رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۰۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصول کافی» ثبت شده است

حدیث شماره ۵ باب هوشیارانی که خدای تعالى در کتابش ذکر فرموده که راه در میان آنان پابرجاست ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره سخن خداى تعالى «براى باریک‏بینان (هوشیاران) در آن امر نشانه‏ هایی است. (۷۵ حجر)» فرمودند: «رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) باریک‌بین بود من هم پس از وى،و امامان از نژاد من باریک‌بین هستند و در نسخه دیگر عین این حدیث از احمد بن مهران روایت شده است.» شرح: سیاق آیه شریفه درباره هلاکت قوم لوط و زیر و رو شدن دیار ایشان است و ظاهر معنى آیه این است که دیار خراب شده قوم لوط در کناره جاده و گذرگاه است، اى مردم با فراست و باریک بینى که از آنجا می گذرید از عاقبت وخیمى که براى این مردم هرزه پیش آمد نمود، عبرت گیرید. ولى تأویلش چنان بود که در این پنج روایت ذکر شد یعنى باریک‏بینان و عبرت گیران حقیقى امامامند و راه حق و عبرت در میان ایشان پا برجاست.

حدیث شماره ۴ باب هوشیارانی که خدای تعالى در کتابش ذکر فرموده که راه در میان آنان پابرجاست ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

امام صادق (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل «براى باریک بینان در آن امر نشانه هایی است. (۷۵ حجر)» فرمودند: «ایشان ائمه علیهم السلام هستند «و آن بر سر راهی است که پابرجاست. (۷۶ حجر)» هیچگاه از میان ما بیرون نمی رود.»

حدیث شماره ۳ باب هوشیارانی که خدای تعالى در کتابش ذکر فرموده که راه در میان آنان پابرجاست ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

امام باقر (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل «براى باریک بینان در آن امر نشانه هایی است. (۷۵ حجر)» فرمودند: «ایشان ائمه علیهم السلام هستند.» پیامبر (صلى الله و آله و سلم) نیز درباره این آیه فرمودند: «از زیرکى مؤمن پروا کنید، زیرا که او در پرتو نور خداى عزوجل می نگرد.»

حدیث شماره ۲ باب هوشیارانی که خدای تعالى در کتابش ذکر فرموده که راه در میان آنان پابرجاست ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

اسباط سالم گفته است من نزد حضرت صادق (علیه السّلام) بودم که مردی از اهل هیت (شهری در بالا فرات) وارد شد و به ایشان عرض کرد اصلحک اللّه درباره این سخن خداوند گرامی چه می فرمایید «در آن نشانه‏ هائی است برای هوشیاران. (۷۵ حجر)» فرمودند: «آن هوشیاران ماییم و آن راه در میان (خاندان) ما برقرار است.»

حدیث شماره ۱ باب هوشیارانی که خدای تعالى در کتابش ذکر فرموده که راه در میان آنان پابرجاست ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

اسباط گوید خدمت امام صادق (علیه السلام) بودم که مردى از آن حضرت درباره این سخن خداى «در آن نشانه‏ هائی است برای هوشیاران. و آن بر سر راهی است که پابرجاست. (۷۵و۷۶ حجر)» سؤال کرد، حضرت فرمودند: «مائیم هوشیاران و آن راه در (خاندان) ما پابرجاست.»

حدیث شماره 4 باب نعمتی که خدای عزوجل در کتابش ذکر فرموده ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

 

ابن کثیر از امام صادق (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل «آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاکت کشاندند. (28 ابراهیم)» پرسیدم، فرمودند: «مقصود، همه قریش است، آن کسان که با رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلم) دشمنى کردند و جنگ نمودند و وصیت او را درباره جانشینش انکار کردند.»

حدیث شماره 3 باب نعمتی که خدای عزوجل در کتابش ذکر فرموده ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

 

ابویوسف بزاز گوید امام صادق علیه السلام آیه «پس نعمتهاى خدا را بیاد آورید. (74 اعراف)» را تلاوت نمود و فرمودند: «میدانى نعمتهاى خدا چیست؟» عرض کردم خیر؛ فرمودند: «مقصود بزرگترین نعمتهاى خداوند بر آفریدگان است و آن ولایت ما است.»

حدیث شماره ۲ باب نعمتی که خدای عزوجل در کتابش ذکر فرموده ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

 

معلى بن محمد در حدیثى که به معصوم رسانیده است در تفسیر سخن خداى عزوجل «کدام نعمت پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ (13 الرحمن)» گفته است:مقصود این است که پیامبر را تکذیب مى‌کنید یا وصى او را.

 

شرح:

صیغه تثنیه در کلمه «تکذبان» راجع به جن و انس است که در آیه 13 و 14 سوره «الرحمن» ذکر شده است و چون نعتهاى خداوند بر جن و انس بسیار است و بزرگترین و شریفترین آن نعمتها، وجود رهبران دینى است امام علیه السلام این نعمت را به وجود پیغمبر و امام تطبیق فرمود و استفهام در آیه براى توبیخ و تفریح است یعنى اى گروه جن و انس چرا چنین نعمت بزرگ خدا را که وسیله سعادت شما را فراهم می کند تکذیب مى کنید؟!!

حدیث شماره 1 باب نعمتی که خدای عزوجل در کتابش ذکر فرموده ائمه علیهم السلام هستند کتاب حجت اصول کافی

امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: «چگونه باشد حال مردمی که سنت پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) را دگرگون ساختند و از وصى او رو گردان شدند؟ و نمى‌ترسند که عذاب خدا بر آن‌ها نازل شود،» سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «آیا ندیدی کسانی را که (شکر) نعمت خدا را به کفران و ناسپاسی تبدیل کردند و قوم خود را به سرای نابودی و هلاکت درآوردند؟ (28 ابراهیم)» سپس فرمودند: «ما هستیم آن نعمتى که خدا به بندگانش انعام فرموده و هر که در روز قیامت کامیاب شود به وسیله ما است.»

شرح:
تغییر نعمت به ناسپاسى این است که به جاى شکر و سپاسگزارى از نعمت، کفران و ناسپاسى کند، پس خدا آن نعمت را از او بگیرد و عقوبت ناسپاسى برایش باقى ماند.

حدیث شماره ۲ باب همانا قرآن به سوی امام هدایت می کند کتاب حجت اصول کافی

امام صادق علیه السلام درباره سخن خدای تعالى «همانا این قرآن بدانچه استوارتر است، راهنمائى کند. (۹ اسراء)» فرمودند: «به سوى امام راهنمائى مى کند.»

شرح:
مانند آیاتى که در ابواب گذشته و آینده بوجود امام علیه السلام تأویل شده است و نیز از نظر آیات مشکل و متشابه قرآن که وجود مفسر و شارح بصیرى را طلب مى کند و آن غیر از امام نتواند بود.

حدیث شماره 1 باب همانا قرآن به سوی امام هدایت می کند کتاب حجت اصول کافی


حسن بن محبوب گوید از حضرت رضا (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل پرسیدم «برای هر کس وارثانی قرار دادیم، که از میراث پدر و مادر و نزدیکان ارث ببرند و (نیز) کسانی که با آنها پیمان بسته‏ اید. (33 نساء)» (بهره آنها را بدهید) حضرت فرمودند: «مقصود ائمه (علیهم السلام) باشند که خداى عزوجل پیمان شما را با ایشان بسته است.»

شرح:

ظاهر آیه شریفه و تفسیر آن، راجع به ارث بردن اولاد از پدر و مادر و خویشان و بستگان از یک دیگر است که در این سوره به تفصیل بیان شده است و از جمله روابطى که موجب ارث مى‏شود، عقد ایمان است که در آخر آیه شریفه ذکر شد و آن به معنى رابطه همسرى یا ضمان جریرة و یا امامت است که فقهاء در کتاب ارث تفصیل دادهد ‏اند و ارث بردن امام در صورتى است که براى میت هیچ گونه وارثى نباشد و اما تأویل و باطن آیه شریفه را که حضرت بیان می فرماید، تطبیق نمودن عقد ایمان است با حق معنوى امامت یعنى نظر به اینکه بین امام و مأموم رابطه ولایت و دست بیعت و پیمان فرمانبردارى هست، خداى تعالى می فرماید این حق امام را ادا کنید یعنى از او اطاعت و پیروى کنید.

حدیث شماره ۲ باب امام در قرآن دو قسم است؛ امامی که به خدا خواند و امامی که به دوزخ کشاند کتاب حجت اصول کافی

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «ائمه در کتاب خداى عزوجل دو دسته اند: ۱.خداى تبارک و تعالى فرماید «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می کردند. (۷۳ انبیاء)» نه به امر مردم. امر خدا را بر امر مردم مقدّم می کردند و حکم خدا را بر حکمشان.
۲. و فرموده است: «و ما آنها را پیشوایانی که دعوت به آتش (دوزخ) می کنند قرار دادیم. (۴۱ قصص)» ایشان امر مردم را بر امر خدا مقدم دارند و حکم مردم را بر حکم خدا. و بر خلاف آنچه در کتاب خداى عزوجل است، طبق هوس خویش رفتار کنند.»

حدیث شماره ۱ باب امام در قرآن دو قسم است؛ امامی که به خدا خواند و امامی که به دوزخ کشاند کتاب حجت اصول کافی


امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند: «چون آیه «روزى که هر گروه از مردم را با امامشان فراخوانیم. (71 اسراء)» نازل شد، مسلمین عرض کردند اى رسول خدا! مگر شما امام همه مردم نیستند؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: « من رسول خدا برای همه مردم هستم ولی پس از من و از خاندان من از سوی خداوند امامانی بر مردم خواهند بود که در میان مردم قیام می کند و تکذیب می شوند و پیشوایان کفر و گمراهی و پیروانشان به ایشان ستم می کنند. هر که آنها را دوست دارد و از آنها پیروى کند و تصدیقشان نماید، از من است و با من است و مرا ملاقات خواهد کرد و آگاه باشید هرکس که به ایشان ستم کند و تکذیبشان نماید، از من نیست و با من نیست و من از او بیزارم.»»

حدیث شماره ۴ باب کسانی که خداوند از میان بندگانش برگزیده و کتابش را ارث آنان قرار داده ائمّه علیهم السّلام هستند کتاب حجت اصول کافی

ابى ولاد گوید از امام صادق (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل «کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کرده ایم، آن را به طوری که شایسته آن است قرائت می کنند. آنان اهل ایمان به آن (کتاب) هستند. (۱۲۱ بقره)» پرسیدم، فرمودند: «ایشان ائمه علیهم السلام باشند.» (و تلاوت شایسته آن است که الفاظش را شمرده و با تانى ادا کنند و در معانى آن تفکر نمایند و در نتیجه طبق آن عمل کنند.)

حدیث شماره ۳ باب کسانی که خداوند از میان بندگانش برگزیده و کتابش را ارث آنان قرار داده ائمّه علیهم السّلام هستند کتاب حجت اصول کافی

احمد بن عمر گوید از حضرت رضا(علیه السلام) درباره آیه «سپس این کتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم. (۳۲ فاطر)» پرسیدم فرمودند: «اولاد فاطمه (علیهاالسلام) هستند و شتابنده به سوى نیکی ها امام است و معتدل امام شناس است و ستمگر به خویش کسى است که امام را نشناسد.»

حدیث شماره ۲ باب کسانی که خداوند از میان بندگانش برگزیده و کتابش را ارث آنان قرار داده ائمّه علیهم السّلام هستند کتاب حجت اصول کافی

سلیمان بن خالد گوید از امام صادق (علیه السلام) درباره سخن خداى تعالى «سپس این کتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم. (۳۲ فاطر)» پرسیدم، فرمودند: «شما در این باره چه می گوئید؟» عرض کردم ما می گوئیم این آیه درباره فرزندان فاطمه علیها السلام است. (ممکن است قصدش فرزندان امام حسن علیه السلام بوده) فرمودند: «چنین نیست که تو معتقدى، این آیه شامل کسى نیست که شمشیر کشد و مردم را به مخالفت دعوت کند.» عرض کردم پس «ستمگر به خویش» کیست؟ فرمود: «کسى است که در خانه خود نشیند و حق امام را نشناسد و «معتدل» کسى است که حق امام را شناسد و «شتابنده به نیکی ها» امام است.»

حدیث شماره ۱ باب کسانی که خداوند از میان بندگانش برگزیده و کتابش را ارث آنان قرار داده ائمّه علیهم السّلام هستند کتاب حجت اصول کافی

سالم گوید از امام باقر (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل «سپس این کتاب آسمانی را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم، (اما) از میان آنها عده ای بر خود ستم کردند، و عدها ی میانه رو بودند، و عده‏ ای در نیکی ها از همه (پیشی) گرفتند (۳۲ فاطر)» پرسیدم، فرمودند: «آن‏که به خوبى ‏ها پیشى گرفته، امام است و آن‏که میانه ‏رو است، کسى است که امام را بشناسد، و ستم‏کار بر نفس خویش، آن است که امام را نمى ‏شناسد.»

حدیث شماره 5 باب همانا به أئمّه علیهم السلام علم داده شده و در سینه هایشان تثبیت شده است کتاب حجت اصول کافی

 

محمد بن فضیل گوید: از آن حضرت درباره سخن خداى عز و جل «بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است. (49 عنکبوت)» پرسیدم، فرمودند: «ایشان تنها ائمه (علیهم السلام) هستند.»

حدیث شماره 4 باب همانا به أئمّه علیهم السلام علم داده شده و در سینه هایشان تثبیت شده است کتاب حجت اصول کافی

 

هارون بن حمزة گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که درباره آیه «بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است. (49 عنکبوت)» می فرمودند: «آنها تنها ائمه (علیهم السلام) می باشند.»

حدیث شماره 3 باب همانا به أئمّه علیهم السلام علم داده شده و در سینه هایشان تثبیت شده است کتاب حجت اصول کافی

 

ابوبصیر گوید امام باقر (علیه السلام) این آیه «بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است. (49 عنکبوت)» را قرائت نمود و سپس فرمودند: «اى ابا محمد، به خدا سوگند که خدا نفرموده که این قرآن، آیه هایی است میان دو جلد قرآن» (تا مردمى گویند قرآن که‏ حجت خداست بر ما، همین آیات میان دو جلد یعنى از صفحه اول تا صفحه آخر است و محتاج به امامى که آن را تفسیر کند نمیباشیم) عرض کردم قربانت گردم ایشان (دانشمندانى که حقایق قرآن در سینه آنهاست) چه کسانی اند؟ فرمودند: «توقع می رود که جز ما چه اشخاصى باشند؟!»