رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

🖤إنا لله وإنا إلیه راجعون🖤

🌷فاتحه و صلواتی میفرستیم هدیه به روح ملکوتی حضرت علامه مصباح یزدی.🌷

حدیث شماره ۳ باب زمین از حجت خالی نمی ماند کتاب حجت اصول کافی

امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند: «زمین از حالى به حالى نگردد جز آنکه براى خدا در آن حجتى باشد که حلال و حرام را به مردم می شناساند و ایشان را به راه خدا می خواند.»

حدیث شماره ۲ باب زمین از حجت خالی نمی ماند کتاب حجت اصول کافی

امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند: «همانا زمین در هیچ حالى از امام خالى نگردد براى آنکه اگر مؤمنین چیزى (در اصول یا فروع دین) افزودند آنها را برگرداند و اگر چیزى کم کردند براى آنها تکمیل کند.»

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

 

چه دلِ مبارکیه
دلی که اونقدر بزرگ شده؛ 
که درد نداشتنِ یه راه بلد از جنس آسمون، تموم فضاشو پُر کرده!

این دل 
دیگه جایی برای غصه ها و رنجشهای کودکانه نداره

 

واعظ:استاد شجاعی

فایل صوتی

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

حدیث شماره ۱ باب زمین از حجت خالی نمی ماند کتاب حجت اصول کافی

حسین بن ابى العلاء گوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم ممکن است زمین باشد و امامى در آن نباشد؟ فرمودند: «نه» گفتم: ممکن است دو امام (در یک زمان)باشد؟ فرمودند: «نه مگر اینکه یکى از آنها خاموش باشد.» (و به وظائف امامت قیام نکند مانند حضرت حسین در زمان امام حسن علیهماالسلام)

حدیث شماره  ۴ باب حجّت خدا بر آفریدگانش جز با امام برپا نمی شود کتاب حجت اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «حجت خدا پیش از خلق بوده و با خلق مى باشد و بعد از خلق هم باشد.»

شرح:

مجلسى(ره) در توضیح این حدیث شریف گفته است؛ در رشته آفرینش مخلوق سر سلسله آنها حضرت آدم پیغمبر بوده است و نیز در هر زمانى امام و پیغمبرى بوده و آخرین فرد روى زمین هم امام زمان؛ پیغمبر و امام در عالم میثاق مقرر شده و در دنیا وجود خارجى یافته و در قیامت هم باشد.


حدیث شماره ۳ باب حجّت خدا بر آفریدگانش جز با امام برپا نمی شود کتاب حجت اصول کافی

امام رضا فرمود: «حجّت خداوند بر آفریدگانش برای شناخته شدنش جز با امام برپا نمی شود.»

حدیث شماره ۲ باب حجّت خدا بر آفریدگانش جز با امام برپا نمی شود کتاب حجت اصول کافی
 

امام رضا(علیه السلام) از قول امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «حجت خدا بر آفریدگانش برای شناخته شدنش جز با دجود امام برپا نمی شود.»

حدیث شماره ۱ باب حجّت خدا بر آفریدگانش جز با امام برپا نمی شود کتاب حجت اصول کافی

«عبد صالح (امام کاظم علیه السلام) فرمودند: به راستى که از طرف خدا بر خلق او اتمام حجت نشود جز به وجود امام تا شناخته شود.»

شرح:
خداوند در قیامت نتواند به مردم بگوید چرا چنین کردید و چرا چنان نکردید، مگر اینکه در دنیا براى آنها امام و پیشوائى فرستاده باشد که با نصوص و معجزات امامت او براى مردم ثابت شده باشد و وظایف مردم را به آنها رسانده باشد، خدا و دین را براى آنها معرفى کرده باشد و در بعضى از نسخ کافى به جاى حتى حى است بنا بر آن یعنى جز به وجود امام زنده‏ اى که شناخته شود.

  حدیث شماره ۴ باب تفاوت بین رسول و نبی و محدث کتاب حجت اصول کافی

 

برید از امام باقر و صادق (علیهماالسلام) درباره سخن خداى عزوجل «هیچ نبى و رسول و محدثى پیش از تو نفرستادیم» (که در حدیث اول بیان شد) پرسیدم و گفتم فدایت گردم قرائت ما این چنین نیست (یعنى کلمه محدث ندارد) بفرمائید: رسول و نبى و محدث کیست؟ فرمودند: «رسول کسی است که فرشته بر او نمایان شود و با او سخن گوید و نبى آن است که در خواب بیند و گاهى نبوت و رسالت در یک شخص جمع شود و محدث کسى است که صدا را شنود و صورت را نبیند.» عرض کردم اصلحک الله از چه راه بداند آنچه در خواب دیده حق است و از جانب فرشته باشد؟ فرمودند: «توفیق یابد که آن را بفهمد، خداوند با کتاب شما، کتاب ها را پایان داد و با پیامبرتان پیامبران رل. 

شرح: مجلسى(ره) گوید فرق بین نبى و امام و استنباطش از این اخبار مشکل است و نیز جمع بین تمام اخبار که بیشتر آنها را در کتاب بحار آورده ایم در نهایت اشکال است.   

حدیث شماره ۳ باب تفاوت بین رسول و نبی و محدث کتاب حجت اصول کافی

 

احول گوید از امام باقر (علیه السلام) درباره رسول و نبى و محدث پرسیدم فرمودند: «رسول کسى است که جبرئیل پیشش آید و او را ببیند و با او سخن گوید، این است رسول و اما نبى آن است که در خواب بیند مانند خواب دیدن ابراهیم(علیه السلام) (فرمان سر بریدن پسرش را) و مانند آنچه رسول خدا (صلی الله علی و آله و سلم) پیش از آمدن وحى از اسباب و علائم نبوت مى دید تا آنکه جبرئیل رسالت را براى او از جانب خدا آورد و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامى که نبوت برایش فراهم گشت و رسالت از جانب خدا براى او آمد، جبرئیل به نزدش می آمد و با او رودررو سخن می گفت. ‌و از پیامبران کسانی هستند که وقتی پیامبری برای او فراهم شد در خوابش می بیند و روح به نزدش آمده، با او سخن می گوید بی آنکه در بیداری بتواند ببیند. و اما محدث آن است که با او سخن گفته می شود و او می شنود ولی با او روبه رو نمی شود و در خواب هم نمی بیند.» 

 

حدیث شماره ۲ باب تفاوت بین رسول و نبی و محدث کتاب حجت اصول کافی

معروفى به امام رضا(علیه السلام) نوشت: قربانت گردم! بفرمائید چه فرقی است بین رسول و نبى و امام؟ حضرت نوشتند یا به صورت شفاهی فرمودند: «فرق میان رسول و نبى و امام این است که رسول و کسی است که جبرییل بر او فرود می آید. او را می بیند و گفتارش را می شنود و وحی بر او نازل می شود. و چه بسا در خواب هم ببیند، مانند رؤیای ابراهیم علیه السّلام. نبى گاهى سخن جبرئیل را مى شنوند و گاهى شخص او را مى بیند و سخنش را نمى شنود و امام آن است که سخن را می شنود و شخص را نمی بیند.»

حدیث شماره 1 باب تفاوت بین رسول و نبی و محدث کتاب حجت اصول کافی

 

زراره گوید از امام باقر علیه السلام درباره فرمایش خداى عزوجل که می فرماید «و او رسول بود و نبى. (51 مریم)» سؤال کردم رسول چیست و نبى چیست؟ فرمودند: «نبى کسى است که در خواب مى بیند و صدا را مى شنود و فرشته را نمى بیند و رسول کسى است که صدا را مى شنود و در خواب مى بیند و فرشته را هم مشاهده مى کند.» عرض کرم جایگاه امام چیست؟ فرمودند: «صدا را می شنود امّا فرشته را نه در خواب می بیند و نه در بیداری.» سپس این آیه را قرائت فرمود «پیش از تو هیچ رسول و نبى و (محدثى [و کسی که با او سخنی گفته شده باشد]) نفرستادیم» ادامه آیه: جز اینکه هر گاه چیزى تلاوت مى ‏نمود شیطان در تلاوتش القاى [شبهه] میکرد پس خدا آنچه را شیطان القا میکرد محو مى‏ گردانید سپس خدا آیات خود را استوار مى‏ ساخت و خدا داناى حکیم است. (52 حج)

 

شرح:

کلمه محدث در قرآن نیست، بلکه در قرائت اهل بیت وارد است، و ممکن است در اینجا به عنوان تفسیر و تأویل آن را اضافه کرده باشند.

حدیث شماره 4 باب طبقات انبیاء و رسولان و ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی

 

جابر گوید شنیدم که امام باقر علیه السلام می فرماید: «همانا خدا ابراهیم را بنده خود گردانید، پیش از آن‏که او را پیغمبر گرداند، و او را پیغمبر گردانید، پیش از آن‏که او را رسول گرداند، و او را رسول گردانید، پیش از آن‏که او را خلیل گرداند، و او را خلیل گردانید، پیش از آن‏که او را امام‏ گرداند. پس چون این مراتب را از براى او جمع نمود. امام پنج انگشت خود را (براى نمودن این پنج مقام) جمع کرد. به ابراهیم گفت: اى ابراهیم همانا من تو را امام مردم گردانیدم. از بس این مرتبت در چشم ابراهیم بزرگ آمد، گفت. پروردگارا و از فرزندان من هم؟ خدا فرمود: پیمان من به ستمکاران نرسد.»

حدیث شماره 3 باب طبقات انبیاء و رسولان و ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «آقا و سرور پیغمبران و رسولان پنج نفرند که ایشان اولواالعزم رسولانند و آسیاى نبوت و رسالت گرد آنها مى چرخد و ایشان: نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و محمد است درود خدا بر محمد و خاندانش و بر تمام پیغمبران.»

السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف

دیدی؛ وقتی یه خطایی میکنی؛
بیشترازخودت،
پدر ومادرت،که ریشه توأند، شرمنده میشن؟

فکر کن!
توی همه عمُرت،چندبار امام زمانتو شرمنده کردی؟
وچندبار باعث عزّتش شدی

واعظ:استاد شجاعی

فایل صوتی

اللهم عجل لولیک الفرج

حدیث شماره 2 باب طبقات انبیاء و رسولان و ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی

 

امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداى تبارک و تعالى ابراهیم را بنده خود ساخت پیش از آنکه پیامبرش نماید و او را به پیامبرى برگزید پیش از آنکه رسولش کند و رسول خود ساخت پیش از آنکه خلیلش گرداند و خلیلش گرفت پیش از آنکه امامش قرار دهد، پس چون همه این مقامات را برایش گرد آورد فرمود، «همانا من تو را امام مردم قرار دادم» چون این مرتبت در چشم ابراهیم بزرگ جلوه نمود، عرض کرد «از فرزندان من هم؟» خداوند فرمود: «پیمان من به ستمکاران نرسد» شخص کم خرد (سفیه) امام پرهیزکاران نگردد.» (و ستمگر از نظر خدا کم خرد است و ممکن نیست که او پیشواى امتى گردد که در میان ایشان مردم پرهیزکار باشد.)

حدیث شماره ۱ باب طبقات انبیاء و رسولان و ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی

 

امام صادق علیه السلام فرمودند: «پیغمبران و رسولان چهار طبقه باشند:

۱- پیامبری که تنها براى خود پیغمبرى دارد و وظائف شخص خود را از خدا دریافت مى‏کند و به دیگرى تجاوز ندارد و تکلیف دیگرى را معین نمى‏کند.

۲- پیامبری که در خواب می بیند و صدایی می شنود. ولی در بیداری با او روبه رو نمی شود. و به سوی هیچ کسی برانگیخته نشده است. و خودش پیشوایی دارد. چنان که ابراهیم بر لوط علیهما السّلام پیشوا بود.

۳- پیامبرى که در خواب می بیند و صدا را می شنود و فرشته را می ‏بیند و به سوى گروهى کم یا زیاد مبعوث است مانند یونس. خدوندا درباره حضرت یونس (علیه السلام) می فرماید: «ما او را بسوى صد هزار نفر بلکه بیشتر فرستادیم.(۱۴۷ صافات)» امام فرمودند: «مقدار بیشتر سى هزار بود و یونس را پیشوائى بود (که جناب موسى باشد و او شریعت موسى را ترویج می کرد)»

۴- پیامبرى که در خواب می بیند و صدا را می شنود و در بیدارى می بیند و او امام است مانند پیغمبران اولو العزم، ابراهیم (علیه السلام) مدتى پیغمبر بود و امام نبود تا «خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‏رسد. (۱۲۴بقره)» کسى که غیر خدا یا بتى را پرستیده امام نگردد.»

حدیث شماره 5 باب ضرورت وجود حجت کتاب حجت اصول کافی

 

احول گوید زید بن على بن حسین (علیهما السلام) زمانى که متوارى و پنهان بود مرا خواست، نزدش رفتم، به من گفت اى ابا جعفر اگر از ما خانواده کسى نزد تو آید (و تو را به یارى طلبد) چه جواب می دهى، با او به جبهه جنگ می روى؟ به او گفتم: اگر پدرت یا برادرت مرا بخواهند می روم، زید گفت من می خواهم به جنگ این قوم (بنى امیه) بروم با من بیا، گفتم: نه قربانت گردم. به من گفت: جان خودت را بر من ترجیح می دهى؟! گفتم من یک نفرم (یک جان بیش ندارم‏) اگر در روى زمین امامى جز تو باشد، هر کس از تو کناره گیرد نجات یافته و هر کس با تو آید هلاک گشته و اگر براى خدا امامى روى زمین نباشد، کسى که از تو کناره کند با آنکه همراهیت کند برابرست، بمن گفت: اى ابا جعفر من با پدرم سر یک سفره می نشستم، او پاره گوشت چرب را برایم لقمه می کرد و لقمه داغ را براى دلسوزى به من سرد می کرد، او از گرمى آتش دوزخ به من دلسوزى نکرده است؟ از روش دیندارى به تو خبر داده و به من خبر نداده است؟!! عرض کردم قربانت گردم، چون از آتش دوزخ به تو دلسوزى کرده خبرت نداده است، زیرا می ترسید که تو نپذیرى و از آن جهت به دوزخ روى ولى به من خبر داده که اگر بپذیرم نجات یابم و اگر نپذیرم از دوزخ رفتن من باکى بر او نباشد (زیرا هر چه باشم فرزند او نیستم پس به من فرمود با بنى امیه نجنگ ولى به تو نفرمود) سپس به او گفتم: قربانت گردم، شما بهترید یا پیغمبران؟ فرمود: پیغمبران گفتم: یعقوب به یوسف علیهما السّلام فرمود «قصّه خوابت را برای برادرانت مگو که برایت نیرنگی می سازند» او خوابش را نگفت و پنهان داشت که برایش نیرنگى نریزند، همچنین پدر تو مطلب را از تو پنهان کرد زیرا بر تو بیم داشت، زید فرمود: اکنون که چنین گوئى بدان که مولایت در مدینه به من خبر داد که: من کشته می شوم و در کناسه کوفه بدار روم و خبر داد که کتابى نزد اوست که کشتن و بدار رفتن من در آن نوشته است، احول گوید من به حج رفتم و گفتگوى خودم را با زید به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم، فرمودند: «تو راه او را از پیش رو و پشت سر، از راست و از چپ، از بالا سر و زیر پایش بسته ای و برایش راه برون رفت نگذاشته ای.» (هر چه گفت جوابش را دادى).

حدیث شماره ۴ باب ضرورت وجود حجت کتاب حجت اصول کافی


قسمت چهارم

سپس امام صادق (علیه السلام) رو به حمران کرد و فرمودند: «تو کلام را به جای خود می رانی و به حقّ می رسی.» 
و به شام بن سالم متوجه شد و فرمودند: «تو راه را دنبال می کنی اما آن را نمی یابی.» [می خواهى مربوط سخن بگوئى ولى نمی توانى‏] و متوجه احول شد و فرمودند: «تو بسیار قیاس می کنی و از موضوع بیرون می روی. باطل را با باطل می شکنی، اگرچه باطل تو آشکارتر است.» 
سپس متوجه قیس ماصر شد و فرمودند:«تو سخن می گویی ولی آنچه را به روایتی از رسول خدا نزدیک تر است، از آن دور می کنی. درست را با نادرست می آمیزی و حال آن که اندکی از درست و حقّ، از بسیاری نادرست بسنده است. تو و احول دو گنجشک پرجست وخیز ماهر هستید.»
 یونس گوید: به خدا که من فکر می کردم نسبت به هشام هم نظری نزدیک به آنچه درباره آن دو نفر فرمود، می فرماید،
 ولى فرمودند: «اى هشام تو به هر دو پا به زمین نمی خورى (به طورى که هیچ گونه جوابى برایت نباشد) تا خواهى به زمین برسى پرواز می کنى (به محض اینکه نشانه مغلوبیتت هویدا گردد خودت را نجات می دهى) مانند توئى باید با مردم سخن گوید. خود را از لغزش نگهدار، شفاعت ما دنبالش می آید ان شاء اللَّه.»