حدیث شماره 2 باب دیگری که از باب اول است، جز این که فرق میان معانی نام های خدا و نام های آفریدگان را افزون بر آن دارد کتاب توحید اصول کافی
قسمت سوم
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «... اما لطیف بودنش به معنى کمى و نازکى و خُردى نیست بلکه به معنى باریک بینی و نفوذ در اشیاء (علمش به همه جا احاطه دارد) و دیده نشدن اوست. چنانکه به مردى گوئى این امر از من لطیف شد و فلانى در کردار و گفتارش لطیف است، به او خبر مى دهى عقلت در آن درمانده و طلب آن از دست رفته و طورى عمیق و باریک گشته که اندیشه درکش نکند، همچنین لطیف بودن خداى تبارک و تعالى از این نظر است که به حد و وصف درک نشود، و لطافت ما به معنى خُردى و کمى است، پس در اسم شریک او شدیم و معنى مختلف گشت.
و اما خبیر (آگاه) کسى است که چیزى بر او پوشیده نیست و از دستش نرفته است. خبیر بودن خدا برای آزمایش و عبرت گرفتن از چیزها نیست که اگر آزمایش و عبرت باشد بداند، و چون نباشد نداند زیرا کسى که چنین باشد نادان است و خدا همیشه نسبت به آفریدگانش آگاه است ولى آگاه از دیدگاه مردم کسی است که می خواهد اطلاعاتی از سطح نادانی دانش آموخته به دست آورد. پس در اسم شریک او شدیم و معنى مختلف شد.
اما ظاهر (نمایان) بودن خدا از آن نظر نیست که روى چیزها بر آمده و سوار گشته و بر آنها نشسته و بر فراز کنگره آن برآمده باشد، بلکه به واسطه غلبه و تسلط و قدرتش بر چیزهاست چنانچه مردى گوید «بر دشمنانم نمایان شدم و خدا مرا بر دشمنم نمایان ساخت» که این نمایان از پیروزی و غلبه خبر می دهد. همچنین است ظهور خدا بر چیزها، و معنى دیگر ظاهر بودنش این است که براى کسى که او را طلب کند ظاهر است (و براى خدا هم همه چیز ظاهر است) و چیزى بر او پوشیده نیست و اوست تدبیرگر هر چیز که آفریده است، پس چه ظاهرى از خداى تبارک و تعالى ظاهرتر و روشن تر است زیرا هر سو که توجه کنى ساخته او موجود است و حتی در وجود خودت از آثار او به قدر کفایت هست. ولی نمایان و آشکار بودن ما آن است که خود شخص آشکار و اندازه اش معین باشد، پس در اسم شریکیم و در معنى شریک نیستیم.