﷽
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ ﴿۶﴾ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿۷﴾ الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿۸﴾ وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿۹﴾ وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿۱۰﴾ الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿۱۱﴾ فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿۱۲﴾ فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿۱۳﴾ إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿۱۴﴾
آیا ندیدی که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ (۶) با شهر ارم که دارای ستون های بلند بود (۷) که مانند آن در شهرها ساخته نشده بود (۸) و با قوم ثمود آنان که در آن وادی (برای ساختن بناهای استوار و محکم) تخته سنگ ها را می بریدند؟ (۹) و با فرعون نیرومند که دارای میخ های شکنجه بود؟ (۱۰) همانان که در شهرها، طغیان کردند (۱۱) و در آنها بسیار فساد کردند (۱۲) پس پروردگارت بر آنها تازیانه عذاب فرود آورد (۱۳) که پروردگار تو در کمین گاه است (۱۴)
۱. «عاد» قوم هود که در احقاف زندگی میکردند.
۲. «ارم» نام آبادی قوم عاد. و دراصل به معنای ستون و سنگ های روی هم چیده است.
۳. «جابوا» بریده اند. از ریشه«جوب» به معنای بریدن و شکافتن.
۴. «فَصَبَّ» پس ریخت. فعل ماضی از «صبّ» به معنای ریختن آب از بالا.
۵. «سوط» تازیانه، شلاق که از پوست بافته میشود.
۶. «المرصاد» کمینگاه، جایی که از آنجا چیزی را رصد میکنند.
📚 منبع: کتاب آموزش کاربردی ترجمه و تفسیر قرآن، نسیم کوثر