حدیث شماره 12 باب ابطال دیدن خدا کتاب توحید اصول کافی
هشام بن حکم گوید: تمام اشیاء با دو چیز درک شوند: حواس پنجگانه و دل. ادراک حواس بر سه قسم است: 1- ادراک با ورود 2- ادراک به وسیله تماس و لمس کردن 3- ادراک بدون ورود و تماس.
ادراک با ورود در صداها و بوئیدنی ها و چشیدنی ها است (که صوت وارد گوش شود و بوی خوش وارد بینى و چشیدنى وارد زبان). ادراک با تماس (لمس) در شناختن اشکال هندسى مانند مربع و مثلث و نیز در شناختن نرمى و زبرى و گرمى و سردى است. اما ادراک بدون ورود و تماس، با چشم است که چیزها را بدون تماس و ورود در جانب خود و نه در جانب آنها درمی یابد. ادراک با چشم راه و وسیله مخصوصى دارد، راهش هوا و وسیله اش روشنى است که چون راه بین چشم و هدف متصل شد و وسیله برجا بود، چشم آنچه را در دیدش باشد، مانند رنگ ها و پیکرها درک می کند. اگر چشم را به چیزى وادارند که راهى برایش نباشد برمىگردد و منعکس مىشود و پشت سرش را نشان مىدهد مانند کسى که در آینه نظر کند چون چشمش در آینه نفوذ نکند و راه نفوذ در آینه را ندارد، بازگشت کند و پشت سرش را نشان می دهد. همچنین کسی که در آب صاف بنگرد بینائیش برگردد و پشت سرش را نشان دهد زیرا راهى براى نفوذ چشمش نیست. و اما دل تسلطش به هوا و (فضاى) جهان است، و او آنچه را در فضاست درک کند و به خاطر گذراند. اگر دل را به آنچه در فضا نیست وادارند، برگشت کند و آنچه در فضاست، نشان دهد؛ بنابراین برای خردمند سزاوار نیست که دلش را بر آنچه در فضا نیست وادار کند و آن عبارت است از شناختن خدای شکوهمند و عزّتمند زیرا کسی که چنین کند، جز آنچه در فضاست درک نکند؛ همان طور که درباره چشم گفتیم. خداوند بزرگ تر از آن است که مانند آفریدگانش باشد.
توضیح:
این روایت سندش به امام(علیه السلام) نرسیده و تنها از قول هشام بن حکم که از اکابر اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) و بلکه شاگرد اول مکتب آن حضرت است نقل شده است.