﷽
مشرکان، پیامبر را شاعر می پنداشتند
بار دیگر بر می گردد به موضوع رسالت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و رد گفته های مشرکان که به آن حضرت تهمت هایی می زدند و از جمله پیامبر را شاعر و قرآن را شعر می خواندند و این در ردیف تهمت های دیگرشان مانند سحر و کهانت بود. امتهای پیشین به پیامبرانشان تهمت سحر می زدند، ولی مشرکان مکه علاوه بر سحر، پیامبر را شاعر و کاهن هم می خواندند. در این آیه به شدت شاعر بودن پیامبر نفی می شود. می فرماید: ما به او شعر یاد ندادیم و شایسته او هم نبود و آنچه به او تعلیم دادیم، چیزی جز یادآوری و قرآن روشنگر نیست. تهمت شاعر بودن پیامبر که از سوی کافران مطرح شد، و رد آن از جانب خدا، در آیات دیگری هم آمده، از جمله: (طور /۳۰) و (حاقه /۳۹). به نظر می رسد که منظور مشرکان از اینکه پیامبر را شاعر و قرآن را شعر می نامیدند، مربوط به وزن و قافیه و قالب های شعری نیست، چون آنها در عصر شکوفایی شعر و ادب زندگی می کردند و با قالب ها و موازین شعری آشنایی کامل داشتند. آنها به خوبی می دیدند که آیات قرآن در این قالب ها نیست. آنچه به نظر می رسد، این است که منظور آنها از شعر سخنانی است که گوینده آن با نیروهای غیبی خبیث مانند جنیان و شیاطین در ارتباط است و آنها هستند که این سخنان را در زبان شاعران می گذارند و برای همین است که مطالب نامأنوس و غریبی از آنها شنیده می شود. بنابراین، شعر در نظر آنها جملات عجیب و غریب و نامأنوس بود که از یک شخص نظر کرده که با جنیان ارتباط دارد صادر می شود که ممکن است به صورت نظم یا نثر باشد.
📚 منبع: کتاب آموزش کاربردی ترجمه و تفسیر قرآن، نسیم کوثر