رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

حدیث شماره 2 باب دیگری که از باب اول است، جز این که فرق میان معانی نام های خدا و نام های آفریدگان را افزون برآن دارد کتاب توحید اصول کافی

 قسمت اول

 

حضرت امام رضا (علیه السلام) به یکى از اصحاب خود فرمودند: «بدان خدایت خیر آموزد خداى تبارک و تعالى قدیم است و قدیم بودن، صفت اوست که خردمند را راهنمایی کند به اینکه چیزى پیش از او نبوده و در همیشگى بودنش شریک ندارد. پس با اعتراف عموم خردمندان معجزه بودن این صفت (یعنى قدیم بودنى که از درک آن عاجزند) براى ما روشن گشت که چیزى پیش از خدا نبوده و در دوامش (باقی بودنش) هم چیزی با او نیست و گفته آنکه معتقد است که پیش از او یا همراه او چیزى بوده باطل گشت زیرا اگر چیزى همیشه با او باشد خدا خالق او نخواهد بود چونکه او همیشه با خدا بوده پس چگونه خدا خالق کسى باشد که همیشه با او بوده و اگر چیزى پیش از او باشد او اول خواهد بود نه این و آن که اول است سزاور است که خالق دیگرى باشد. آنگاه خداى تبارک و تعالى خود را با نام هایی معرفی کرد که وقتی آفریدگان را پدید آورد و آنها را به اطاعت خواند و آزمایششان کرد، آفریدگان را دعوت نمود تا او را با آن نام ها بخوانند، پس خود را شنوا، بینا، توانا، قائم، گویا، آشکار، نهان، لطیف، آگاه، قوى، گرامی، حکیم، دانا و مانند اینها نامید و چون بدخواهان تکذیب کننده این اسماء را ملاحظه کردند و از طرفى از ما شنیده بودند که از خدا خبر مى دادیم که چیزى مانند او نیست و آفریده ای حالش چون او نباشد، گفتند: شما که عقیده دارید خدا مانند و نظیرى ندارد پس چگونه خود را در اسماء حسناى خدا او شریک قرار دادید و همه آن نامها را برای خود به کار گرفتید؟ این خود دلیل است که شما در تمام یا بعضى حالات مانند خدا هستید زیرا نامهاى خوب را براى خودتان هم جمع کردید. ما به آنها جواب گوئیم همانا خداى تبارک و تعالى بندگانش را به اسمائى از اسماء خویش با اختلاف معانى الزام نموده است؛ چنانکه یک اسم دو معنى مختلف دارد و دلیل آن، گفته خود مردم است که نزد آنها پذیرفته و مشهور است و خدا هم مخلوقش را به همان گفته خطاب کرده و به آنچه مى فهمند با آنها سخن گفته تا نسبت به آنچه ضایع کردند حجت بر آنها تمام باشد. گاهى به مردى گفته مى شود: سگ، خر، گاو، شکر، تلخ و شیر، تمام اینها بر خلاف حالت های مرد است، و این اسامى به معانى که براى آنها نهاده شده به کار نرفته است، زیرا انسان نه شیر است و نه سگ، این را خوب دریاب، خدایت مورد رحمتش قرار دهد.»