حدیث شماره 16 باب بداء کتاب توحید اصول کافی
از امام (علیه السلام) سؤال شد که خدا چگونه داند؟ فرمودند: «خدا بداند، بخواهد، اراده کند، مقدر سازد، حکم کند و امضاء فرماید پس امضاء کند آنچه را حکم کرده و حکم کند آنچه را مقدر ساخته و مقدر کند آنچه را اراده کرده؛ بنابراین از علمش مشیت خیزد و از مشیتش اراده و از اراده اش تقدیر و از تقدیرش حکم و از حکمش امضاء، و علمش مقدم بر مشیت است، مشیت در مرتبه دوم است و اراده در مرتبه سوم و تقدیر بر حکم نزیک به امضاء واقع شود. و براى خداى تبارک و تعالى بداست نسبت به آنچه بداند هر گاه که خواهد و نسبت به آنچه براى تقدیر چیزها اراده کند؛ ولى اگر حکم مقرون به امضاء گشت دیگر بدا نیست. و علم به هر معلومى پیش از بودن اوست و مشیت نسبت به خواسته شده پیش از وجود آن است و اراده نسبت به اراده شده، پیش از برپا شدن آن است. و تقدیر این معلومات پیش از آن است که جدا شوند و بهم پیوندند در وجود مشخص و از لحاظ وقت و حکم مقرون به امضاء انجام شدنی هاى قطعى می باشند که داراى جسمند و به حواس درک شوند مانند آنچه رنگ و بو دارد و پیمانه شود و آنچه در زمین بجنبد و بخرامد که انسان و جن و پرندگان و درندگان و جز اینها باشد که به حواس درک شود. براى خداى تبارک و تعالى نسبت به آنچه وجود خارجى ندارد بدا می باشد و چون وجود خارجى قابل فهم و درک بیابد، بدا نباشد و خدا آنچه خواهد بکند، بعلم خود همه چیز را پیش از پدید آمدنشان دانسته و با مشیت خود صفات و حدود آنها را شناخته و پیش از اظهار آنها انشائشان کرده و به وسیله اراده برای آنها رنگ و صفت تعیین کرده و با تقدیر خود روزیشان را اندازه گیرى نموده و آغاز و پایان آنها را شناخته و به سبب حکمش اماکن آنها را براى مردم هویدا ساخته و به آنها رهبریشان نموده و با امضائش علل آنها را تشریح کرده و امرشان را آشکار نموده، این است تقدیر خداى عزیز دانا.
شرح :
علامه مجلسى علیه الرحمه فرماید: این حدیث از جمله مشکلات و متشابهات احادیث است و شاید اشاره داشته باشد به اختلاف مراتب تقدیر چیزها در الواح آسمانى یا اختلاف مراتب آماده شدن علل آنها تا وقت حصول آنها.