حدیث شماره 7 باب عرش و کرسی کتاب توحید اصول کافی
داود رقى گوید از امام صادق(علیه السلام) درباره فرمایش خداى عزوجل «و عرش خدا بر آب بود (7 هود)» پرسیدم فرمودند: «در این باره چه مى گویند؟» عرض کردم می گویند عرش روى آب بود و پروردگار بالاى آن؛ فرمودند: «دروغ می گویند. هر که این گمان را بکند، خداوند را محمول قرار داده و او را با صفت مخلوق توصیف کرده است و لازم آید چیزی که خدا را حمل مى کند، تواناتر از او باشد.» عرض کردم قربانت گردم شما برایم بیان کنید. فرمودند: «پیش از آنکه زمین یا آسمانى یا جن و انسى یا خورشید و ماهى باشد، خدا دینش و عملش را به آب عطا فرمود (مقصود از آب ماده اى است که قابلیت خلق پیغمبران را دارد مرآت)، چون خدا خواست آفریدگان را پدید آورد، ایشان را در برابر خویش پراکنده ساخت و به آنها فرمورد: «پروردگار شما کیست؟» نخستین کسانى که سخن گفتند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ائمه (صلوات الله علیهم) بودند که گفتند: «توئى پروردگار ما»، آنگاه خدا به ایشان دانش و دین عطا کرد سپس به فرشتگان فرمود: «اینان حاملان دین و علم من و امینان من در میان آفریدگان و آنها مسؤل هستند»، آنگاه به فرزندان آدم گفت: «به ربوبیت خدا و ولایت و اطاعت این اشخاص اقرار کنید.» گفتند آرى اى پروردگار ما، اقرار کردیم. آنگاه خداوند به فرشتگان فرمود: «گواه باشید»، فرشتگان گفتند گواهى دهیم. و این پیمان براى آن بود که فردا نگویند ما از آن بى خبر بودیم یا آنکه بگویند «پدران ما از پیش مشرک شدند و ما هم فرزندان پس از آنها بودیم، ما را به آنچه اهل باطل کردند هلاک میکنى؟ (173 اعراف)» اى داود! ولایت ما در هنگام پیمان گیرى بر ایشان مؤکد گشته است.»