﷽
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾ شَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿۳۸﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿۳۹﴾ لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾
برای آنها نشانه ای است شب که روز را از آن بیرون می کشیم، پس به ناگاه تاریکی آنها را فرا می گیرد. (۳۷) و خورشید که همواره به سوی قرارگاهش حرکت می کند. این، تقدیر آن مقتدر داناست. (۳۸) و برای ماه منزل هایی مقدر کردیم تا آنکه مانند شاخه خشک و کهنه (هلالی شکل و زرد رنگ) خرما (به حالت اول) بازگردد. (۳۹) نه خورشید را سزد که ماه را دریاید و نه شب بر روز پیشی گیرد و هر کدام در مداری شناورند. (۴۰)
۱. «نسلخ» بیرون می آوریم، می کَنیم. «سلخ» در اصل به معنای کندن پوست حیوان است و به کسی که پوست گوسفند را پس از ذبح جدا می کند «سلاخ» گفته می شود. و به تمام شدن ماه «انسلاخ» گفته می شود. «فاذا انسلخ الأشهر الحرم» (توبه/۵) چون با تمام شدن روزهای ماه گویا که زمان به صورت اعتباری از آن کنده شده یا انسان از آن بیرون آمده است.
۲. «مظلمون» فروروندگان در تاریکی. «اَظلَمَ» وارد تاریکی شد، مانند: اصبح و امسی یعنی وارد صبح شد و وارد شب شد.
٣. «لمستقر» به سوی قرارگاه.
۴. «العرجون» شاخه خشک خرما، لیف خرما. وقتی خرما از شاخه های بزرگ درخت چیده می شود آن شاخه پس از مدتی زرد و خشک می شود و حالت قوس به خود می گیرد، چنین شاخه ای را «عرجون» می گویند.
۵. «القدیم» چیزی که زمانی بر آن گذشته است، کهنه.
۶. «سابق» پیشی گیرنده یا غلبه کننده.
📚 منبع: کتاب آموزش کاربردی ترجمه و تفسیر قرآن، نسیم کوثر