مسأله جبر و تفویض است که از مهمترین و مشکلترین مسائل مذهب است ولى در اصل مسأله سه عقیده و مذاق بیش نبوده است. 1. عقیده بجبر و خلاصه اش این است که هر کردار و گفتاری که از انسان سر می زند به قدرت واراده خداست و قدرت و اراده انسان در آن هیچ تأثیرى ندارد؛ بلکه انسان مانند ابزار دست کارگر است، خدا گاهى درخت را به صدا مى آورد و گاهى انسان را، زمانى رعد و برق و هوا را به جنبش مى آورد و زمانى انسان را بنابراین فرقى میان گام برداشتن انسان و رعشه دست و پاى او نیست. 2. عقیده به تفویض است به این معنى که قدرت و اراده انسان در گفتار و کردار از خود اوست و قدرت واراده خدا در آن تأثیر و مدخلیت و بى واسطه ندارد و نزد بعضى در این معنى کلمه «قدر» هم به کار می رود. 3. عقیده به اختیار یا «امر بین الامرین » که مضمون روایات این باب و سایر روایاتى است که از ائمه هدى(ص) رسیده است، در تمام این روایات جبر و تفویض (یا قدر) را رد کرده و بر بطلان آن استدلال فرموده و امر بین الامرین را ثابت نموده اند چنانکه اکنون ذکر مى شود. معنى امر بین الامرین اجمالا این است که در افعال خود نه چنان مجبور و بى اختیار است که مانند ابزار دست کارگر باشد و از خود نیروى امتناع و دفاع نداشته باشد و نه چنانکه انسان در کردار خود مستقل باشد و خدا را هیچگونه دخالتى در آن نباشد بلکه افعال او به هر دو طرف ربط و بستگى دارد هم به خدا و هم به خود او. به نظر ما حدیث دوازدهم این باب که از حضرت ثامن الأئمه روایت شده است تا آنجا که مغز بشر استمداد و اجازه تفکر دارد این مشکل را حل فرموده است.
@Ramzehayat