حدیث شماره 4 باب ابطال دیدن خدا کتاب توحید اصول کافی
احمد بن اسحاق گوید به امام هادی (علیه السلام) نامه نوشتم و از دیدن خدا و اختلاف مردم در آن پرسیدم. آن حضرت نوشتند: «تا وقتی که میان ناظر (بیننده) و منظور (دیده شده) هوایی نباشد که در آن نفوذ کند، دیدن صورت نپذیرد. اگر چنین هوایی از میان ناظر و منظور از بین رود، دیدن درست نشود و در صورت درستى هم، مانند شدن ناظر به منظور است، زیرا ناظر وقتى برابر منظور قرار گرفت به اعتبار رابطه جریان رؤیتى که در میان آنها لازم است باید همانند باشند و این همان تشبیه ممتنع است که خدا را مانندى باشد) خداست به خلق،زیرا اسباب و شرائط باید به مسببات خود متصل باشند (تا نتیجه مطلوب بدست آید.)
شرح:
دانشمندان علوم طبیعى بر این باورند که اگر چیزى بخواهد در چشم منعکس شود باید سه شرط در آن رعایت شود. 1. اجسام لطیف مانند هوا و فرشته و جن در چشم منعکس نمىشود زیرا باید جسم کثیف و مادى باشد تا بتواند نور را منعکس و پراکنده کند. 2. میان جسم و چشم باید فاصلهاى معین باشد. 3. میان آن دو هواى لطیفى موجود باشد تا حامل جسم شعاعى گردد و امام به این مسائل اشاره کرده است. و فرموده است اگر خدا دیده شود باید در آن شرایط باشد زیرا رابطه بین شرط و مشروط و سبب و مسبب حتمى است و اگر بر فرض محال این شرایط موجود شد لازم مى آید که خدا هم مانند مخلوق خود باشد زیرا که هدف دید قرار گرفته است و هدف دید چنانچه گفتیم باید جسم کثیف باشد و خدا بزرگتر از این است که جسم باشد.